دو ویژگی مهم شیعیان
امام علي عليه السّلام فرمودند: إخْتَبِرُوا شِیعَتی بِخِصْلَتَیْنِ فاِنْ کانَتا فِیهِمْ فَهُمْ شِیعَتِی: مُحافَظَتُهُمْ عَلی أوْقاتِ الصَّلَواتِ وَ مُواساتُهُمْ مَعَ إخْوانِهِمْ الْمُؤْمِنِینَ بِالْمالِ وَ إنْ لَمْ تَکونا فِیهِم فَاعزَبْ ثُمَّ اَعزَبْ ثُمَّ اَعزَبْ.
شیعیان مرا به دو خصلت امتحان کنید که اگر دارای این دو خصلت بودند، شیعه اند:
اهمّیّت به نماز در اوّل وقت
دستگیری برادران دینی خود با مال،
اگر این دو در آنها نبود، پس از ما دورند، دورند، دورند!
جامع الاخبار، ص 35
داستان پند آموز
روزی دو دوست در بیابانی راه می رفتند.ناگهان بر سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و کار به مشاجره کشید.یکی از آن ها از سر خشم سیلی محکمی توی گوش دیگری زد.دوست سیلی خورده خون سرد روی شن های بیابان نوشت: امروز بهترین دوستم بر چهره ام سیلی زد . آن دو کنار یکدیگر به راه رفتن ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و استراحت کنند. ناگهان پای شخصی که سیلی خورده بود لغزید و داخل برکه افتاد و چون شنا بلد نبود نزدیک بود غرق شود اما دوستش به کمک او شتافت و نجاتش داد . فرد نجات یافته به سختی و روی صخره سنگی نوشت: امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد . دوستش با تعجب پرسید : آن روز تو سیلی مرا روی شن های بیابان نوشتی اما امروز به سختی روی تخته سنگ نجات دادنت را حکاکی کردی ؟لبخندی زد و گفت:وقتی کسی ما را آزار میدهد باید روی شن های صحرا بنویسیم تا باد های بخشش آن را پاک کنند.ولی وقتی کسی محبتی به ما میکند باید آن را روی سنگ بنویسیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یاد ما ببرد.
اربعین حسینی ؛جامونده ها
می گویم از کنار زیارت نرفته ها
بالا گرفته کار زیارت نرفته ها
اشک و نگاه حسرت و تصویر کربلا
این است روزگار زیارت نرفته ها
امسال اربعین همه رفتند و مانده بود
هیات در انحصار زیارت نرفته ها
انگار بین هیات ماهم نشسته بود
زهرا به انتظار زیارت نرفته ها
در روز اربعین همه ما را شناختند
با نام مستعار «زیارت نرفته ها»
اما هزارمرتبه شکر خدا که هست
مشهد در اختیار زیارت نرفته ها
باب الحسین قسمت آنانکه رفته اند
باب الرضا قرار زیارت نرفته ها
غم میخورم برای دل رهبرم که هست
تنها طلایه دار زیارت نرفته ها
گفتند شاعران همه ازحال زائران
این هم به افتخار زیارت نرفته ها
شاعر: علی رضایی
یاسیدالشهدا
یاسیدالشهدا
اے کـاش حرم بودم وسرگرم زیارت
مُردم بہ خدازیڹ همہ ایڪاش وایڪاش
خستہ شده ام ازهمه ی عالـم وآدم
ارباب تویڪ لحظــہ بیامونس مڹ باش
چگونگی تأثیر حرامخواری در کلام امام حسینعلیه السلام
وقتی در روز عاشورا، امام حسینعلیه السلام از هر سو در محاصره لشکریان کوفه قرار گرفت، از میان جمع اصحاب خود خارج شد و از دشمنان خواست سکوت کنند و به سخنانش گوش فرا دهند. اما آنان از سکوت خودداری کردند. با وجود این، حضرت سخنانی را ایراد فرمود که دربر دارنده سه نکته بود:
الف) هدف من جز هدایت نمیباشد، پس هر کس نافرمانی کند، هلاک خواهد شد:
«ویلکم ما علیکمأن تنصتوا إلی فاستمعوا قولی، وإنّما أدعوکم إلی سبیل الرشاد، فمن أطاعنی کان من المرشدین ومن عصانی کان من المهلکین»؛ وای بر شما که سکوت نمیکنید تا سخنم را بشنوید! من شما را به راه رشد و توفیق دعوت میکنم. پس هرکس مرا اطاعت کند، از هدایت یافتگان خواهد بود و هرکس نافرمانی مرا کند، از هلاک شدگان خواهد بود.
ب) همه شما در برابر فرمان من عصیانگرید و گوش شنوا ندارید:
«وکلّکم عاصٍ لأمری غیر مستمعٍ لقولی»؛ همه شما (به علّت مخالفت با من) گناه کارید و گوش شنوایی برای سخنان من ندارید.
ج) علّت این قساوت قلب، طغیان و سقوط دو چیز است:
«قد انخزلت عطیاتکم من الحرام، وملئت بطونکم من الحرام، فطبع علی قلوبکم، ویلکم ألا تنصتون؟! ألا تسمعون؟!»(116)؛ بخششهای بنی امیه شما را سقوط داده و شکمهای شما را از حرام پر کرده و در نتیجه بر دلهای شما مهر زده (و سخن حق در دل شما نفوذ نمیکند). وای بر شما! آیا ساکت نمیشوید؟! آیا گوش فرا نمیدهید؟!
امام حسینعلیه السلام در پایان این سخنان، دو چیز را عامل قساوت قلب آن مردم میشمرد:
الف) عطایا و بخششهای حرام حکومت آنان را فریفته کرده و در نتیجه دچار خذلان شدهاند.
ب) غذای ناپاک و حرام قلب و درون آنان را فاسد کرده است که زمینه پذیرش سخن حق و موعظه را از دست دادهاند.
طبیعی است که هر گناهی اگر با توبه جبران نشود، موجب انحراف و کجیهای بیشتر میشود؛ ولی در میان همه گناهان، تغذیه از حرام، بیش از هر گناه دیگر در گمراهی فکری و انحراف از حق نقش دارد و افزون بر آثار اخروی، آثاریوضعی نیز بر روح و جان انسان باقی میگذارد. از اینجاست که میبینیم در اسلام دستور داده شده است که این اصل، نه تنها در افراد مکلف، بلکه در تغذیه کودکان و مادران آنان در دوران حاملگی و شیردادن دقیقاً مراعات شود.
از این رو، امامعلیه السلام در بخش سوم عباراتی که نقل شد، فرمود: «وملئت بطونکم من الحرام فطبع اللَّه علی قلوبکم». در سالهای پیش از این برای شکست دادن امام علیعلیه السلام و به انزوا کشیدن امام حسن مجتبیعلیه السلام از صحنه سیاست و خلافت، پولهای فراوانی از سوی معاویه، به نام تحفه و هدیه به مردم کوفه اعطا شده و شکمهای آنان از این غذاهای حرام انباشته گردیده بود که در اثر غذاهای حرام، قلبهای آنان سیاه و چشمهای حقبینشان کور وگوشهایشان از شنیدن سخنحق کر شده بود.
حکمت های جاوید ( چهارده موضوع تبلیغی از سخنان امام حسین علیه السلام ) - محمد حسین فهیم نیا