9. اصل عفت ورزی و عفاف محوری
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله از جمع مسلمانان حاضر در مسجد پرسید: چه روش و سیره ای برای زندگانی بانوان بهتر است؟
هرکس به فراخور معرفت خویش جوابی می داد، ولی هیچ جوابی پیامبر را قانع نمیساخت. در این هنگام سلمان فارسی که در آن روزگار پیرمردی باوقار و پرذکاوت و در میان آن جمع، به لحاظ ایمان و معرفت بالاتر بود، با خود اندیشید که پاسخ این پرسش دقیق از سطح عمومی اندیشه مردان فراتر است. از این روی، در بحبوحه اظهار نظرهای گوناگون، خود را به خانه زهرا علیها السلام که متصل به مسجد پیامبر بود، رسانید و پاسخ پرسش پیامبر را از یگانه دخترش جویا شد. حضرت زهرا علیها السلام در پاسخ سؤال پدر فرمود: « برای زنان بهتر است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز ایشان را نبینند».
سلمان به جمع حاضر در مسجد بازگشت و پاسخ را مطرح کرد. پیامبر دانست که این پاسخ از خود سلمان نیست؛ از این رو پرسید: این جواب را از که آموختی؟
سلمان عرضه داشت: پرسش شما را از دخترتان زهرا علیها السلام پرسیدم و چنین پاسخ شنیدم.
پیامبر در این هنگام فرمودند: «پدرش به فدایش باد! به راستی که فاطمه علیها السلام پاره ای از وجود من است».
این روایت معروف با عبارت های گوناگون، در منابع پرشماری از کتاب های حدیثی، اخلاقی و تاریخی شیعه و سنی نقل شده است.
استفاده حضرت زهرا علیها السلام از واژه «خیر»، خود گویای این حقیقت است که سیره یاد شده، یک رُجحان و مزیت است. به دیگر سخن، حضرت فاطمه علیها السلام در مقام بیان امری ایده آلی و ترجیحی است؛ امری که رعایت آن رجحان و برتری دارد و تا وقتی ضرورتی پیش نیامده، عمل به آن بهتر و پسندیده تر است.
در شرایطی که نیازی به ارتباط زنان با مردان نیست، بهتر آن است که بانوان خانواده با هیچ مرد نامحرمی تماس نداشته باشند و «خانه محور» باشند. این مسئله، رجحانی است و هرگز به معنای ممنوعیت قانونی حضور بانوان در جامعه نیست. از دیدگاه اسلامی، زنان می توانند در صورت نیاز، با رعایت ارزش های اسلامی و اخلاقی به عرصه های اجتماعی وارد شوند و هیچ منعی از آن نیست. به عبارت دیگر، حکم بیان شده در روایت، یک توصیه اخلاقی ترجیحی است، نه یک حکم قانونی تکلیفی