فرزندآوری
فرزندآوری برای بقای نسل و جلوگیری از کاهشِ جمعیت مسلمانان، از گذشته تاکنون از جمله دغدغههای عالمان دینی و کارشناسان خانواده و جمعیت بوده است؛ لیکن امروزه با ورود مردم به دوره زندگی مدرن و خصوصاً آشنایی با آموزههای غربی، این موضوع مورد تردید و بیمهری بسیاری از خانوادهها قرار گرفته است.
پرهزینهبودن فرزندآوری، سختشدن رفاه و تربیت اولاد در شرایط ناگوار امروز و مانعیت فرزندان از رشد و پیشرفت فردی از جمله عوامل بازدارندهای است که اشتیاق به فرزند دارشدن را از پدر و مادرها گرفته است.
افزایش نسل جوان و ازدیاد جمعیت، بدون تغییر نگرش و رفتار مردم در زمینه فرزندآوری، امکانپذیر نیست، ازاینرو، لازم است به مطالعه متون اسلامی بازگردیم و با مروری بر آموزههای دینی در باب ارزش فرزندآوری و آثار افزایش نسل، نگرش خانوادهها را به سوی تکثیر جمعیت معطوف ساخته و
اعلام کنیم که در سبک زندگی اسلامی، فرزندآوری، ذاتاً مطلوب است؛ زیرا تکثیر نسل، دستور خدای متعال و سنّت قطعیه پیامبر اکرم(ص) و ائمه هدی(ع) است و ضرورت آن تابع هیچ شرطی نیست؛
بلکه در تنگدستی و توانمندی و حتی در زمانی که شرایط فرهنگی جامعه نیز مناسب نباشد،
باز هم فرزندآوری حُکمی ثابت و لازمالإجراست.
منبع: ماهنامه اطلاعرسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 190
خردمند و بی خرد
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) می فرماید:
اَلعاقِلُ یَعْتَمِدُ عَلی عَمَلِهِ وَالْجاهِلُ یَعْتَمِدُ عَلَی أَمَلِهِ(1)
خردمند بر سعی و عمل خویش تکیه می کند و بی خرد بر آرزوهای خویش.
شرح کوتاه
خردمندان افرادی مثبت و حقیقت جو هستند لذا همیشه هدف های بلند خویش را در وجود خارجی جستجو می کنند، و چون رسیدن به آنها بدون تلاش و سعی و کوشش ممکن نیست، همّت خویش را روی عمل خویش متمرکز می سازند، در حالی که جاهلان بی خبر در دریایی از آرزوها و اوهام غوطه ورند و گمشده های خود را تنها در عالم خیال می جویند، و چون دست یافتن به تخیّلات نیازی به کار و کوشش ندارد، گرایش های منفی در همه شئون زندگی آنها آشکار می گردد، همیشه به انتظار پیروزی های خیالی در فردایی که هنوز نیامده و شاید هیچ گاه نخواهد آمد دلخوشند، و بنابراین در زندگی تکیه گاهی جز آرزو ندارند.
1. غرر الحکم.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
دعای بی موقع
1 . خداوند پول حلالت را نصیب دکتر نکند
طبیبی از مقابل گدایی عبور می کرد ، دست به جیب کرد تا پولی به گدا بدهد ، گدا شروع کرد به دعا کردن و گفت : خداوند پول حلالت را نصیب دکتر نکند . طبیب فورا پول را به جیب خود گذاشت و گفت : (عمو ! ) این دعای تو بی موقع بود ، زیرا من خودم دکتر هستم ، و اگر در حق هر کسی که به تو پول می دهد ، همین دعا را بکنی ، پس من بدبخت از کجا بیاورم و زندگی کنم ؟
2 . سوراخ دعا را گم کرده است
گویند ، شخصی در مستراح نشسته بود و به جای دعای مستحبی ، در حال قضای حاجت ، دعای وقتانتظار افطار را می خواند : اللهم لک صمت و علی رزقک افطرت و علیک توکلت . شخصی این دعا را شنید ، گفت : خوب ذکریست ، اما سوراخ دعا را گم کرده است .
3 . سه دعای مستجابی که زاهد نادان ، آن را ناکام کرد
در آیه ی 175 سوره ی اعراف می خوانیم :
واتل علیهم نباء الذی آتیناه آیاتنا فانسلخ منها . . .
برای آنها سرگذشت آن کسی را که آیات خود را به او دادیم ، ولی سرانجام از دستور آن آیات خارج شد ، بخوان ، که شیطان بر او دست یافت و از گمراهان شد .
زاهدی در بنی اسرائیل می زیست . خداوند توسط پیامبر آن عصر به او ابلاغ کرد که ، سه دعای توبه به استجابت خواهد رسید . آن زاهد بی همت و نادان در این فکر فرو رفت که این دعاها را در کجا به کار ببرد . با همسرش مشورت کرد ، همسرش گفت : سال هاست که در خدمت تو هستم و در سختی و آسایش با تو همراهی کردم . یکی از آن دعاها را در مورد من مصرف کن ، و از خدا بخواه مرا از زیباترین بنی اسرائیل قرار دهد ، تا تو از زیبایی من بهره مند گردی . زاهد نادان پیشنهاد او را پذیرفت و در حق او آن دعاها را در مورد من مصرف کن ، و از خدا بخواه مرا از زیباترین بنی اسرائیل قرار دهد ، تا تو از زیبایی زنان بنی اسرائیل شد . آوازه ی زیبایی اوبه همه جا رسید . مردم از هر سو برای او نامه های عاشقانه نوشتند و آرزوی ازدواج با وی نمودند . او مغرور شد و بنای ناسازگاری با شوهرش نهاد . سرانجام شوهرش خشمگین شد و از دعای دوم استفاده نمود و گفت : خدایا ! جانم از دست این زن به لب رسید . او را مسخ گردان ! دعایش مستجاب شد و او به صورت خرس در آمد . وقتی که چنین شد ، فرزندانش به او اعتراض شدید کردند ، و او ناگزیر از دعای سوم خود استفاده کرد و گفت : خدایا ! همسرم را به صورت نخستین خود برگردان ! آن زن به صورت اول خود بازگشت . و به این ترتیب ، سه دعای مورد اجابت زاهد به هدر رفت ، و آن زاهد نادان بر اثر مشورت با آن زن نادان تر از خودش ، سه گنجینه یی را که می توانست به وسیله ی آن ، سعادت دنیا و آخرتش را تحصیل کند ، باطل و نابود ساخت .
کلید سعادت - رحمت الله عرب نوکندی
دعای به موقع
حجاج بن یوسف ، استاندار عبدالملک و پنجمین خلیفه اموی در عراق ، از خیانتکاران بزرگ تاریخ ، مانند چنگیز و هیتلر و صدام بود . او شنید که در بغداد درویشی زندگی می کند که مستجاب الدعوة است ، یعنی دعایش به اجابت برسد . او را به حضور طلبید و گفت : برای من دعای خیر من ! درویش چنین دعا کرد : خدایا ! جان حجاج را بگیر ! حجاج با ناراحتی گفت : این چه دعای خیر است ؟ درویش گفت : این دعا هم برای تو و هم برای همه مسلمین ، خیر است .
ای زبر دست زیر دست آزار گرم تا کی بماند این بازار ؟
به چه کار آیدت جهانداری ؟ مردنت به ، که مردم آزاری
کلید سعادت - رحمت الله عرب نوکندی
خوش اخلاقی
عرائس المجالس :لقمان علیه السلام به پسرش گفت : «اخلاقت را با همه مردم ، نیکو گردان ؛ چرا که هر کس اخلاقش را نیکو کند و خوش خو و گشاده رو باشد ، نزد نیکوکاران ، بهره مند می شود و نیکان ، او را دوست دارند و بَدان از او کناره می گیرند» .
حکمت نامه لقمان - محمد محمدی ری شهری