امارت و اسارت!
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) می فرماید:
تَفَضَّلْ عَلَی مَنْ شِئْتَ تَکُنْ أَمِیَرهُ
وَاسْتَغْنِ عَمِّنْ شِئْتَ تَکُنْ نَظِیْرَهُ
وَافْتَقِرٌ إلی مَنْ شِئْتَ تَکُنْ أَسِیْرَهُ
به هرکس می خواهی نیکی کن تا امیر او شوی!
از هرکس می خواهی بی نیاز شو تا همانند او شوی!
و به هرکس می خواهی محتاج شو تا اسیر او گردی!
شرح کوتاه
در روابط اجتماعی افراد و ملت ها این قانون با قدرت تمام حکومت می کند که حکومت از آنِ دستِ دهنده است، و دستِ گیرنده خواه ناخواه زیر دست است، افراد و ملت های نیازمند در واقع بردگانی هستند که فرمان بردگی خود را با ابراز نیاز و احتیاج به دیگران امضاء کرده اند، مسلمان واقعی کسی است که بکوشد ارتباطاجتماعی خود را با دیگران براساس کمک متقابل قرار دهد نه یک جانبه، و گرفتن کمک بلاعوض باید مخصوص افراد معلول و از کار افتاده باشد.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
سید روزها
خداوند برای هر چیزی سیدی قرار داده است. سید ایام و روزها روز جمعه است. چنانکه پیامبر خدا در ضمن روایتی فرمودند:
ما خَلَقَ اللهُ شَیئاً اِلّا جَعَلَ لَهُ سَیّداً … وَ الجُمُعَةُ سَیُّدُ الأَیّامِ وَ رَمَضانُ سَیِّدُ الشُّهُورِ وَ اِسْرافیلُ سَیِّدُ المَلائِکَةِ وَ آدَمُ سَیِّدُ الْبَشَرِ وَ اَنَا سَیِّدُ الْأَنْبیاءِ وَ عَلِیٌ سَیِّدُ الاَوْصیاءِ؛ خداوند چیزی را نیافرید، جز آنکه برای آن سید و سروری قرار داد … جمعه سید روزهاست، رمضان سید ماههاست، اسرافیل سید فرشتگان است، آدم سید بشر است و من سید انبیا و علی سید اوصیاست.
خداوند روز جمعه را سرور و سید روزها شمرده و فضائل و برکاتی برای آن قرار داده است. پیامبر خدا فرمودند:
اِنَّ یَوْمَ الجُمُعةِ سَیِّدُ الاَیّامِ یُضاعَفُ اللهُ فیهِ الحَسَناتِ وَیْمَحُو فیه السَّیِّئاتِ وَ یَرْفَعُ فیه الدَّرجاتِ وَ یَسْتَجیبُ فیه الدَّعَواتِ وَ یَکْشِفُ فیه الْکُرُباتِ و یَقْضی فیهِ الحَوائِجَ الْعِظامِ؛ روز جمعه سید روزهاست. خداوند در آن روز حسنات را دو چندان میگرداند، گناهان را محو میکند، درجات را بلند میگرداند، دعاها را اجابت میکند، غم و اندوه را برطرف میکند و حوائج بزرگ را روا میسازد.
برترین عمل در روز جمعه
بنابراین، روز جمعه را باید بهترین روزهای هفته بر شمرد و از برکات آن بهرهمند شد. این است که برای این روز اعمال فراوانی ذکر شده است. در میان اعمال بسیار روز جمعه که بهترین روزهای هفته است، ذکر صلوات بر محمد و آل محمد برترین و با فضلیتترین اعمال است. امام صادق(ع) فرمودند:
ما مِنْ عَمَلٍ اَفْضَلُ یَوْمَ الجُمُعَةِ مِنَ الصَّلوةِ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ؛ عملی برتر و با فضیلت از صلوات بر محمد و آل محمد درروز جمعه وجود ندارد.
و در روایتی دیگر از امام باقر(ع) چنین نقل شده است:
ما مِنْ شَیءٍ یُعْبَدُ اللهُ بِهِ یَوْمَ الجُمُعَةِ اَحَبُّ اِلَیَّ مِنَ الصَّلاةِ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ؛ برای من چیزی که به آن در روز جمعه عبادت خدا شود، محبوبتر از صلوات بر محمد و آل محمد نیست.
زیبایی اخلاق - حبیب الله فرحزاد
دعا
دعا در لغت به معنای خواندن است ، خواه این خواندن منضم با خواستن باشد و خواه به صورت سرود و نیایش .
در قرآن و روایات نیز هر جا لفظ دعا به صورت مصدر یا ماضی و مضارع و سایر مشتقات آن استعمال شده ، به معنای خواندن آمده است ؛ مانند آیات زیر :
و اصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغدوة و العشی یریدون وجهه .
همیشه خویش را با کمال شکیبایی به محبت آنان که صبح و شام خدا را می خوانند و رضای او را می طلبند ، وادار کن !
اءمن یجیب المضطر اذا دعاه ویکشف السوء .
آیا بت ها بهترند یا آنکه دعای بیچارگان را به اجابت می رساند و رنج و غم آنان را بر طرف می سازد ؟
ادعوا ربکم تضرعا و خفیة انه لا یحب المعتدین .
پروردگار خود را آشکارا و پنهانی بخوانید که او متجاوزان را دوست ندارد .
دعا در اصطلاح ؛در خواست کردن چیزی توسط شخص پست و پایین ، با خضوع و فروتنی ، از شخص بلند مرتبه را دعا می گویند .
دعا به طور کلی بر چند نوع است ؟
1 . تکوینی (غیر اختیاری )
همه موجودات اعم از گیاهان ، حیوانات ، جمادات و انسان با زبان تکوین و هستی خویش که چیزی جز فقر و نیاز نیست ، همواره از خدای هستی بخش کمک خواسته و هر موجودی به اندازه استعداد خود رفع نیازش را می طلبد . و ان من شی ء الا یسبح بحمده .
2 . دعای تشریعی (اختیاری )
یعنی اینکه موجود مختار ، با اراده و اختیار خود به طور آگاهانه - پس از شناخت نیرویی که توان برآوردن حاجات او ، و رساندن نفع یا دفع ضرر را از او دارد - همه چیز را از او بخواهد .
دعای تشریعی بر چند قسم است ؟
دعای تشریعی بر دو قسم است :
1 . دعای خوب و نیکو
2 . دعای بد و ناپسند ، که از آن به نفرین و لعنت تعبیر شده است .
دعای با برکت
«وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ [بقره/ 216 ] چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرِّ شما در آن است. و خدا مى داند، و شما نمى دانيد».
درس ها و پیام هایی از آیه:
-ازخدا خیر را مسئلت نماییم: چه خوب هست که در مناجات ها و ارتباطی ک با خدای متعال بر قرار می کنیم، از او خیر و مصلحت زیبا را مسئلت نماییم گاهی اوقات بدون توجه به خیر و مصلحت خود در اموری پافشاری داریم که خواست اجبابت الهی نمی انجامند و در این بین بعد از نا امیدی از رحمت و اجابت الهی حضرت حق را نیز متهم می سازیم با اندکی تحقیق و تأمل در نوع و شیوه ارتباط و مناجات انبیاء الهی با حضرت حق متوجه می شویم که ایشان همه ی آنچه خیر و مصلحت الهی را برای خود در خواست می نمایند کما اینکه در شیوه مناجات حضرت موسی به درگاه الهی شاهد هستیم که این چنین مسئلت می نمایند:
«ِّ فَقالَ رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقيرٌ [قصص /24 ] پروردگارا! هر خير و نيكى بر من فرستى، به آن نيازمندم!».
اين دعاى كه در بحرانى ترين لحظات زندگى او بود بقدرى مؤدبانه و توأم با آرامش و خونسردى بود كه حتى نگفت خدايا نيازهاى مرا بر طرف گردان، بلكه تنها عرض كرد: من محتاج خير و احسان توام.[1]
دست آورد های دنیوی موسی در این شیوه دعا:
در ماجرا و داستان حضرت موسی بعد از فرار کردن از دست فرعونیان، حضرت موسی علاوه بر آوارگی و نداشتن سر پناه و منزل، گرسنه بود، شغلی نداشت، دارای همسر و فرزند نبود. ولی با این شیوه دعا کردن به در گاه الهی، همه این نیازهای او بر طرف گردید.
1-شغل مناسب: «قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمينُ [ قصص/26 ] يكى از آن دو (دختر) گفت: «پدرم! او را استخدام كن، زيرا بهترين كسى را كه مىتوانى استخدام كنى آن كسى است كه قوىّ و امين باشد (و او همين مرد است)!».
«موسى به خانه شعيب آمد، خانهاى ساده و روستايى، خانهاى پاك و مملو از معنويت، بعد از آنكه سرگذشت خود را براى شعيب بازگو كرد، يكى از دخترانش زبان به سخن گشود و با اين عبارت كوتاه و پر معنى به پدر پيشنهاد استخدام موسى براى نگهدارى گوسفندان كرد” گفت: اى پدر! اين جوان را استخدام كن، چرا كه بهترين كسى كه مى توانى استخدام كنى آن فرد است كه قوى امين باشد” او هم امتحان نيرومندى خود را داده هم پاكى و درستكارى را».[2]
2-موسی(علیه السلام)صاحب همسر شد: « قالَ إِنِّي أُريدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى أَنْ تَأْجُرَني ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ وَ ما أُريدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُني إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحين [قصص/27] (شعيب) گفت: «من مىخواهم يكى از اين دو دخترم را به همسرى تو درآورم به اين شرط كه هشت سال براى من كار كنى و اگر آن را تا ده سال افزايش دهى، محبّتى از ناحيه توست من نمى خواهم كار سنگينى بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهى يافت».
3-امنیت و آرامش: موسی در حالی از شهر که در آن بود فرار کرد که در آشفتگی و اضطراب قرار داشت: « فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً يَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّني مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمينَ [قصص/21] موسى از شهر خارج شد در حالى كه ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه اى عرض كرد: «پروردگارا! مرا از اين قوم ظالم رهايى بخش!». این در حالی است که با فرار از دست فرعونیان و قرار گرفتن در کنار خانواده حضرت شعیب(علیه السلام) علاوه بر اینکه دارای شغل و خانه و همسر می شود از نعمت آرامش نیز برخوردار می گردد.
نتیجه اینکه: سزاوار است در استجابت دعا، برای خدای متعال تعیین تکلیف نماییم، بلکه مصلحت و خیر خود را به خدای متعال واگذار نموده و همیشه بهترین ها را از قاضی حاجات درخواست نماییم.
پی نوشت ها:
[1].تفسير نمونه، ج16، ص62. [2]. همان.
حکمت های جامع از لقمان حکیم
امام زین العابدین علیه السلامـ در بیان سفارش های لقمان علیه السلام به پسرش ـ: ای پسرم ! سخت ترین نداری ، نداشتن دل است و بزرگ ترین مصیبت ، بدهکاری است و بالاترین محرومیت و بلا ، همان بدهکاری است و سودمندترین ثروت ، بی نیازیِ دل است . پس در همه اینها درنگ کن و به آنچه خدا قسمت فرموده ، قانع و خشنود باش . هر گاه دزد بدزدد ، خداوند عز و جلاو را از روزی اش باز می دارد و گناه آن ، بر عهده اوست . حال اگر شکیبایی می ورزید ، از راه خودش به آن روزی دست می یافت . ای پسرم! طاعتِ (عبادتِ) الهی را خالصانه انجام بده ، به طوری که گناه کوچکی هم با آن مخلوط نشود . سپس با پیروی از دارندگانِ ایمان حقیقی ، طاعت خود را زینت ببخش ؛ زیرا طاعت آنان ، به طاعت الهی پیوسته است. و همین طاعت را با دانش ، آراسته کن . و دانشت را با بردباری حراست کن ، تا حماقت با آن درنیامیزد. و بردباری ات را با نرم خویی ذخیره کن ، تا با نادانی همراه نگردد. و نرم خویی ات را با تدبیرْ استوار کن ، تا نابودی در آن راه نیابد . و تدبیرت را با مدارا درآمیز ، تا زوری در آن نباشد .
امام باقر علیه السلام :به لقمان گفته شد : حکمت خود را در چه چیزْ گرد آوردی [و خلاصه کردی]؟ گفت: «برای چیزی که کفایت (تضمین) شده ام ، خود را به زحمت نمی اندازم و کاری را که در آن سرپرستی شده ام ، ضایع نمی کنم» .
حکمت نامه لقمان - محمد محمدی ری شهری