فرازی از مناجات شعبانیه:کمال انقطاع...
در مناجات شعبانيه كه از اميرمؤمنان علي عليه السلام به ما رسيده، جملات عارفانه بسيار ظريف و با عظمتي وجود دارد كه اگر با خلوص و عشق خوانده شود مسلماً انسان را به مراحل و
مقامات عاليه اي خواهد رساند. معروف ترين فراز اين دعا چنين است:
“اِلهي هَبْ لي كَمالَ الْاِنْقِطاعِ اِلَيْكَ وَ اَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضياءِ نَظَرِها اِليْكَ حَتَّي تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلي مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصيرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ؛
خدايا! به من انقطاع كامل به درگاهت عنايت فرما و ديده هاي باطني دلهايمان را با تابش نور خودت روشن فرما تا اينكه ديده هاي حقيقت بين و روشن ما حجابهاي نور را شكافته به
سرچشمه عظمت [و شكوه درگاهت ] برسد و ارواح ما به مقام عزيز و مقدست تعلق داشته باشد.”
چرا از مناجات لذت نمي بريم؟
چرا از مناجات لذت نمي بريم؟
چه چيز موجب مي شود كه انسان دوست نداشته باشد با خدا مناجات كند؟ خدا خيلي جاها خودش فرموده كه اگر كساني، بعضي از ويژگيها را داشته باشد، من شيريني مناجاتم را از كام آنها برمي دارم، “لَا أُذِيقُهُ حَلَاوَةَ مَحَبَّتِي"؛
روايتي از پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله است كه مي فرمايند: “قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ إِذَا عَلِمْتُ أَنَّ الْغَالِبَ عَلَي عَبْدِيَ الِاشْتِغَالَ بِي نَقَلْتُ شَهْوَتَهُ فِي مَسْأَلَتِي وَ مُنَاجَاتِي"؛ خدا مي فرمايد كه اگر ديدم كه بنده ام اغلب اوقاتش را صرف من مي كند، به فكر من است، يعني به فكر اين است كه چه تكليفي دارد تا انجام بدهد، يا از چه نهي شده است كه اجتناب كند - ممكن است لحظات و ساعاتي رفتارهاي نامناسبي هم داشته باشد - تمايلات او را سوق مي دهم به طرف گفتگو و مناجات با خودم. به جاي اينكه تمايل به امور پست وحيواني داشته باشد، اصلا علاقه اش به اين جهت مي شود كه با خدا صحبت كند. اين لطفي است كه خدا به او مي كند. اگر كساني باشند كه بيشتر اوقات يا خداي نكرده همه اوقاتشان، فكر لذائذ دنيا باشند، فكر اين هستند كه چه غذايي لذيذتر است، چه جايي مناسب تر است، چه لباسي زيباتر، چه فيلمي لذتبخش تر است، مجالست با چه كسي شيرين تر است، چه پست و مقامي مي توانند به دست بياورند، خدا هم اجازه نمي دهد كه با او مناجات كنند.
ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪاوند ﭼﻨﯿﻦ ﺑﺎﺵ...
نقل است جوانی شبهای زيادی ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻭ ﺗﻀرع ﺑﻮﺩ؛
ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﻣﺪﺗﯽ ﮔﺬﺷﺖ تا اﺳﺘﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮﺵ ﺩﯾﺪ
ﮐﻪ اﻭ ﺭﺍ ﻧﻈﺎﺭﻩ می کند
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: اﯾﻦ ﻫﻤﻪ عبادت و ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ برای چيست؟
ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﻃﻠﺐ ﺑﺨﺸﺶ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﻢ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: به این سوال جواب بده
ﺍﮔﺮ ﻣﺮﻏﯽ ﺭﺍ ﭘﺮﻭرﺵ ﺩﻫﯽ ﻫﺪفت ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﺁﻥ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﮑﻪ ﺍﺯ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﺗﺨﻢﻣﺮﻍ ﺁﻥ ﺑﻬﺮﻩﻣﻨﺪ ﺷﻮﻡ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: اﮔﺮ ﺁﻥ ﻣﺮﻍ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺯﺍﺭﯼ ﮐﻨﺪ ﺍﺯ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺧﻮﺩ ﻣﻨﺼﺮﻑ می شوی؟
ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺖ: خب ﻧﻪ چون نمی توانم ﻫﺪﻑ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﺁﻥ ﻣﺮﻍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﻢ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﻍ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺗﺨﻢ ﻃﻼ ﺩﻫﺪ ﺁﯾﺎ باز ﺍﻭ را خواهی ﮐﺸﺖ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻬﺮﻩﻣﻨﺪ ﮔﺮﺩﯼ؟
ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﻫﺮﮔﺰ
ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﺁﻥ ﺗﺨﻤﻬﺎ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﻭ ﺑﺎﺍﺭﺯﺵﺗﺮ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪاوند ﭼﻨﯿﻦ ﺑﺎﺵ؛
ﺗﻼﺵ ﮐﻦ ﺑﺎﺍﺭﺯﺵﺗﺮ ﺍﺯ ﺟﺴﻢ، ﮔﻮﺷﺖ، ﭘﻮﺳﺖ ﻭ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﺖ ﮔﺮﺩﯼ
ﺗﻼﺵ ﮐﻦ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ، ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ، ﻣﻔﯿﺪ ﻭ ﺑﺎﺍﺭﺯﺵ ﺷﻮﯼ ﺗﺎ در ﻣﻘﺎﻡ ﺗﻮﺟﻪ، ﻟﻄﻒ ﻭ ﺭﺣﻤﺖِ خداوند قرار گيری
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺯﺍﺭﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﺪ،
اﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ تفکر، ﺣﺮﮐﺖ، ﺭﺷﺪ، ﺗﻌﺎﻟﯽ، ﻭ ﺑﺎﺍﺭﺯﺵ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻣﯽﭘﺬﯾﺮﺩ، ﻧﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺯﺍﺭﯼ و عبادت کورکورانه.
چرابه این رأی دادی؟
مقام معظم رهبری:
به هر کسی می خواهی رأی بدهی بده اماجواب خداراهم بایدآماده کنی/اگرفرداخداگفت:چرابه این رأی دادی؟
باید بگویی،این آدم دینداری بود،
باتقوا بود،..خیانت نمی کرد،
اینهارابایدبگویی،اگرنگویی آنوقت شما با تمام خیانتهایش شریک هستی/حالاباید بگردی و فردی با این مشخصات پیدا کنی و به او رأی بدهی
کسی که در نظام مسئولیتی دارد ولی آرمانهای آن را آنگونه که امام بزرگوار گفته است، در دل قبول ندارد, آن پست برای او حرام شرعی است
آثار گناه – فساد در جامعه
ظهَرَ الفَسَادُ فِی البَرِّ وَالبَحْرِ بِمَا کسَبَتْ أیدِی النَّاسِ لِیذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ
به خاطر دستاورد مردم، تباهی در خشکی و دریا آشکارشد؛ تا (سزای) بعضی از آنچه انجام داده اند را به آنان بچشاند؛ باشد که آنان بازگردند (.سوره روم، آیه 41)
نکته ها و اشاره ها
1.مقصود از «فساد» در این آیه هرگونه مفاسد اجتماعی، بلاها و ممنوعیت نعمت ها و برکت هاست که در اثر خلافکاری و گناه افراد به وجود می آید.
2.هر کار خلاف و قانون شکنی که توسط افراد جامعه صورت می گیرد در سازمان اجتماع تأثیر می گذارد و هم چون غذای مسموم، پیکر اجتماع را بیمار می سازد و آثار سوء آن دامان انسان را می گیرد.
برای مثال: دورغ گویی عامل سلب اعتماد عمومی است؛ خیانت در امانت، روابط اجتماعی را سست می کند؛ سوء استفاده از آزادی به دیکتاتوری می انجامد و استبداد، ظلم، تبعیض و محرومیت جامعه را به انفجار می کشاند.
3.در احادیث اسلامی برخی آثار پنهان گناهان نیز بیان شده است که این آثار برای ما ناشناخته است:
برای مثال، بیان شده که «قطع رَحم» و ترک رفت و آمد با خویشاوندان، عمر انسان را کوتاه می کند و شیوع عمل زشت (زنا) عامل نابودی انسان می شود و روزی را کم می کند و حتی در حدیثی از امام صادق علیه السلام روایت شده که
آنها که به وسیله ی گناه می میرند، بیش از کسانی هستند که با مرگ طبیعی از دنیا می روند.
4.در این آیه به یکی از آثار تربیتی بلاها و آفت ها اشاره شده است که همان بیداری انسان از خواب غفلت و بازگشت به سوی خداست.
آموزه ها و پیام ها
1.گناه و خلافکاری انسان عامل تباهی جهان است.
2.خلافکاری نکنید که آثار زیانبار گناه دامان خود شما را می گیرد.
3.مشکلات جهان زمینه ساز بیداری و بازگشت انسان هاست.
منبع: تفسیر قرآن مهر جلد شانزدهم، صفحه 165