میرزا محمداسماعیل دولابی
هر جا غصه دار شدی استغفار کن
استغفار امان انسان است
به این کاری نداشته باش که چرا محزون شده ای ، اذیتت کرده اند؟
گناهی کردی؟…
محزون که شدی…!
استغفار کن . چه غم خود را داشته باشی و چه غم مومنین را ، استغفار غم ها را از بین می برد همانطور که وقتی خطا می کنی همه صدمه میخورند ، مثلا وقتی چند نفر کفران می کنند به همه ضرر می رسد ، استغفار که می کنی به همه ما سوای خودت نفع می رسانی.
فجر صادق و فجر کاذب در ماه رمضان
” و کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیْلِ “
“بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد(فجر صادق) از رشته سیاه(فجر کاذب) بر شما نمودار شود؛ سپس روزه را تا شب به اتمام رسانید."(سوره بقره، آیه 187)
شأن نزول
پیش از نزول آیه چنان که شب ماه رمضان مسلمانی را خواب می ربود خوردن و آشامیدن بر او حرام بود. آیه درباره خوّات بن جبیر انصاری نازل گردید، و او با پیامبر صلّی اللّه علیه و آله درحالی که روزه بود، به کار حفر خندق می پرداخت، و تا غروب آفتاب، به همین کار مشغول بود، و پیش از نزول این آیه، هنگامی که کسی (در شب ماه رمضان) می خوابید، خوردنی و نوشیدنی بعد از خواب، برایش حرام می شد، پس خوّات به هنگام غروب آفتاب، چون نزد اهلش به خانه آمد، پرسید: آیا غذا آماده است؟ گفتند: خیر، نخواب تا غذایی برایت آماده کنیم. خوّات بر چیزی تکیه داد و در نتیجه، به خواب رفت. اهل خانه به او گفتند، کار خودت را کردی (کنایه از این که خوابیدی).خوّات گفت: آری. پس بر همین حال بدون خوردن غذا خوابید تا صبح شد. فردای آن روز، روانه خندق گردید و درحالی که مشغول حفر خندق بود، شروع کرد به غش رفتن. بعد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بر او گذشت، پس هنگامی که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله حال و روز او را دید، خوّات او را از چگونگی ماجرایش باخبر ساخت. در نتیجه این آیه نازل شد و خوردن تا طلوع فجر حلال گردید.
توضیح و پیام ها
براساس آیات قرآن و روایات واجب است روزه داران حرمت ماه رمضان و روزه را با انجام اموری و اجتناب از اموری حفظ کنند تا به فلسفه و حکمت روزه که ظهور روحیه تقوا است برسند
طلوع فجر دو قسم است یکی را کاذب و دیگری را صادق گویند فجر کاذب آن روشنایی است که از دم افق کشیده می شود بمثال دنباله گرگ و بعد تمام می شود پس از آن فجر صادق طلوع می کند و آن روشنایی است که دم افق پهن می گردد و پراکنده می شود در آن وقت به حکم شرع نماز صبح واجب می گردد و روزه دار از آن وقت بایستی امساک نماید.
معیار احکام اسلامی، معیارهای عمومی، طبیعی و ساده است. پیدا شدن سپیده صبح یا تاریکی شب را، هرکس در هر کجا باشد می تواند بفهمد.
نقش زمان بندی را در عبادات فراموش نکنیم. «أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیلِ»
عبادتِ روز و لذّت مشروع شب، نشانه ی جامعیت دین است.(مجمع البیان، ج2،ص 223- فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 1، ص 321-علامه طباطبایی، المیزان ج2، ص 69-مخزن العرفان، ج2، ص224)
پاداش ده برابر عمل نیک
“من جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّیئَةِ فَلَا یجْزَیٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یظْلَمُونَ “(سوره انعام، آیه 160 )
“هر کس کار نیکی بیاورد، ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت، و هر کس کار بدی بیاورد، جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود.”
توضیح و پیام ها
گاهی اوقات انسان عمل نیکی انجام می دهد اما از نتایج ان غافل است. درحالی که یک عمل خیر و نیک پاداش مضاعفی دارد نه یک ثواب. این آیه یکی از منت های خداوند است که بر بندگان خود نهاده است. بعضی مفسّران گفته اند: مراد به «حسنه» کلمه اخلاص است گفتن لا اله الّا اللّه است. امام محمد باقر علیه السّلام روایت کرده که اگر مؤمنی با نیت صوم پیش برادر مؤمن خود بیاید و آن برادر او را تکلیف روزه وا کردن کند و او باین تکلیف روزه بگشاید و سرور در دل برادر خود اندازد حق تعالی آن یک روز را ده روز روزه برای او حساب کند
طبق برخی روایات، هر که در ماه، سه روز روزه بگیرد، گویا همه ی ماه را روزه گرفته است، زیرا هر روزش ده روز حساب می شود. «عَشْرُ أَمْثالِها»
در شیوه تربیتی اسلام، تشویق ده برابر تنبیه است. «عشر امثالها»
خداوند، در پاداش با فضل خود رفتار می کند، ولی در کیفر، با عدل «عشر أمثالها… الاّ مثلها»
حفظ عمل، مهم تر از خود عمل است. اعمال ما گاهی از اوّل خراب است، چون با قصد ریا و خودنمایی شروع می شود، گاهی در وسط کار به خاطر عُجب و غرور از بین می رود.
تشویقِ چند برابر، ظلم نیست ولی کیفر بیش از حد ظلم است. «فلایجزی الا مثلها و هم لایظلمون»
عمل انسان همیشه و همه جا همراه انسان است. «من جاء بالحسنة… و من جاء بالسیّئة»
طبرسی، مجمع البیان، ج 9 ص 32- ابوالفتوح رازی،روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، ج8، 109- تفسیر لاهیجی، ج1، ص852
وسواس
وسواس یکی از بیماریهای روانشناختی شایع است که دلایل مختلفی سبب بروز آن میشود. این بیماری، علاوه بر آنکه آسیبهای روحی فراوانی را از خود به جا میگذارد، در مسیر بندگی نیز افراد مبتلا را با سرعتگیرهای دشواری روبرو میکند. غلبه بر این مشکل، در صورتی که پیشرفت زیادی کرده باشد و شدت و زمان ابتلای به آن زیاد باشد، بدون کمک گرفتن از مشاوران حاذق، ممکن نیست. ولی در برخی از افراد، وسواس ناشی از ندانستن و کجفکری است(برگرفته از کتاب بی خیال درمانی،محمدحسین قدیری)
وسواس انواع مختلفی دارد،وسواس فکری،سواس عملی و غیره مانند وسواس در عبادات و طهارت و …..یکی از راه های درمان وسواس در منابع دینی و روانشناسی بی خیالی و بی اعتنایی به این افکار است
در محضر بزرگان
دستورالعمل آيت الله قاضي
آیت الله نجابت می فرمودند: آیت الله میرزا علی قاضی به مرحوم آیت الله شیخ علی محمد بروجردی (از شاگردان برجسته آقای قاضی) فرموده بودند که:
♦️هیچ گاه از قرآن جدا مشو و ایشان تا آخر عمر بر این سفارش آقای قاضی وفادار و پایبند بود. هر وقت از کارهای ضروری و روزمره فارغ می شد، قرآن می خواند و با قرآن بود.
آقای سید محمد حسن قاضی می فرمایند: چند سفارش ایشان عبارت است از: اول روخوانی قرآن. می فرمودند قرآن را خوب و صحیح بخوانید.
♦️توصیه دیگر ایشان راجع به دوره تاریخ اسلام بود. می فرمودند یک دوره تاریخ اسلام را از ولادت حضرت پیغمبر(ص) تا 255 ه.ق یا 260 ه.ق بخوانید.
♦️و بعد از عمل به این ها می فرمودند برو نمازشب بخوان!
♦️آیت الله قاضی در نامه ای به آیت الله طباطبایی می فرمودند: دستورالعمل، قرآن کریم است؛ فیه دواء کل دواء و شفاء کل عله و دوا کل غله علماً و عملاً و حالاً. آن قره العیون مخلصین را همیشه جلوی چشم داشته باشید و با آن هادی طریق مقیم و صراط مستقیم سیر نمایید و از جمله سیرهای شریف آن قرائت است به حسن صورت و آداب دیگر، خصوص در بطون لیالی…
و نیز:بر شما باد به قرائت قرآن کریم در شب با صدای زیبا و غم انگیز، پس آن نوشیدنی و شراب مؤمنان است. تلاوت قرآن کمتر از یک جزء نباشد.