3. اصل ساده زیستی و زهد خانوادگی
فاطمه زهرا علیها السلام، این اسوه بی مثال الهی، در طول زندگانی خویش هماره دعوت کننده به سوی «وارستگی از دنیا و دل سپاری به خدا» بود، ولی نه دعوتی با زبان، که دعوت با تمام وجود و در عمل؛ دعوتی که ارزش و تأثیرش در هدایت و تربیت پیروان، از هزاران دعوت زبانی بیشتر و اثرگذارتر است.
فاطمه علیها السلام در انتخاب میان دنیا و آخرت، سرای باقی را برگزیده و سیره زندگانی خویش را بر بی اعتنایی به دنیا و قناعت به حداقل نیازهای ضروری بنا ساخته بود. زندگانی دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله در عین سادگی، لبریز از صفا، نشاط و زیبایی های معنوی بود.
ساده زیستی فاطمه علیها السلام نه از روی فقر و ناداری، که برخاسته از اوج معرفت و غنای روحی آن حضرت بود. بهترین شاهد این مدعا، دوره ای است که فدک در اختیار ایشان قرار داشت. فدک، سرزمین حاصل خیزی بود که می توانست تمام گندم مورد نیاز مدینه را تأمین کند. پس از آنکه پیامبر، به فرمان خداوند، فدک را به دخترش بخشید، تمام درآمد آن در اختیار فاطمه علیها السلام قرار می گرفت، ولی این درآمد بسیار نتوانست صفا و سادگی زندگی ایشان را دگرگون سازد؛ چراکه فاطمه علیها السلام از دنیا رهیده بود و تمام حاصل فدک را فدای رضایت و خشنودی خداوند می کرد. باری، ساده زیستی فاطمه علیها السلام نه پی آمد جبر و تحمیل روزگار، که رهاورد وارستگی او از دنیا و انتخاب عارفانه وی بود.
او وارستگی از دنیا را از پدری آموخته بود که در مقام تهذیب و تزکیه دخترش می فرمود: «دخترم، پدر و شوهر تو فقیر نیستند. خداوند، گنجینه های طلا و نقره زمین را به من عرضه کرد، ولی من آنچه را نزد پروردگارم باقی می ماند، برگزیدم. دخترم، اگر از آنچه پدرت (از حقیقت دنیا) می داند، آگاه شوی، دنیا از چشمت فرو می افتد».
آری فاطمه علیها السلام پرورش یافته رسول بود و درس ساده زیستی و وارستگی از دنیا را از آن اسوه حسنه فراگرفته بود. این گزارش تاریخی گواه این مدعاست:
عادت پیامبر چنان بود که سفرهایش را با دیدار فاطمه علیها السلام شروع و ختم می کرد. در یکی از این سفرها، فاطمه علیها السلام به یمن قُدوم پدر و همسر، برای خود دستبندی از نقره، دو گوشواره و یک گردن بند فراهم آورد و پرده ای رنگین بر خانه آویخت. پیامبر بنا بر عادت همیشگی ابتدا به خانه فاطمه علیها السلام وارد شد، ولی پس از توقفی کوتاه، در حالی که آثار گرفتگی و ناراحتی در چهره اش آشکار بود، از منزل فاطمه علیها السلام خارج و روانه مسجد شد.
فاطمه علیها السلام که با کیاست خویش، علت ناراحتی پدر را دریافته بود، بیدرنگ پرده را باز کرد و به همراه زیورآلات نزد پیامبر فرستاد و پیغام داد که دخترت، سلام می رساند و میگوید: اینها را در راه خداوند به مصرف برسان.
پیامبر آنها را تحویل گرفت و فرمود: پدرش به فدایش باد! پدرش به فدایش باد! پدرش به فدایش باد! آل محمد را به دنیا چه کار؟! ایشان نه برای دنیا، که برای آخرت آفریده شدهاند؛ هرچند تمام دنیا برای ایشان آفریده شده است. اگر دنیا به اندازه بال پشه ای نزد خداوند ارزش می داشت، جرعه ای از آب آن را به هیچ کافری نمی نوشانید، و آن گاه برخاست و به سوی فاطمه علیها السلام شتافت.
2) قرآن گرايي
روح و جان اعضای این خانواده با قرآن عجین گشته و تمام اخلاق و مرام اعضای خانواده فاطمی، قرآنی بود. تلاوت قرآن پدر خانواده، چنان در اوج بود که درباره او گفته اند: «به خدا سوگند! هیچ فردی از قریش بیش از امام علی علیه السلام قرآن نمی خواند».
حضرت زهرا علیها السلام شبانه روز با قرآن کریم انس داشت و به تلاوت آن عشق می ورزید. آن حضرت بر تلاوت سوره های واقعه، الرّحمن و حدید تأکید می کرد و می فرمود: «قرائت کننده این سه سوره در آسمان ها ساکن فردوس خوانده می شود».
اصل خدامحوری و عبادت خانوادگی
تأمل در زندگی کامل ترین و موفق ترین انسان هایی که کره خاکی به خود دیده، ما را به روش هایی کارآمد و الگوبرداری صحیح از آنان برای نیل به اهداف متعالی سوق می دهد. در این باره آثار متعددی نگارش یافته است. در کتابی که آقای محمدباقر حیدری کاشانی با عنوان خانواده و تربیت مهدوی به زیور طبع آراسته است، چهارده اصل تربیتی از زندگی مشترک حضرت امیر علیه السلام با خانم فاطمه زهرا علیها السلام بررسی شده که چکیده ای از آن را تقدیم می کنیم.
چهارده اصل تربیتی از زندگی مشترک حضرت زهرا و امیرمؤمنان علیه السلام
1. اصل خدامحوری و عبادت خانوادگی
در زندگانی مشترک امیرمؤمنان و حضرت فاطمه علیه السلام، تمام اعضای خانواده عاشق و شیفته پروردگار بودند. به فرموده امام علی علیه السلام: عشق به خداوند، آتشی است که بر چیزی نمی گذرد، جز آنکه آن را به آتش می کشاند و نوری خدایی است که بر چیزی پرتو نمی افکند، جز آنکه آن را غرق نور می کند. پس کسی که به خداوند عشق ورزد، همه چیز مُلک و ملکوت خویش را به او می دهد. هرگاه خداوند بخواهد بنده را گرامی بدارد، او را گرفتار عشق و محبت خویش می گرداند.
باری، آتش عشق پروردگار، آن خانه را غرق نور الهی و اعضای خانواده را شیفته پروردگار ساخته بود. در آن خانه ملکوتی، اتاقی ویژه نماز و مناجات با پروردگار قرار داشت که در آن، تنها قرآن کریم، شمشیر و فرش دیده می شد.
ابن ابی الحدید، دانشمند بزرگ اهل سنت، درباره عبادت های امیرمؤمنان علی علیه السلام می نویسد: «علی علیه السلام عابدترین و پُرنمازترین مردمان بود. از همه بیشتر روزه می گرفت و نمازهای مستحبی بر پامی داشت و همواره ذکر می گفت… و چه گمان می بری درباره مردی که پیشانی اش از بسیاری سجده، همانند زانوی شتر شده بود».
حسن بصری درباره عبادت محوری حضرت فاطمه علیه السلام می گوید: «در تمام دنیا عابدتر از فاطمه علیها السلام یافت نمی شد. او به حدی برای نماز و عبادت بر پامی ایستاد که پاهایش ورم می کرد».
حضرت زهرا علیها السلام حتی در شیرین ترین و خاطره انگیزترین لحظه های زندگی نیز دل در گرو عشق خدا نهاد و در شب ازدواج خطاب به یگانه کفو و همتایش علی علیه السلام فرمود: «انتقال از خانه پدرم به خانه خودم، مرا به یاد انتقال به خانه قبرم انداخت. تو را به خدا سوگند می دهم تا در این ساعات به نماز برخیزی تا امشب را با هم به عبادت پروردگارمان بگذرانیم».
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فردای آن شب از علی علیه السلام پرسید: همسرت را چگونه یافتی؟! و حضرت علی علیه السلام بی درنگ فرمود: «نِعمَ العَونُ عَلی طاعَه اللهِ؛ بهترین یار برای اطاعت و بندگی پروردگار».
حضرت فاطمه علیها السلام هر شب پس از فراغت از وظایف خانه داری، چنان خالصانه بر سجاده به نماز می ایستاد که پروردگار بدان بر فرشتگان مباهات می فرمود: «فرشتگان من، اینک بر سرور کنیزانم فاطمه بنگرید. بر درگاه من ایستاده، در حالی که بند بند وجودش از خوف من لرزان است. او با تمام وجودش به عبادت من روی نهاده است. اینک شما را گواه می گیرم که پیروان و شیعیان او را از آتش ایمنی بخشیدم».
هم ترازی در ازدواج
هم پایگی و هم ترازی زن و مرد در ازدواج، ملاکی است که غالبا مورد توجه قرار می گیرد، ولی چه بسیار ازدواج ها که با وجود این هم پایگی ها، از هم گسیخته می شود و راز این اتفاق، در نوع این هم پایگی است. در همسری مولا علی علیه السلام و بانوی دو عالم فاطمه زهرا علیهاالسلام سخن از هم شأن بودن در مقام الهی آنان بود. هرچند دانایی، دارایی، زیبایی و بسیاری از موارد دیگر نیز می تواند در این امر مؤثر باشد، ولی آن چه اصل و مایه استحکام این پیوند است، ایمان و رتبه معنوی و کمال روحی فرد است
جریانی پربار
ازدواج، برخورد دو جریان به یکدیگر و تشکیل جریانی پربارتر، روان تر و ثمربخش تر است. در ازدواج مولای متقیان علی علیه السلام و بانوی عالمیان فاطمه زهرا علیهاالسلام ، هدفْ تنها کمال انسانی بود و رضایت خداوندی و نمایش اوج بندگی معبود. تا زمانی که پیوند دو زوج برپایه این گونه تفاهم معنوی باشد، برخورد و اتصال آن دو، از آشوب و گِرِه به دور است، ولی نفوذ خواهش های نفسانی و خودخواهی ها، توجه به خود به جای توجه به هدف و گرفتار شدن به زیبایی ها و عشق های مجازی، برخورد این دو جریان را چنان گره خورده و آشوب زده می سازد که نه باری از آن بر می آید و نه ثمری به دست می دهد