مرد اوّل ایمان
از برجسته ترین صفات امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) چشم پوشی از خود و خودی و قربانی کردن هوای نفس و خودیها در مقابل تکلیف الهی است. تمام ماجراهای بزرگ زندگی امیرالمؤمنین حول این محور قرار گرفته است. ایمان به پیغمبر در آن وقتی که در زیر آسمان غیر از او و خدیجه ی کبری هیچ کس به این دعوت و این مکتب ایمان و عقیده نداشت ، در حقیقت، ایمان به مکتبی بود که قبول آن به معنای اعلان جنگ با همه ی قدرتهای ظالم در آن روزگار و نیز به معنای مبارزه با نظام اجتماعی حاکم بر جامعه ی قبایلی مکّه و جزیره العرب بود، و این جرأت زیادی میخواست که انسان بر روی همه ی آرزوها، خواهشها، راحتیها و رفاههای زندگی خود پا بگذارد و این دعوت و مبارزه را قبول کند. امیرالمؤمنین (علیه السّلام) این دعوت را قبول کرد و پای آن ایستاد و همه ی مشکلات را در این راه به جان خرید. این جمله را از خود علی (علیه السّلام) بشنوید:
و لقد علم المستحفظون من أصحاب محمّدٍ (صلّی الله علیه و آله) أنّی لم أردّ علی الله و لا علی رسوله ساعةً قطّ، ولقد واسیته بنفسی فی المواطن الّتی تنکص فیها الأبطال و تتأخّر فیها الأقدام. [۱]
یک ساعت از قبول و اجابت و لبّیک در مقابل پیغمبر عقب نماندم. این را آگاهان و حافظان میراث پیغمبر میتوانند شهادت بدهند. در این راه، به هر کاری و اقدامی که لازم بود، دست زدم و در جایگاههایی قرار گرفتم که پهلوانان و قهرمانان و گامهای محکم، در آن جاها دچار تردید و تزلزل و عقب نشینی میشدند.
این اوّلین حرکت امیرالمؤمنین در مقابله با خودخواهی و خودی و ترجیح تکلیف و وظیفه بر آسایش شخصی بود.
———-
[۱]: . نهج البلاغه، خطبه ی ۱۹۷، ص ۳۱۱.
?[نقش نگار: مروری بر زندگانی امیر المومنین علی علیه السلام - صفحه ۲۲]
شرح فراز هایی از دعای کمیل
امیر المومنین علیه السلام در دعای کمیل هندسه عرفان و سیر و سلوک را، تبیین، تعیین،ترسیم و تصویر کرده اند.
یعنی دعای کمیل یک دوره کامل عرفان شناسی هم در ساحت عرفان نظری و هم در ساحت عرفان عملی است.
به بیان دیگرامیر المومنین علیه السلام در دعای کمیل عرفان را در ساحت بینشی، گرایشی و کنشی کاملا مطرح و روشن ساخته اند.
فرزندم! بدان راهی بس طولانی و پر مشقت در پیش داری...
گزیده ای از نامه ی ۳۱ نهج البلاغه
عنوان نامه:
نامه مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام به امام حسن مجتبی علیه السلام
وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَكَ طَرِيقاً ذَا مَسَافَةٍ بَعِيدَةٍ، وَ مَشَقَّةٍ شَدِيدَةٍ. وَ أَنَّهُ لَاغِنىً بِكَ فِيهِ عَنْ حُسْنِ الارْتِيَادِ، وَ قَدْرِ بَلَاغِكَ مِنَ الزَّادِ مَعَ خِفَّةِ الظَّهْرِ، فَلَا تَحْمِلَنَّ عَلَى ظَهْرِك فَوْقَ طَاقَتِكَ، فَيَكُونَ ثِقْلُ ذلِكَ وَبَالًا عَلَيْكَ، وَ إِذَا وَجَدْتَ مِنْ أَهْلِ الفَاقَةِ مَنْ يَحْمِلُ لَكَ زَادَك إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، فَيُوَافِيكَ بِهِ غَداً حَيْثُ تَحْتَاجُ إِلَيْهِ فَاغْتَنِمْهُ وَ حَمِّلْهُ إِيَّاهُ، وَ أَكْثِرْ مِنْ تَزْوِيدِهِ وَ أَنْتَ قَادِرٌ عَلَيْهِ، فَلَعَلَّكَ تَطْلُبُهُ فَلا تَجِدُهُ. وَاغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَكَ فِي حَالِ غِنَاك لِيَجْعَلَ قَضَاءَهُ لَكَ فِي يَوْمِ عُسْرَتِكَ.
✨(فرزندم!) بدان راهی بس طولانی و پر مشقت در پیش داری.
?در این راه (پر خوف و خطر) از کوشش و تلاش صحیح و فراوان و توشه کافی که تو را به مقصد برساند بینیاز نیستی، به علاوه باید در این راه سبکبار باشی (تا بتوانی به مقصد برسی) بنابراین بیش از حدِ توانت مسئولیت اموال دنیا را بر دوش مگیر، زیرا سنگینی آن مایه مشقت و وبال تو خواهد بود.
?هرگاه در زمانی که قدرت داری نیازمندی را یافتی که میتواند زاد و توشه تو را برای روز رستاخیز تو بر دوش گیرد و فردا که به آن نیازمند میشوی به تو بازپس گرداند، آن را غنیمت بشمار و (هر چه زودتر) و بیشتر، این زاد و توشه را بر دوش او بگذار، زیرا ممکن است روزی در جستجوی چنین شخصی بر آیی و پیدایش نکنی.
?(همچنین) اگر کسی را پیدا کنی که در حال غنا و بینیازیت از تو وام بگیرد و ادای آن را برای روز سختی و تنگدستی تو بگذارد، آن را غنیمنت بشمار!
#تسلیت_به_امام_زمان_ارواحنا_له_الفداء
#شهادت_امیر_المومنین_امام_علی_علیه_السلام
غفلت بیماری اصلی زندگی بشر...
#انفاق_در_قرآن
#سوره_مبارکه_انبیا
سوره مبارکه انبیاء غفلت را به عنوان بیماری اصلی زندگی بشر معرفی میکند، بواسطه غفلت، انسانها از توجه به عاقبت خود و حسابشان که دائماً به ایشان نزدیک میشود، اعراض نموده و با عواقب سخت و غیرقابل جبران آن روبرو میشوند. برای جلوگیری از این عاقبت شوم، خداوند بواسطه فرستادن انبیاء الهی و جریان ذکر، غفلت انسانها را برطرف مینماید.
از طرف دیگر، رسالت تمامی انبیاء الهی، اقامه امت واحده توحیدی است؛ امتی که عبودیت خداوند متعال در تمامی ارکان آن موج می زند. برپایی چنین جامعه توحیدی توسط منجی عالم بشریت، حضرت اباصالح المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به تحقق می پیوندد و درنهایت صالحان، زمین را به ارث می برند.
بنابراین امام معصوم که خود پرچمدار عمل به اوامر و نواهی الهی است، با اقامه نماز و ایتاء زکات جامعه را به سمت یکپارچگی سوق می دهد. از این سو، انسان های صالح که همراستا با امام زمان خود در جهت ایجاد ذکر در جامعه و رفع شکاف های موجود حرکت می کنند، می توانند جزء بازوان توانمند امام در برپایی این اجتماع با شکوه جهانی باشند.
جلوه گاه ایمان
# حکمت42
جلوه گاه ایمان دوستی علی علیه السلام
و قال عليه السلام: لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هذَا عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي؛ وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي. وَ ذلِكَ أَنَّهُ قُضِيَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ صلى الله عليه و آله؛ أَنَّهُ قَالَ: يَا عَلِيُّ، لَايُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَايُحِبُّكَ مُنَافِقٌ.
اگر با این شمشیرم به بینی مومن بزنم که(تا) با من دشمن بشود، با من دشمن نخواهد شد، و اگر همه کالاهای دنیا را بر سر منتفق بریزم که(به راستی) مرا دوست بدارد، دوست نخواهد داشت، و این بدان سبب است که چنین مقدر شده و به زبان پیامبر امّی جاری گشته که فرمود: یا علی! مومن با تو دشمنی نمی کند و منافق تو را دوست نمی دارد.
چکیده مفاهیم:
امام علی علیه السلام در این حکمت یک معیار و ملاک برای تشخیص انسان مومن از منافق بیان می نماید و آن به تصریح پیامبر صل اله و علیه و آله، دوستی و اعتقاد به امام یا دشمنی ایشان است. کسی که مومن واقعی باشد فرضا حتی اگر آسیبی از امام علی به او برسد ذره ای از محبت و اعتقاد او کم نخواهد شد و برعکس اگر حضرت تمام دنیا را به انسان منافق بدهد، ذره ای محبت ایشان به دل او راه نخواهد یافت.
نکات:
1- حدیثی که در این حکمت از پیامبر (ص) نقل شده است، در حد تواتر است؛ به طوری که انسان به درستی آن یقین می کند. همچنین احادیث زیادی از شیع و سنی به همین مضمون روایت گردیده است. از جمله ابو سعید خدری، صحابی رسول خدا می گوید: « ما گروه انصار، منافقین را نمی شناسیم مگر به دشمنی علی علیه السلام».
2- تاکید بر دوستی علی و اولاد او، در حقیقت اشاره به تداوم خط رهبری پیامبر صل الله علیه و آله و ادامه مساله ولایت الهی است، و بدیهی است که قبول ولایت و رهبری علی علیه السلام و معصومان، همانند نبوت پیامبر (ص) موجب سعادت و هدایت مسلمانان است و نتیجه اش به خود آنان برمی گردد. این مطلب از حدیث نبوی که زمخشری، فخر رازی و قرطبی در تفسیرشان نقل کرده اند به دست می آید: « هر کس با محبت آل محمد بمیرد، شهید است. آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد صل الله علیه و آله از دنیا برود، بر سنت و جماع اسلام از دنیا رفته است. آگاه باشید هر کس با عداوت آل محمد از دنیا برود، روز قیامت در حالی وارد عرصه محشر می شود که در پیشانی او نوشته شده: مایوس از رحمت خدا. اگاه باشید هر کس با بغض آل محمد صل اله و علیه و آله از دنیا برود، کافر از دنیا رفته است».
3- ایمان در لغت قرار گرفتن اعتقاد در قلب است به گونه ای که فرد با این اعتقاد قلبی به امنیت و آرامش می رسد.لازمه این اعتقاد قلبی، انجام دادن کارهای متناسب با آن است. از این رو ایمان به خدا تاثیری شگرف بر حالات روحی و رفتار افراد می گذارد.
4- منافق کسی است که تظاهر به اسلام می کند اما در باطن کافر است. چنین کسی نمی تواند بر اساس اعتقاد خود، هیچ مسلمانی را به سبب مسلمانی اش دوست بدارد چه برسد به دوست داشتن امیر المومنین علی علیه السلام که اولین مردی است که به پیامبر صل الله علیه و آله ایمان آورد و خود امام مسلمین است.
5- ریشه علایق، احساسات و عواطف آدمی در تفکرات و اعتقادات اوست؛ یعنی همان گونه که فکر می کند ، احساس هم می کند. به طور مثال، اگر تصور و اعتقاد کسی از مرگ نابودی باشد، احساس ترس و ناراحتی به او دست می دهد، اما اگر مرگ را انتقال از دنیا به اخرت و رهایی از رنج های مدی تفسیر کند، احساس خوشایندی از مرگ خواهد داشت. انسان منافق چون تصور درستی از امام ندارد و ایشان را مانع رسیدن به اهداف خود می داند، احساس او به امام منفی خاهد بود و هیچ چیزی نمی تواند این احساس را کاهش دهد. اما شناخت و اعتقاد انسان مومن با امام در حدی است که هیچ حادثه تلخی نمی تواند از آن بکاهد.
6- خشم ولی خدا همچون خشم خدا منشا نفسانی ندارد بلکه بر اساس خواست و مصلحت الهی است. به عبارت دیگر اگر امام علیه السلام بر کسی خشم بگیرد، به خاطر خدا است نه از روی امیال و هواهای نفسانی
7- جمله« قضی فاقضی» یعنی: «حکم شد؛ پس (آن حکم) جاری شد»، منظور از این کلام این است که تاثیرات ایمان و نفاق جزئی از قوانین الهی است که خدا این تاثیرات را به آنها داده است و نمی توان از آن فرار نمود و مانند قانون جاذبه و سایر قوانین طبیعی استثنابردار نیستند. پس تنها راه بدست آوردن محبت به امام، داشتن ایمان است.
آموزه ها:
1. ما باید معرفت خود را به جایگاه علی علیه السلام افزون کرده تا عشق و محبت ما با ایشان راسخ تر شود. محبتی که روح تسلیم را در ما زنده کند و در هیچ دشواری و تنگنایی دست از عشق به او بر نداریم.
شناخت علی علیه السلام یعنی شناخت حقیقت دین؛ چرا که « علی مع الحق و الحق مع علی» و محبت به علی علیه السلام یعنی عشق به شعائر و نماد واقعی عمل به دین. در نتیجه با شناخت و محبت علی علیه السلام است که مومن از منافق باز شناخته می شود.
شکر آن خدای را که سوی علم و دین خود ره داد و سوی رحمت و بگشاد در مرا
اندر جهان به دوستی خاندان حق چون آفتاب کرد چنین مشتهر مرا
و اندر رضای خویش تو، یا رب، به دو جهان از خاندان حق مکن زاستر مرا