توجه به نیازهای عاطفی فرزندان
نگاهی به اموزه های تربیتی در زندگی حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
۳- توجه به نيازهاى عاطفى و خواسته هاى فرزندان
مهرورزى و محبت به كودكان و رفع نيازهاى معنوى و عاطفى فرزندان، يكى ديگر از اصول تربيتى اسلام مى باشد. حضرت خديجه به عنوان يك مادر دلسوز و مربى آگاه در اين مورد حساسيت ويژه اى داشت. ماجراى زير بيانگر اين ويژگى حضرت خديجه مى باشد. در ايام بيمارى خديجه كه به مرگ وى انجاميد، روزى اسماء بنت عميس به عيادتش آمد، او خديجه را گريان و ناراحت مشاهده كرد و به او دلدارى داده و گفت: تو از بهترين زنان عالم محسوب مى شوى، تو تمام اموالت را در راه خداوند بخشيدى، تو همسر رسول گرامى اسلام هستى و بارها تو را به بهشت بشارت داده است. با اين همه چرا گريان و نگران هستى؟ خديجه عليها السلام فرمود: اسماء! من در فكر اين هستم كه دختر هنگام زفاف نياز به مادر دارد تا نگرانىها و اسرارش را به مادر بگويد و خواسته هايش را به عنوان محرم اسرار مطرح نمايد، فاطمه عليها السلام كوچك است، مى ترسم كسى نباشد كه متكفل كارهاى وى در هنگام عروسى شود و برايش مادرى كند. اسماء بنت عميس گفت: اى بانوى من! نگران نباش من با تو عهد مى كنم كه اگر تا آن موقع زنده ماندم به جاى تو براى فاطمه مادرى كنم و نيازهاى روحى و عاطفى وى را برطرف نمايم. بعد از وفات خديجه عليها السلام هنگامى كه شب زفاف حضرت فاطمه عليها السلام فرا رسيد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: همه زنها از اتاق عروس خارج شوند و كسى در آنجا باقى نماند. همه رفتند، اما پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله متوجه شد كه هنوز اسماء بنت عميس در اتاق باقى مانده است. فرمود: آيا نگفتم همه زنان بيرون روند؟ اسماء گفت: چرا يا رسول الله من شنيدم و قصد مخالفت با فرمايش شما رانداشتم، ولى عهد من با خديجه مرا بر آن داشت كه در اين جا بمانم؛ چون با خديجه پيمان بستهام كه در چنين شبى براى فاطمه مادرى كنم. حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله با شنيدن اين سخن به گريه در آمد و فرمود: تو را به خدا سوگند براى اين كار ايستاده اى؟ اسماء عرض كرد: آرى. پيامبر صلى الله عليه و آله دست به دعا برداشته و براى اسماء بنت عميس دعا كرد. همچنين حضرت خديجه در مورد آينده دختر خردسال خويش خطاب به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله دغدغه هايى را به اين ترتيب بيان نمود: يا رسول الله! اين دختر من - با اشاره به حضرت فاطمه عليها السلام - بعد از من غريب و تنها خواهد شد. مبادا كسى از زنان قريش او را آزار برساند، مبادا كسى به صورتش سيلى بزند، مبادا كسى صداى خود را بر روى او بلند كند، مبادا كسى با او رفتارى تند و خشن داشته باشد.
پرورش فرزندان صالح
نگاهی به اموزه های تربیتی در زندگی حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
۲- پرورش فرزندان صالح
بدون ترديد، مادر به عنوان مؤثرترين عامل محيطى و وراثتى در پرورش و رشد شخصيت كودك نقش به سزايى دارد. حضرت خديجه علاوه بر اين كه به نص قرآن مادر روحانى همه مؤمنين است، به عنوان مادرى شايسته و با ايمان در دامن خويش فرزندان نيك و صالحى براى رسول الله صلى الله عليه و آله تربيت نمود. وى شش فرزند براى پيامبر به دنيا آورد و در دامن پر مهر خويش پرورش داد كه در ميان آنها حضرت فاطمه عليها السلام از رتبه خاصى برخوردار است. دخترى كه رهبرى اسلام بعد از پيامبر اكرم و على عليه السلام از نسل او پديد آمد و ادامه يافت.
اين دختر با مادرش آنچنان ارتباط تنگاتنگ داشت كه هنگام رحلت حضرت خديجه، فاطمه عليها السلام كه در حدود پنج سال داشت شديدا بى تابى مى كرد و به دور پدر بزرگوارش مى چرخيد و مى گفت: «يا ابه اين امى؛ پدر جان! مادرم كجاست؟ » حضرت جبرئيل نازل شد و فرمود: يا رسول الله! خداوند مى فرمايد: سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده كه مادرش خديجه در خانه هاى بهشتى با آسيه و مريم زندگى مى كند.
اين دختر پاكيزه، هنگام رحلت مادر وقتى احساس كرد كه حضرت خديجه شديدا در فراق او و پدر ارجمندش ناراحت است و نگران تنهايى و بى ياورى حضرت محمد صلى الله عليه و آله مى باشد، به مادرش دلدارى داده و گفت: «يا اماه! لاتحزنى ولاترهبى فان الله مع ابى؛ مادر جان! اندوهگين و مضطرب نباش، زيرا خداوند يار و ياور پدرم مى باشد». امامان معصوم عليهم السلام نيز هميشه به وجود چنين مادرى افتخار مى كردند; همچنانكه حضرت مجتبى عليه السلام هنگامى كه با معاويه مناظره مى كرد، در مورد يكى از علل انحراف معاويه از محور حق و انحطاط اخلاقى وى و سعادت و خوشبختى خود به نقش مادر در تربيت افراد اشاره كرده و فرمود: معاويه! چون مادر تو «هند» و مادربزرگت «نثيله مى باشد [و در دامن چنين زن پست و فرومايه اى پرورش يافته اى] اين گونه اعمال زشت از تو سر مى زند و سعادت ما خانواده در اثر تربيت در دامن مادرانى پاك و پارسا همچون خديجه عليها السلام و فاطمه عليها السلام مى باشد.
امام حسين عليه السلام در روز عاشورا براى معرفى خويش و آگاه كردن دل هاى بيدار، به مادرش فاطمه عليها السلام و مادربزرگ شايسته و فداكارش حضرت خديجه سلام الله عليها اشاره نموده و فرمود: «انشدكم الله هل تعلمون ان امى فاطمة الزهراء بنت محمد؟! قالوا: اللهم نعم… انشدكم الله هل تعلمون ان جدتى خديجة بنت خويلد اول نساء هذه الامة اسلاما؟! قالوا: اللهم نعم؛ شما را به خدا قسم مى دهم! آيا مى دانيد كه مادر من «فاطمه زهرا» دختر محمد [مصطفى صلى الله عليه و آله ] است؟! گفتند: آرى [… فرمود: ] شما را به خدا قسم مى دهم! آيا مى دانيد كه مادربزرگ من خديجه دختر خويلد، نخستين زنى است كه اسلام را پذيرفت؟! گفتند: آرى» .
حضرت خديجه علاوه بر اينكه در دامان پر مهر و عطوفت خويش فرزندان پيامبر را پرورش داد، فرزندان شايسته اى را نيز قبل از ازدواج با پيامبر تربيت كرده بود كه از جمله آنها هند بن ابى هاله مى باشد. او (هند) در مدت سه شبانه روزى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در هنگام هجرت در غار ثور مخفى شده بود، به همراه على عليه السلام دور از چشم مشركان مكه محرمانه به پيامبر صلى الله عليه و آله آذوقه مى برد و برمى گشت. وى مردى بزرگوار، شريف، فصيح و محدث بود و از شوهر ديگر خديجه بنام ابى هالة بن زرارة تميمى متولد شده بود.
هند پسر خديجه همان كسى است كه امام حسن عليه السلام به عنوان دايى خود از وى نام مى برد. وى اوصاف و شمايل رسول خدا صلى الله عليه و آله را براى امام مجتبى عليه السلام توصيف مى كرد و بسيار مورد علاقه رسول الله صلى الله عليه و آله بود. او بت هاى مشركان را مى شكست و در جنگ جمل در ركاب حضرت على عليه السلام به شهادت رسيد.
الگوی زن برتر
نگاهی به اموزه های تربیتی در زندگی حضرت خدیجه ( سلام الله علیها )
۱- فضائل اخلاقى و علمى
مطالعه تاريخ زندگى حضرت خديجه عليها السلام نشان مى دهد كه او هم در دوران جاهليت و هم بعد از بعثت خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله داراى فضائل اخلاقى و كمالات معنوى بوده است. او در جامعه خود به عنوان يك الگوى زن برتر، تاثير بسزايى در گسترش صفات نيك انسانى داشته است. سخاوت، كرامت، ايثار و فداكارى، عفت و پاكدامنى، دورانديشى و درايت و توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانى و صبر و استقامت، از جمله فضيلت هاى پسنديده ايست كه صفحات تاريخ اين زن نمونه را نشان مى دهد.
به همين جهت آن بانوى يگانه در ميان زنان رسول خدا صلى الله عليه و آله شرايط هم كفو بودن را احراز نمود و يك همتاى واقعى براى حضرت محمد صلى الله عليه و آله بود. عدم ازدواج مجدد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در زمان حيات خديجه كبرى عليها السلام نشانگر جاذبه هاى معنوى و فضائل اخلاقى بى شمار در وجود آن حضرت است، كه بدون ترديد برخوردارى از آن صفات نقش مهم و اساسى در زندگى رسول خدا صلى الله عليه و آله داشته است. به همين جهت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله اين بانوى تربيت يافته را از برترين زنان بهشتى شمرده و مى فرمايد: «افضل نساء اهل الجنة خديجة بنت خويلد وفاطمة بنت محمد ومريم بنت عمران وآثية بنت مزاحم امراة فرعون؛ بهترين زنان اهل بهشت عبارتند از: خديجه دختر خويلد و فاطمه دختر محمد و مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم [يعنى] زن فرعون. »
وفادارى اين بانوى آسمانى در راه رسيدن به اهداف والاى همسر خويش، مورد توجه سيره نويسان و محققان قرار گرفته است. او از اولين لحظات بعثت، به رسولخدا صلى الله عليه و آله ايمان آورد و تا آخرين لحظات برايمان خود پاى فشرد و لحظه اى شك و ترديد به دل راه نداد.
گذشته از فضائل اخلاقى، او از كمالات علمى نيز برخوردار بود. تاريخ گواهى مى دهد كه خديجه در مورد دانش عصر خود اطلاعات فراوانى داشت و از كتاب هاى آسمانى آگاه و از نظر عقل و درايت و زيركى بر تمام زنان حتى بسيارى از مردان معاصر برترى داشت. بنابراين او داراى تمام كمالات و امتيازهايى بود كه يك زن مى تواند داشته باشد.
با توجه به نكات ياد شده، خديجه سلام الله علیها به عنوان اولين بانوى مسلمان در ترويج فرهنگ اسلامى و الگوهاى يك زن مسلمان و با كمال نقش والاى خود را ايفا كرده است و بانوان بسيارى از تربيت عملى وى درسها آموخته اند. اهميت فضائل اخلاقى و كمالات انسانى در وجود اين بانوى با فضيلت آنگاه به اوج خود مى رسد كه نگاهى به وضع زن در ايام جاهليت و قبل از بعثت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بيندازيم.
زن در آن روز نه تنها از حقوق خود محروم بود و با رقت آورترين وضع زندگى مى كرد، بلكه به عنوان مايه ننگ و عار و موجودى شوم زنده به گور مى شد. خديجه در چنين عصرى اثبات نمود كه يك زن نه تنها حق حيات دارد و بايد حقوق مسلم خود را استيفا نمايد، بلكه مى تواند با اعمال شايسته و تلاش و كوشش، به مرحله اى برسد كه خداوند متعال به او سلام برساند; همچنان كه امام باقر عليه السلام از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى كند: شبى كه در معراج بودم، به هنگام بازگشت از سفر معراج به جبرئيل گفتم: اى جبرئيل! آيا خواسته اى از من دارى؟ گفت: خواهش من اين است كه از طرف خداوند و من، به خديجه سلام برسانى.
دستور العمل سلوکی علامه برای ماه مبارک رمضان
اما دستور اساسی که مرحوم علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه، در آغاز ماه مبارک رمضان به شاگردانشان توصیه می کردند این بود که:
انسان در میان عادات زشت بگردد، در میان اخلاقیاتی که می داند این اخلاقیات مزاحم سلوک اوست، در میان اعمال خود دقت کند ببیند کدامین عمل است که برای او کدورت بیشتری می آورد. کسی گرفتار پرحرفی است؛ دیگری گرفتار چشم چرانی است و آن دیگری گرفتار خاطر شیطانی است؛ همه اینها مزاحم سلوکند.
خداوند در قرآن کریم درباره شیطان می فرماید: «إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ؛ بى گمان شيطان و گروهش شما را از آنجا كه آنها را نمى بينيد، مى بينند» (اعراف: 27)؛
یعنی شیطان برای هرکس از یک مدخلی وارد می شود؛ برخی از طریق نگاه زمین می خورند و دیگری از طریق گناهان زبانی… .
خلاصه انسان باید یک محاسبه دقیقی داشته باشد و ببیند آن عیب اصلی اش که او را مانع می شود و توفیقات معنوی او را می گیرد، آن را پیدا کند و در این ماه به طور جد با آن به مبارزه برخیزد. به تعبیری زیباتر، هر چند که در این ماه شیاطین در غل و زنجیرند ولی جنود انسانی آنها و جنود نفس اماره آنها، در این ماه اگر بر انسان حمله کند، انسان بداند نقطه ضعف او کجاست و از همان آغاز در برابر حملات آنها بایستد.
اهم وظایف ما در ماه مبارک
اهم وظایف ما در ماه مبارک رمضان چیست؟
اولین چیزی که بزرگان به ما می گفتند و مرحوم سید بن طاووس در اقبال الاعمال حتی قبل از ورود به ماه مبارک این دستور را می دهد، دستور به محاسبه النفس است یعنی انسان دائما قبل از ماه مبارک، در حین ماه مبارک در همه لحظات، بخصوص در شب های ماه مبارک یک محاسبه دقیق اعمال خودش را بکند و ببیند اگر بخواهد این اعمال را در محضر خدای متعال و بخصوص در حضور اولیای الهی به پروردگار عرضه کند، آیا شرمنده می شود و یا خوشحال و بهجت آور؟
محاسبه هم روشن است. از کترین محاسبه شروع کند؛ به این معنا که آیا حرامی از او صادر شد و یا واجبی از او فوت شد و در مراتب بالاتر زیبا کردن عمل است. مثل این که انسان مقید باشد نمازهایش را با حضور قلب در اول وقت و با خضوع و خشوع و سایر اعمال هم به همین ترتیب. بنابراین این که ما در دستورات عبادی داریم که «حاسبوا انفسکم قبل أن تحاسبوا» که قبل از این که در مقابل دیگران شرمنده بشوید و دیگران به حساب اعمال ما در قیامت و در عوالم برزخ و ملکوت برسند در همین دنیا انسان به حساب اعمال خود برسد، به خصوص هنگام ورود به میهمان خانه پروردگار. ما در میهمانی های عادی قبل از ورود به آن میهمان خانه، لباس خود، نظافت و آرایش خودمان را دقیقا کنترل می کنیم آن هم در مهمانی ای که مهمانان به ظواهر انسان توجه می کنند تا چه برسد به میهمان خانه ای که صاحب خانه نه تنها به ظاهر بلکه به سر انسان و به باطن انسان کاملا اشراف دارد. بنابراین زشتی های باطن، انسان را زشت می کند و انسان دائما محاسبه ای داشته باشد در این که مبادا شرمندگی در این ماه با زشتی های درون و برون خود، خود را در درگاه الهی و میهمان خانه پروردگار شرمنده کند.
دستور عملی ای که در این باره، بزرگان ما می فرمودند این بود که در ماه مبارک رمضان که انتصابه دارد به وجود مبارک امام عصر علیه السلام، انسان خودش را در محضر او ببیند چنان که در ماه شعبان مناسب است که خود را در محضر رسول اکرم ببیند و در ماه رجب، خود را در محضر امیر مومنان علی علیه السلام ببیند. سخن در این است که ما در ماه رمضان که ماه پروردگار است خود را در محضر ولی خدا و خلیفه او دائما باید ببینیم، چگونه؟
ما اگر خود را در برابر پدر ببینیم، در برابر استادی ببینیم، در برابر کسانی ببینیم که در سر زدن زشتی از خودمان، از آنها خجالت می کشیم، در برابر کسی که ولی نعمت ماست و همه چیز ما از اوست و به خصوص کارنامه عمل ما در شب جمعه و در روز دوشنبه به محضر مبارک او عرضه می شود ما چگونه خودمان را حفظ می کنیم؟
در توقیع شریفی که امام عصر علیه السلام به شیخ مفید دارند به این نکته اشاره دارند و به شیخ مفید می فرمایند که:
«وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اَللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اِجْتِمَاعٍ مِنَ اَلْقُلُوبِ فِي اَلْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ؛ که اگر اینها متعهد بودند، آن عهد ولایت و آن عهد اطاعتی که با ما بسته اند عمل می کردند قطعا؛ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ اَلْيُمْنُ بِلِقَائِنَا؛ لقای ما برای آنها حاصل می شد؛ وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ اَلسَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ اَلْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا؛ اینها این همه آرزو می کنند که من را ببینند قطعا این اتفاق برای آنها می افتاد، آن هم اتفاق مشاهده ای با معرفت. اما چه کنیم که اگر نبود که وقتی نامه عمل آنها به دست ما می رسد؛ فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلاَّ مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لاَ نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ؛ چیزهایی در آنها می بینیم که ما را ناراحت می کند و نمی پسندیم. لذا حضرت می فرمایند اگر اینها خودشان را در محضر ما ببینند نه فقط ماه مبارک رمضان، بلکه لقاء ما برای آنها حاصل می شود.