فضای مجازی؛شکاف نسلی و ارزشی
متاسفانه در چند هفته گذشته شاهد مرگ دلخراش دو دختر نوجوان توسط والدینشان بوده ایم که بازتابهای گسترده ای در محافل گوناگون علمی و خبری داشت و از این گونه اخبار و رویدادهای دلخراش و دیگر مظاهر آسیب های اجتماعی متاسفانه بسیار شنیده ایم که می تواند هشدارها و سیگنالهای خطرناکی از مشکلات و مسائل پیچیده اجتماعی آینده و شکاف عمیق بین نسلی حکایت داشته باشد .
در جوامع گذشته اجتماعی نمودن و نهادینه کردن ارزشها و هنجارها(آموزش،مذهب،قوانین،شغل…) بیشتر توسط نهاد خانواده صورت می پذیرفت،ولی با مدرن شدن جوامع و تقسیم کار، نهادهای تخصصی بوجود آمدندکه هر کدام به نوبه خود به نیازهای خاص جامعه و افراد پاسخ می دادند:نظام آموزش و پرورش،نظام حقوقی،نظام سیاسی، نظام فرهنگی،نظام رفاه اجتماعی، نظام امنیتی…
تخصصی شدن این نظام ها سبب تحولات شگرفی در کیفیت زندگی بشری به وجود آورد که پیشرفت و توسعه علمی و در کنار آن رفاه بیشتر را برای بسیاری از مردم جهان به ارمغان آورد.
ولی در سالهای اخیر با ظهور و گسترش فن آوریهای نوین، شبکه های مجازی و پدیده جهانی شدن در یک دهه اخیر کارکردهای بسیاری از این نظام ها تحت تاثیر این فضا دچار چالش و تغییر شد.
بطوری که سیطره برخی از این نظام ها از جمله نظامهای آموزشی، پرورشی ،اخلاقی ، بخصوص پرورش عاطفی و اخلاقی خانواده ها در درونی کردن و انتقال ارزشها ، هنجارها و نهایتا در اجتماعی کردن افراد بسیار کمرنگ و بی رمقتر از گذشته شده است.
و در این میان شبکه های مجازی به صورت خزنده و بطئی با کارکردهای ویژه و جذاب خود از جمله سرعت انتشار اطلاعات بالا،دسترسی آسان ،تنوع موضوعی،گستره فعالیت ، آزادی بی قید، ارتباطات متقابل ،عام و خاص بودن مفرط جامعه هدف، سبب شده به صورت غیر رسمی و غالبا بی هدف نقش مهمی در جهت دهی افکار و سلوک رفتاری افراد بخصوص نسل جدید داشته باشد.
و مهم تر آنکه این طرز و سبک زندگی درونی شده و بعنوان یک روش و سیاق زندگی توسط آنان بکار بسته می شود و بسیاری از جوانانی که توسط نظامهای رسمی و خانواده ها بدرستی اجتماعی نشده اند التزامی به قیود سنتی، ارزشی و مذهبی نداشته که سبب شکاف نسلی و عصیان این افراد در مقابل ارزشهای و هنجارهای شده است.
البته در همه ذات موجودات بشر نو شدن و نوزایی عامل تغییر نسبت به کهنه گی و فرسودگی و نیرو محرک و عامل تغییر و نشاط و لازمه سیکل طبیعی موجود زنده و مناسبت های زندگی اجتماعی بشری است ولی زمانی که سرعت و حجم و نوع تغییرات شدید باشد می تواند بعنوان یک مسئله غیر طبیعی یا مسئله اجتماعی قلمداد گردد.
در این میدان و فضا و تحت فشارها و الزامهای فضای مجازی درجامعه مدرن انگارهای ذهنی نسلهای نوجوان که در مرحله حساس و پر تلاطم سنی هستند آکنده از استقلال،انزوا،تنوع و بی قیدی، عصیان می شود
این در حالیست که انگاره های ذهنی نسلهای سنتی و نیمه مدرن بر حفظ ارزشها و هنجارهای معمول و نسبی جامعه استوار بوده است و تمایل زیادی به تغییر بنیادی و متهورانه ندارد. این تغییر و پارادکس و در نهایت تقابل نسلی سبب چالشهای در خانواده سنتی ایرانی شده است.
همچنین در این فضا از گروه های مرجع و الگوهای نوین این نسلها نباید غافل شد. الگو پذیریی نوجوانان از سلبریتها و تتلوهای مجازی که گاها وصل به سیاستگذاران فرهنگ غربی و شرکتهای سرمایه داری و تبلیغی هستند بی تاثیر در رواج این سبک و سیاق زیستی و بی قیدی اجتماعی، عصیان در مقابل سنتهای معمول و پوچ انگاری جامعه و از خودبیگانگی این نسل نیست .
نوجوانان و جوانان به دلیل اینکه در مراحل حساس سنی و فکری هستند عملکرد و تصمیم گیری صحیح در این مرحله، مسیرهای آینده آنان را پی ریزی و ترسیم می کند لذا انتخاب الگو و بکارگیری سبک زندگی که با ارزشها و هنجارهای پذیرفته و عرفی جامعه سنخیت دارد بسیار مهم و تاثر گذار خواهد بود.
نوجوانان و جوانان که با حجم عظیمی از داده های متنوع فضای مجازی روبرو هستند متاثر تر و آسیب پذیرترند ،
همچنین پیچیدگی های ذاتی حوزه فرهنگ و اخلاق و عدم برنامه های ریزی دقیق برای مقابله با تبعات منفی و شدید فضای مجازی،کار را بسی پیچیده و حساستر کرده است و اگر چالشهای فضای مجازی توسط خانوادها ، نهادهای فرهنگی و اجتماعی و مردم به درستی هدایت و مدیریت نشود دورنمای روشنی فرا روی جامعه قرار نخواهد بود.
محمد لکزایی- دانش آموخته مسایل اجتماعی ایران