خلاصه ای از زندگی امام حسن عسکری علیه السلام
پیشوای یازدهم حضرت امام حسن بن على العسكرى، دهم یا چهارم ماه در مدینه متولد شدند. نام شریف آن حضرت «حسن»، کنیه ی ایشان «ابومحمد» ، و مشهورترین القابشان «زکی» و «عسکری است. علت ملقب شدن ایشان و پدرشان امام هادی به «عسکری، محصور و زیر نظر بودن ایشان در سامرا در محلی که پادگان نظامی بود، ذکر شده است. نام مادر آن حضرت حدیث»، و به قولی «سلسل» بود. امام حسن عسکری (علیه السلام) مدتی از عمر خود را در زندان خلفای بنی عباس به سر بردند و در آنجا همواره به عبادت مشغول بودند؛ به طوری که چون دو نفر از سخت گیرترین مأموران را به عنوان زندانبان برگزیدند پس از مدتی هر دو نفر اهل نماز و روزه و عبادت شدند و میگفتند چه بگوییم در حق مردی که روزها، روزه میگیرد و شبها را تا صبح به عبادت خدا می پردازد. با کسی صحبت نمیکند و هرگاه نگاه ما به او می افتد بدنمان میلرزد؛ گویی مالک خود نیستیم و اختیارمان ازکف میرود. از آن جا که پیامبر اکرم و ائمه هدی علیهم السلام همواره از متولد شدن نوزادی خبر می دادند که دوازدهمین امام، و قائم آل محمد علیهم السلام و برچیننده ی بساط ظلم خواهد بود، با گذشت زمان، سختگیری های خلفا برای جلوگیری از تولد این فرزند بیشتر میشد و در زمان امام دهم و امام یازدهم این فشار به اوج خود رسید. رفت و آمد شیعیان به نزد آن امامان به شدت محدود شد و جاسوسان خلیفه نیز همواره مراقب بودند تا اگر فرزندی زاده شد او را بکشند. معتمد عباسی، خلیفه وقت، امام عسکری (علیه السلام) را با زهر به شهادت رساند و به دنبال آن عمّال وی در جستجوی فرزند ایشان برآمدند و زنان را نیز تفتیش میکردند تا مبادا کسی حامله باشد. امام عسکری (علیه السلام) در روز هشتم ربیع الاول سال 260 ،ق، در سن 28 یا 29 سالگی پس از سپری شدن شش سال از امامتشان به شهادت رسیدند و در سامرا مدفون شدند. پس از شهادت امام حسن عسکری منصب امامت و خلافت به دست فرزند برومندش، یعنی مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) واگذار شد که تا به حال ادامه دارد. ان شاء الله باظهورش خلافت ظاهری را هم انجام می دهد.
حماسه ی میلیونی پیاده روی اربعین حسینی
از آن جایی که دشمنان اسلام همیشه تلاش داشته و دارند که اربعین را به عنوان یک فکر و فرهنگ، محو کنند؛ تأکید ائمه علیهم السلام آن است که اربعین زنده بماند، چون اربعین یعنی ادامه ی امام حسین علیه السلام و شیعه در این راستا وظیفه دارد بیشترین نگاه را جهت بقای اسلام، به اربعین بیندازد تا نسبت به مهم ترین عامل بقای اسلام کور نباشد.
حرکت حضرت سیدالشهداء علیه السلام یک تذکر بود به همه ی تاریخ که چگونه از ظلمات زمانه میتوان خود را رها کرد و در سالهای اخیر مردم در حماسه ی اربعینی خود ذیل تذکر حضرت سیدالشهداء علیه السلام، به روحی منوّرند که آنها را از ظلمات فرهنگ اُمویِ جهان استکبار رهایی میبخشد و این است معنای حماسه ی میلیونی پیاده روی اربعین حسینی.
حماسه ی اربعین چیزی نیست که از ما شروع شده باشد، همه ی امامان ما در بزرگداشت اربعین اصرار میورزیدند تا معلوم شود حرکتی که حضرت سیدالشهداء علیه السلام شروع فرمودند یک حرکت عقیم نیست. در این رابطه حضرت امام عسکری علیه السلام میفرمایند: «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ؛ صَلَاةُ الْإِحْدَی وَ الْخَمْسِینَ وَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ فِی الْیَمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»؛ علامتهای مؤمن پنج چیز است: «پنجاه و یک رکعت نماز» و «زیارت اربعین» و «انگشتر در دست راست کردن» و «پیشانی بر خاک نهادن» و « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» را بلندگفتن» [۱] .
———-
[۱]: المزار الکبیر (لابن المشهدی)، ص ۳۵۲.
درجات زائر امام حسین علیهالسلام
در حماسه ی اربعین حسینی رفتارهایی از تمدن سازی شیعه ظهور میکند که هرگز به چشم فرهنگ غربی نمی آید. از مردان و زنان محترمی که با پای پیاده خود را به ساده ترین شکل در انبوه جمعیت غرق کرده اند تا از اَنانیّت خود هیچ چیز باقی نگذارند، تا خادمان زوّار حسین علیه السلام که با اندک بضاعت خود، در خدمت زوّار قرار میگیرند؛ همه در حالِ نشان دادن اهدافی برای زندگی دینی هستند. زوّار و خدمه میخواهند اهداف بزرگ خود صورت ایثار امام حسین علیه السلام را در این صحنهها به ظهور برسانند و با از خودگذشتگیِ خود به امام حسین علیه السلام نزدیک شوند و نقش حسینی خود را در این تاریخ به فعلیت آورند.
انبوه زائران اربعین حسینی و خدمهها ی زوّار، همه و همه به خوبی میدانند در چه تاریخی قرار دارند و چه تمدنی از طریق آنها در حال وقوع است. اینان به دنبال دستور خداوند به رسولش هستند که فرمود: «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَک» خودت و همراهانت در راستای رسالتی که دارید پایداری و مقاومت کنید و استکبار جهانی را در موضع متهم قرار دهید و روشن نمایید که باید عقیده ی توحیدی در تاریخ به صورت فعّال و نقش آفرین حضور داشته باشد.
در روایت از امام صادق علیه السلام خطاب به یکی از یاران شان داریم که میفرمایند: «زُرِ الْحُسَیْنَ وَ لَا تَدَعْهُ. قَالَ: قُلْتُ مَا لِمَنْ أَتَاهُ مِنَ الثَّوَابِ؟ قَالَ: مَنْ أَتَاهُ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَی عَنْهُ سَیِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً. فَإِذَا أَتَاهُ، وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکَیْنِ یَکْتُبَانِ مَا خَرَجَ مِنْ فِیهِ مِنْ خَیْرٍ وَ لَا یَکْتُبَانِ مَا یَخْرُجُ مِنْ فِیهِ مِنْ شَرٍّ وَ لَا غَیْرَ ذَلِکَ. فَإِذَا انْصَرَفَ وَدَّعُوهُ وَ قَالُوا:
یَا وَلِیَّ اللَّهِ مَغْفُوراً لَکَ أَنْتَ مِنْ حِزْبِ اللَّهِ وَ حِزْبِ رَسُولِهِ وَ حِزْبِ أَهْلِ بَیْتِ رَسُولِه، وَ اللَّهِ لَا تَرَی النَّارَ بِعَیْنِکَ أَبَداً وَ لَا تَرَاکَ وَ لَا تَطْعَمُکَ أَبَداً». حسین علیه السلام را زیارت کن و آن را ترک مکن. میگوید: عرض کردم: ثواب کسی که آن حضرت را زیارت کند چیست؟ حضرت فرمودند: کسی که پیاده زیارت کند آن حضرت را، خداوند به هر قدمی که برمی دارد، یک حسنه برایش نوشته، و یک گناه از او محو میفرماید و یک درجه مرتبه اش را بالا میبرد. و وقتی به زیارت رفت، حق تعالی دو فرشته را موکّل او میفرمایدکه آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شرّ و بد میباشد را ننویسند. و وقتی برگشت با او وداع کرده و به وی میگویند: ای ولیّ خدا! گناهانت آمرزیده شد. و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل بیتِ رسولش میباشی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه ی خود نخواهد نمود. [۱]
عنایت داشته باشید حضرت صادق علیه السلام چگونه روشن میکنند وقتی انبوه شیعیان با نظر به زیارت امام حسین علیه السلام مسافتهای طولانی را پیاده طی میکنند به چه برکاتی نایل میشوند و با انس ملائکةُ اللّه با آنها چه انسانهای فرهیخته ای که حاصل آن زیارت و آن پیاده روی است، به جامعه برمی گردند. ملائکه به او خطاب میکنند: «یا وَلِیَّ اللّه» آیا کسانی که شایسته ی چنین خطابی میشوند و با غفرانی که نصیب آنها میشود و یک نحوه عصمت در شخصیت آنها پدید میآید، دیگر انسانهای معمولی خواهند بود؟ یا انسانی هستند با مسئولیتِ ساختن جهانی سراسر پاکی و ایمان؟
توجه داشته باشید که سؤال کننده از ثواب زیارت امام حسین علیه السلام میپرسد و حضرت موضوعِ زیارت به صورت پیاده را به میان میآورند و میفرمایند: «مَنْ أَتَاهُ مَاشِیاً» تا روشن شود حضرت، به زیارت کردن به صورت پیاده نظر دارند. و اساس این نگاه از طریق پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در رابطه با پیاده رفتن به حجّ بیت اللّه الحرام مطرح شده است و امام سجاد علیه السلام در همین رابطه میفرمایند: «مَا تَقَرَّبَ الْعَبْدُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَی ءٍ أَحَبَّ إِلَیهِ مِنَ الْمَشْی إِلَی بَیتِهِ الْحَرَامِ عَلَی الْقَدَمَینِ، وَ أَنَّ الْحَجَّةَ الْوَاحِدَةَ تَعْدِلُ سَبْعِینَ حَجَّةً. وَ مَنْ مَشَی عَنْ جَمَلِهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَوَابَ مَا بَینَ مَشْیهِ وَ رُکُوبِهِ. وَ الْحَاجُّ إِذَا انْقَطَعَ شِسْعُ نَعْلِهِ، کَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَوَابَ مَا بَینَ مَشْیهِ حَافِیاً إِلَی مُنْتَعِلٍ» [۲] عبد به سمت خدا نزدیک نمی شود به چیزی دوست داشتنی تر از پای پیاده به خانه ی خدارفتن، و یک حج او ثواب هفتاد حج را دارد. و کسی که گاهی از شترش پیاده شود و در کنارش راه رود ثواب بین آن مقداری که پیاده رفته تا زمانی که سوار شده را به او جدا میدهند، و حاجی اگر بند کفشش باز شود (یعنی کفشش از پایش دربیاید و مجبور شود پا برهنه برود) ثواب آن مقداری که پا برهنه رفته تا جایی که کفش پوشیده را جدا به او میدهند.
در روایتی دیگر حضرت صادق علیه السلام روشن میکنند وقتی زائر امام حسین علیه السلام پیاده به زیارت حضرت میرود، قبل از رسیدن به کربلا با پاک شدن از گناهانش و افزون شدن حسناتش، در مقام اُنس با خدا قرار میگیرد و چون به حائر و حواشی قبر مبارک حضرت رسید، به مقام مصلحینِ برگزیده میرسد که دغدغه ی اصلاح جوامع بشری را دارند و چون زیارت او به اتمام رسید، به مقام فائزین و پیروزمندان صحنه ی تمدن سازی نایل میشود و حرکات او حتماً به نتیجه ی لازمِ خود میرسد تا آن جایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم از طریق ملائکة اللّه به او سلام میرسانند که تمام موانع تو در رابطه با انس با خدا برطرف شده. راستی انسان تا کجا باید صعود کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم یعنی انسانی که در فتح تاریخ جاهلیت تا آن اندازه پیروز شد، به او سلام برساند و او را از خودش بداند. آری حماسه ی اربعین حسینی ادامه ی همان فتح تاریخی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم پایه گذاری فرمودند: اصل روایت چنین است: «عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ ثُوَیْرِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: یَا حُسَیْنُ! مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یُرِیدُ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام إِنْ کَانَ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَی عَنْهُ سَیِّئَةً حَتَّی إِذَا صَارَ فِی الْحَائِرِ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُصْلِحِینَ الْمُنْتَجَبِینَ حَتَّی إِذَا قَضَی مَنَاسِکَهُ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ حَتَّی إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَکٌ فَقَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وسلم یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ: اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَکَ مَامَضَی». عنایت دارید که در این روایت باز حضرت میفرمایند: «إِنْ کَانَ مَاشِیاً» اگر پیاده به زیارت رود آن برکات خاص را نصیب خود میکند.
حسین بن ثُویر میگوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: ای حسین! کسی که از منزلش بیرون آید و قصدش زیارت قبر حضرت حسین ابن علی علیه السلام باشد. اگر پیاده رود، خداوند منّان به هر قدمی که برمی دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو میفرماید. تا زمانی که به حائر برسد و پس از رسیدن به آن مکان شریف، حضرت حق تبارک و تعالی او را از رستگاران قرار میدهد. تا وقتی مراسم و اعمال زیارت را به پایان برساند، در این هنگام او را از فائزین محسوب میفرماید، تا زمانی که اراده ی مراجعت نماید، در این وقت فرشته ای نزد او آمده و میگوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به تو سلام میرساند و به خطاب به تو میفرماید: از ابتداء عمل را شروع کن، تمام گناهان گذشته ات آمرزیده شد [۳] .
حضرت صادق علیه السلام یعنی پایه گذار هویت تشیع در روایتی دیگر روشن میکنند که چگونه قدمهایی که انسان به سوی زیارت امام حسین علیه السلام برمی دارد به او قدرت تصرف در کلّ جهان را میدهد و خداوند تمام تقاضای او را برآورده میکند. میفرمایند: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیَخْرُجُ إِلَی قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَلَهُ إِذَا خَرَجَ مِنْ أَهْلِهِ بِأَوَّلِ خُطْوَةٍ مَغْفِرَةُ ذُنُوبِهِ، ثُمَّ لَمْ یَزَلْ یُقَدَّسُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَتَّی یَأْتِیَهُ فَإِذَا أَتَاهُ نَاجَاهُ اللَّهُ تَعَالَی فَقَالَ: عَبْدِی سَلْنِی أُعْطِکَ؛ اُدْعُنِی أُجِبْکَ؛ اُطْلُبْ مِنِّی أُعْطِکَ، سَلْنِی حَاجَةً أقضیها لَکَ قَالَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِاللَّهِ علیه السلام: وَ حَقٌّ عَلَی اللَّهِ أَنْ یُعْطِیَ مَا بَذَلَ» [۴] . شخصی که به زیارت قبر حضرت حسین بن علی علیه السلام میرود، زمانی که از اهلش جدا شد
با اولین گامی که بر میدارد تمام گناهانش آمرزیده میشود. سپس با هر قدمی که برمی دارد پیوسته تقدیس و تنزیه شده تا به قبر برسد. و هنگامی که به آن جا رسید حق تعالی او را خوانده و با وی مناجات نموده و میفرماید: بنده من! از من بخواه تا به تو عطا نمایم، من را بخوان تا اجابتت نمایم، از من طلب کن تا به تو بدهم، حاجتت را از من بخواه تا برایت روا سازم. راوی میگوید، امام علیه السلام فرمودند: و بر خداوند متعال حق و ثابت است آنچه را که بذل نموده عطا فرماید.
تفاوت درجه ی زائر امام حسین علیه السلام در روایات فوق، به تفاوت شدت عزم و تصمیمی بستگی دارد که زائران در جان خود پرورانده اند.
———-
[۱]: کامل الزیارات، ص۱۳۴.
[۲]: من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۱۹.
[۱]: کامل الزیارات، ص۱۳۲
[۲]: وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۲۱.
*اربعین حسینی: امکان حضور در تاریخی دیگر، اصغر طاهرزاده، صص ۱۵_۲۰.
از امام شهید تا امام حیّ
تأثیر پیاده روی اربعین امام حسین علیهالسلام در نجات حقیقی بشر که همان ظهور امام زمان عج است، کتمان پذیر نیست. همان گونه که میدانید، در روایات اهل تسنن و شیعه آمده است که امام زمان عج در آغازین لحظات ظهور، مابین رکن و مقام می ایستند و پنج ندا میدهند:
الا یا اَهلَ العالَم! اَنَا الاِمام القائِم؛ آگاه باشید ای جهانیان که منم امام قائم؛
اَلا یا اَهلَ العالَم! اَنَا الصَّمصامُ المُنتَقِم؛ آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده؛
اَلا یا اَهلَ العالَم! اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً؛ بیدار باشید ای اهل جهان که جدّ من حسین را تشنه کشتند؛
الا یا اَهلَ العالَم! اِنَّ جَدِی الحُسَین طَرَحُوهُ عُریاناً؛ بیدار باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین را روی خاک افکندند؛
اَلا یا اَهلَ العالَم! اِنَّ جَدِی الحُسَین سَحَقُوهُ عُدواناً؛ آگاه باشید ای جهانیان که حق جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند؛
بنابراین، امام زمان عج با امام حسین علیه السلام خود را معرفی میکند و در روایات باز به این نکته اشاره میشود که همه انسانهای زنده در آن روز ندای حضرت را میشنوند و او را میشناسند. پس نتیجه میگیریم قبل از ظهور باید همه بشر از شرق تا غرب عالم امام حسین علیه السلام را بشناسند. پیاده روی اربعین این سال ها، در حقیقت اولین حرکت ملموس همه مسلمانان به شمار میآید که در تعجیل ظهور حضرت حجت عج بسیار مؤثر است؛ زیرا باید ابتدا همه امام حسین علیه السلام را بشناسند تا معرفی کردن امام زمان با امام حسین علیه السلام معنا پیدا کند.
رونق گرفتن شگفت انگیز مراسم اربعین در طی سالهای جاری و حضور دهها میلیونی عاشقان حسینی از سراسر جهان که موجب حیرت جهانیان شده است، بشارتهای بزرگی دارد؛ بشارت فراهم شدن سپاه بزرگ اسلام برای یاری آخرین حجت حق، بشارت بازشدن راه قدس که از کربلا میگذرد، بشارت فراگیر شدن نام و یاد حسین علیه السلام که امام عصر عج هنگام ظهور، خود را با این نام معرفی میکند و….
آیا رهسپارشدن عاشقانه بزرگ و کوچک، زن و مرد، پیر و جوان به سوی قبله دلها و عظمت بی نظیر عزاداری سالار شهیدان، نویدبخش در راه بودن منتقم خون حسین علیه السلام نیست؟
آیا این پیاده رویهای میلیونی اربعین، تمرین حضور در ظهور و بشارت بخش بسیار نزدیک بودن آن نیست؟ آیا این حضور بی نظیر اربعین در کربلا، بشارت بخش بسیار نزدیک بودن آغاز حرکت سپاهیان عشق از عاشورای کعبه نیست؟ یقیناً جهان به زودی با چشمانی حیرت زده، جمال نورانی طالب خون کربلا را در میان اقیانوس عزاداران حسینی مشاهده خواهد کرد، سیمایی ملکوتی که بعد از نوحه خوانی در رثای جدّ مظلوم خویش، برای ریشه کن کردن ظلم و فتنه در جهان و حرکت به سمت بیت المقدس از مسلمانان یاری خواهد خواست.
چه زیبا فرمود امام عاشقان، امام خمینی که راه قدس از کربلا میگذرد!
چهل پرده اشک
از آن روز، از آن ظهر، از آن هفتاد و دو خون، از آن هفتاد و دو عطش، چهل پرده بغض، چهل پرده اشک، چهل آفتابِ سرگردان، و چهل شامِ اسارت می گذرد….
یک اربعین غربت، یک اربعین سوگواره، یک اربعین تازیانه و یک اربعین خشمواره پشت سر نهاده ایم. نبض کربلا دیگر بار به جوش آمده و آسمان با چشمانی لبالب از سرشک شقایق و فرات با یک دریا بغضِ فر خورده، بر خاکِ هفتادودو مجنونِ به وصل رسیده، می گرید و صحرای نینوا خاکِ غربت و دردمندی بر سر می نهد….
دوباره بیرق های عزا را بر پا کنید که زنگ کاروانِ یادگاران حماسه ها و شجاعت ها و شهادت ها به گوش می رسد، کاروانِ از معراج برگشتگان، کاروانی که قافله سالار و علم دار و سربازان رشیدش را _ از طفل شش ماهه تا یار هفتادساله _ در دشت پر بلای کربلا به جا گذاشته و رقیه دل خسته اش، خزانِ کینه دشمن گشته است.
این قافله، قافله عشق است که غبارآلود، با دیدگان خون گرفته و دل های سوخته از راه می رسد. اینان چله نشینان عاشورایند که درد غریبی چشیده و رنج اسیری کشیده اند. اینان عزاداران گل های پرپر باغ ولایت اند که با دلی پرخون از جنایات فراموش نشدنی امویان اما با قامتی به سترگی کوه و ایمانی به صلابت آسمان، به ملاقات عطش های سر بریده می آیند.
اسارت به پایان رسیده و زینب دوباره کربلایی گشته است. زینب آمده است با خرمنی از موی سپید، دامنی خون جگر، پیکری بی جان و جسمی ناتوان.
زینب، یتیمان و بی پناهان حسین را به رسم ارمغان به غم خانه غربت حسین آورده؛ زیرا دیده بود که حسینش چگونه با یتیمان مهربانی می کند. اسارت و زنجیر، مانع انجام دادن تکلیف زینب نگشته و کشته شدن عزیزان و درد و رنج غربت و اسیری او را از ابلاغ پیام کربلا باز نداشت.
زینب در کوفه و شام پرده از چهره کریه بنی امیه برداشت و با منطق علوی، مغلطه ها و دسیسه های ابن زیاد و یزید را افشا کرد و پیام کربلا را به گوش تاریخ رساند و به عاشورا جاودانگی بخشد.
زینب قتلگاه حسین علیه السلام را قبله گاه آزادی خواهان تاریخ کرد و خونِ جوشانِ حسین علیه السلام را به رگ های تاریخ جاری ساخت. امت های افسرده را جانی دوباره بخشید و آزادی و شهادت را از شجره خونین کربلا به جوامع بشری ارمغان آورد.
منبع: فصلنامه اشارت، شماره 24، ص62.