ویژگیهای خانوادۀ متعالی بر اساس سبک زندگی رضوی علیه السلام
مهماننوازی
صلۀرحم ومعاشرت نیکو
پرهیز از اسراف
سادهزیستی و دوری از تجمّلات
اختصاص وقت برای خانواده
مسئولیتپذیری و تعهّد
کار و فعالیت اقتصادی برای بهبود و توسعۀ زندگی
تکریم اعضای خانواده
منبع : عیون اخبار الرضا(ع) ج2، ص38
پناهنده شدنِ آهو به حرم امام رضا علیه السلام
ابومنصور بن عبدالرّزاق گفت :
من در اوانِ جوانى، نسبت به كسانى كه به زيارت قبر حضرت رضا(علیه السلام) مىرفتند، خيلى بدبين بودم و با آنها دشمنى مىنمودم؛ و به همين خاطر، با خودم عهد بسته بودم كه زوّار آن حضرت(علیه السلام) را اذيّت كنم؛ به گونهاى كه سر راه زوّار را مىگرفتم و متعرّض آنها مىشدم و پول و اسباب آنها را مىگرفتم و آنها را برهنه مىكردم.
روزى به عنوان شكار، بيرون آمده بودم كه ناگاه آهويى را از دور ديدم؛ پس، سگ تازىِ خود را براى صيد آهو فرستادم؛ و تازى، آن آهو را تعقيب كرد.
آهو متوجّه تازى گرديد و به ديوارى كه بر دور قبر حضرت رضا(علیه السلام) بود، پناهنده شد. من ديدم كه آن آهو، در كنار ديوار ايستاده و تازى نيز در برابر او ايستاده است و ابدآ براى صيد آهو پيش نمىرود. هر كوششى كردم كه تازى، به صيد آهو، بپردازد، نشد؛ و او قدم از قدم برنمىداشت، لكن هر وقت آهو از جاى خود ـ كه كنار ديوار بود ـ دور مىشد، به سمت آن آهو مىرفت؛ امّا آهو، تا متوجّه تازى مىشد، باز خود را به ديوار مىرساند و تازى برمىگشت. تا آن كه بالأخره آهو، از سوراخى كه به حياط مشهد شريف بود، داخل شد.
من هم، از پشت آهو، داخل حياط شدم؛ و در آن جا «ابونصر مقرى» را ملاقات كردم و از او سراغ آن آهو را گرفتم و گفتم: آهويى را كه الان به اين جا آمد، نديديد؟
گفت: من نديدم.
وقتى تفحّص كردم، جاى پاى آهو و فضولات او را يافتم، ولى به هيچ عنوان، از خود آهو خبرى نبود. پس فهميدم كه آن آهو، در حَرم است، ولى از نظر من، غايب مىشود.
پس از اين قضيّه، با خداى خود عهد و نذر بستم كه از آن تاريخ به بعد، متعرّض زوّار قبر شريف آن حضرت نشوم؛ و بلكه نسبت به آنها خوبى و احسان كنم.
و بعد از آن قضيّه، هر وقت، مسئله مهمّى براى من پيش مىآمد، به صاحب آن مشهد شريف، پناه مىبردم؛ و به زيارت آن بزرگوار مىرفتم؛ و حاجت من، برآورده مىشد.
عيون أخبار الرضا(7)، ج 2، ص 285، ح 11.،
برگرفته از کتاب مسیحای طوس
نوکرهای امام زمان - علیه السلام - بایدعمل به وظیفه کنند
ما اهل علم در هر حال باید به وظیفه ی خود عمل کنیم. نوکرهای امام زمان علیه السلام - عموما باید عمل به وظیفه کنند، اگر حال مطالعه دارند مطالعه کنند و… در هر حال باید عمل به وظیفه کنند و توسلات را هم داشته باشند. خداوند سبحان می فرماید:
فلولا اذ جاهم باسنا تضرعوا و لکن قست قلوبهم
ای کاش هنگامی که سختی ای از سوی ما به آن ها می آمد تضرع می کردند، لیکن دل هایشان سخت شده است.
خداوند بلا را خود می فرستد: (اذ جاهم باسنا)، به جهت تضرع، یعنی تضرع و ابتهال را از عبد می خواهد و آن مطلوب است: (تضرعوا)، و نقطه ی مقابل آن (قست قلوبهم) است.
در محضر آیت الله بهجت - محمد حسین رخشاد
بهای انسان
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرمود:
إنَّهُ لَیْسَ لاَِ نْفُسِکُمْ ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةُ فَلا تَبِیْعُوها إِلاَّ بِها.(1)
(آگاه باشید) برای وجود شما بها و قیمتی جز سعادت جاویدان بهشت نیست و به غیر این بها آن را نفروشید.
شرح کوتاه
معمولا اگر از کسی بپرسند سرمایه وجود و هستی خود را به چه مبلغ معامله می کنی؟ ارزش و بهایی برای آن نمی تواند قائل شود.
در حالی که این سرمایه بزرگ را تدریجاً و روز به روز به بهای ناچیزی می فروشد، و گاه در پایان عمر می بیند این سرمایه عظیم را با یک خانه یا یک اتومبیل و یا ویلای ییلاقی معاوضه کرده است، و تازهاز آن هم بزودی جدا خواهد شد.
علی(علیه السلام) می فرماید هیچ یک از سرمایه های مادی این جهان نمی تواند با سرمایه عمر شما برابری کند تنها متاعی که می تواند با آن برابری کند خشنودی خدا، و تکامل انسانی و معنوی و سعادت ابدی و جاویدان است که هر قدر در راه آن تلاش و کوشش و فداکاری کنید بجاست.
1. نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 456.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
سرشت های انسانی امام رضا علیه السلام
امام رضا (ع) به عنوان الگوی کاملی برای انسانها- چه در دوران زندگی و حیات خود، و چه برای مردمان پس از خود- دارای سرشت هایی بود که همگان را به شگفتی وا میداشت و دوست و دشمن را فریفته و شیفته ی خود میساخت، بدان گونه که هماره زیان به ستایش او میگشودند و از بزرگی ها و سرشت های انسانی او سخنها میگفتند؛ و پیروان راستین امام، شخصیت او را نمونه و الگوی رفتاری خویش قرار میدادند از این رو آنان که شیفته ی آن امام بزرگ اند، باید بدان گونه باشند که او بود و بدان سان زندگی کنند که امامشان زیست و با معیارهای رضوی خود را بسازند. ابراهیم بن عباس گوید: هیچ گاه ندیدم که امام ابوالحسن الرضا (ع) کلمه ای به زیان کسی بگوید، و نه سخن کسی را پیش از پایان آن، قطع کند، و نه نیاز کسی را که میتوانست برآورد، بر نیاورد. هیچ گاه نزد کسی که در حضور او نشسته بود، پایش را دراز نکرد، و بر تکیه گاهی در برابر افراد تکیه
نداد، به دوستان و کارکنانش، هرگز سخنی ناشایست نگفت … و چنان بود که هرگاه به خلوت میرفت و سفره ی غذایش را میگستردند، همه ی کارکنان و غلامان را بر سفره مینشاند، حتی دربانان و مهتران را … و بسیار نیکیمیکرد و بسیار صدقه میداد، و این کار (دستگیری از بینوایان) را بیشتر در شبهای تاریک انجام میداد … .
این خصلت ها و اخلاق های انسانی بود که حتی دشمنان او را تحت تأثیر قرار میداد و در برابر امام به فروتنی وا میداشت. مأمون در پاسخ به اعتراض عباسیان به ولایتعهدی امام میگوید: درباره ی این که گفتید، مأمون در بیعت خود، با ابی الحسن الرضا (ع) به تشیع گراییده است، به راستی مأمون به بیعت با او اقدام نکرد؛ مگر اینکه در امر او آگاه و بینا بود، و میدانست در روی زمین کسی نیست که فضیلتش از او آشکار تر، پاکدامنی اش از او نمایان تر، و پرهیزگاری اش از او زیادتر، و زهد و بی میلی او، به دنیا از او بیشتر باشد، و نیز از او وارسته تر، و در میان خاص و عام، پسندیده تر، و در اجرای اوامر و نواهی از او سخت تر باشد.
و این نمونه ای از اعترافات دشمنی است که به شهادت آن امام بزرگ دست زد، و فضیلت آن است که دشمن به آن زبان بگشاید.
سیره امام رضا ( علیه السلام ) - مهدی حکیمی