رسانه های اشتراک ویدیو و ترویج فرقه های انحرافی(۲)
این سرویسها چه برتری به دیگر ابزار رسانهای دارند؟ سهولت در دسترسی، ارزانقیمت بودن در قیاس با سایر رسانهها مانند سینما، عدم وجود محدودیت زمانی برای استفاده از خدمات آن در طول شبانهروز را میتوان بهعنوان مهمترین مزایای استفاده از این سرویسها برشمرد. درگذشته رسانه با کنداکتور تنظیمی آنتن خود اما امروز فرد انتخاب میکند که در چه زمانی مخاطب رسانه باشد و چه زمانی به امور شخصی خود بپردازد. نقاط ضعف سرویسهای اشتراک ویدئو چیست؟ اطلاعات انبوهی که روزانه بهواسطۀ ابزارهای مختلف مانند فضای مجازی در اختیار مردم قرار میگیرد، جامعه ایرانی را دچار نوعی سطحینگری کرده است که متأسفانه وی اوی دی ها و شبکه نمایش خانگی با این رفتار خود، باعث تشدید سطحینگری در بین مردم میشوند. خوشبینانه میتوان گفت؛ بخش زیادی از فعالین این حوزه قصد تخریب هنجارهای اجتماعی و فرهنگ کشور را ندارند اما عدم آگاهی، آموزش ناقص و نگاه بازار محور آنها را وارد این ورطه کرده است. پذیریش این گزاره به معنای اقرار به ضعف سیستم آموزشی کشور خواهد بود. بازیگر، نویسنده، کارگردان و سایر عوامل دخیل در مجموعهسازی ما از هر دو منظر تعلیم و تربیتی در مدرسه و دانشگاه بهدرستی آموزش ندیدهاند، چراکه اغلب متون و منابع قابلاستفاده در حوزه رسانه و سینما در ایران متون غربی هست بنابراین بدیهی است که این متون بر اساس همان ارزشهای غربی تدوینشده باشند اگر بخواهیم بدبینانه به این مسئله بنگریم که البته در برخی موارد نزدیک به واقعیت نیز هست، چالشهایی که بعضاً این سرویسها برای فرهنگ کشور به وجود میآورند، مدیریتشده، هدفمند و هدایتشده است؛ چراکه مهمترین عنصری که ملتها را در مواجهه با بیگانگان مقاوم میکند، فرهنگ و باورهای آن جامعه است. تضعیف باورها، ارزشها و فرهنگ ملی و دینی، منجر به بیتفاوتی جامعه و پذیرش فرهنگ مهاجم میشود. البته مهمتر از آن عقبۀ فکری و قدرت ملتها را تضعیف میکند.
محتوای ضد فرهنگی احتمالی این فرا اپلیکیشنها چه آثاری سویی میتواند بر فرهنگ ما مترتب کند؟
قبحشکنی مسائل تقبیح شده و ارزشهای ملی (در گویشها، الفاظ، دیالوگها و لوکیشنها)، تساهلگرایی فرهنگی و اجتماعی، ترویج بیاعتمادی به همسر، دوست، خانواده، نهادهای اجتماعی، اعتقادات و حاکمیت، عادیسازی روابط خارج از عرف، مغایر با ارزشها و باورهای ملی و اعتقاد، ترویج پنهان غیراخلاقی خارج از ضابطه، ترویج سبک زندگی خاص (مراسمات مذهبی تا جشنهایی که در تعارض بافرهنگ اصیلی ایران است)، اغراق در نمایش زندگی طبقۀ ثروتمند کشور که کسر کوچکی از جمعیت ایران محسوب میشوند و درنتیجه ایجاد سرخوردگی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نارضایتی عمومی بین مردم بهخصوص جوانان بخشی از تبعات فرهنگی محتوای نامناسب آنها است.
وی خاطرنشان کرد: محتوای نامناسب این سرویسها سبب ایجاد نوعی نافرمانی مدنی و دهنکجی به حاکمیت و تفکر حاکم بر جامعه میشود حتی VPNها نیز چنین تبعاتی دارند، اینکه نادیده گرفتن قانون را طبیعی جلوه دهیم، درنهایت نتیجۀ خوبی نخواهد داشت. عدم رعایت ردهبندی سنی، ایجاد نکردن سد مقابل ارائه محتوای نامناسب، ترویج مدلینگ، رقص، اختلاط و موسیقی مبتذل، اثر منفی بر تولید ملی و تولیدات داخلی و ترویج حوزه خدمات بهجای تولید، ایجاد دوگانههای فرهنگی در ذهن مخاطب بهخصوص جوانان از دیگر نقاط ضعف سرویسهای اشتراک ویدئو است که باید به آن اشاره کرد. معتقدم که سوء مدیریت فرهنگی باعث شد تا مشکلات وی او دیها به این آسیبها ختم شود.
مصادیق عینی اثرگذاری سوء سرویسهای اشتراک ویدئو بر فرهنگ ایران چیست؟
ترویج بیخدایی و فرقههای جعلی در برخی فیلمها و سریالها و مستندهای سرویسهای اشتراک ویدئو یکی از مصادیق اثرگذاری سوء این سرویسها بر فرهنگ ایران است. در سرویسهای اشتراک ویدئو، آثاری با مضامین خدا ناباوری و استفاده از تفکرات بعضی از فرقهها مانند تسخیر، تناسخ و ترویج عرفانهای جعلی در وی او دیها به چشم میخورد. برای نمونه سریال مستند «درون کرمچاله» که در نماوا دوبلهشده و فیلیمو نیز آن را به نمایش گذاشته است با رویکردی خدا ناباورانه و آتئیستی، خدا و معاد را رد میکند. این سریال پیشازاین در شبکه بهایی «من و تو» باهدف سست کردن افکار مذهبی مردم پخششده بود که متأسفانه سرویسهای اشتراک ویدئو کشور علیرغم تعهد خود مبتنی بر رعایت قوانین کشور این مستند را بازپخش کردند! یا چرا باید دوبله سریال بیخدا (کافر) در نماوا و فیلیمو نمایش داده شود! سریال ترکیهای «آخرین ملکه» که خیانتهای خانوادگی ترویج میکند یا سریال «تسخیر» که به تفکرات تناسخ و تسخیر روح میپردازد، فیلم سینمایی «همراه باخدایان؛ ۴۹ روز آخر» که زندگی پس از مرگ با خوانشی مبتنی بر عقاید برخی فرقههای جعلی و ترویج تناسخ ارائه میکند از دیگر مصادیق اثرگذاری نامطلوب فرهنگی این سرویسها است.
وی فیلمهایی با مضمون همجنسگرایی و ترویج آنها را مصداقی دیگر از رفتار اشتباه سرویسهای اشتراک ویدئو در تولید محتوای فرهنگی دانست. فیلمهای «سوگلی»، «حماسه کولی»، «کتاب سبز» و سریال «فرندز» که در وی او دیهای داخلی منتشرشدهاند، به مباحث همجنسگرایی میپردازند. پویانمایی «داستان اسباببازی ۴» به خاطر ابتلا به محتوای همجنسبازی در غرب هم با اعتراضات زیادی مواجه شد اما متأسفانه در همه وی او دیهای داخلی دوبله و پخششده است! عدم نقشآفرینی ناظرین برگردش کار این سرویسهای جای تعجب دارد!
تطهیر صهیونیستها، دیگر نقطهضعف سرویسهای اشتراک ویدئو است. فیلمهای دارن آرنوفسکی (کارگردان سبک سوررئال و فانتزی تاریک)علیالخصوص «مادر»، «چشمه»، مستند «اورشلیم» عناوینی هستند که محتوای آنها به تطهیر رژیم صهیونیستی در یک مستند تبلیغاتی میپردازد و سعی در فریب افکار عمومی دارد! توجیه حرکتهای استعماری محتوای برخی از آثاری است که سرویسهای اشتراک ویدئو به پخش آنها میپردازند! پخش فیلمهای ابرقهرمانانه به سود آمریکا، بدون ارائه پیوست رسانهای و تحلیل اولیه از دیگر رویکردهای اشتباه (VOD)ها است. مجموعه فیلمهای کمپانی مارول، سوپرمن، سریال سوپرگرل، ونوم، اسپایدرمن، کاپیتان آمریکا، مردآهنی، دکتر استرنج، سریال پیکان، سریال فلش، فیلمهای بتمن و سریال دردویل، فیلم تور و…، از این موارد مخرب است که فقط برای جذب مخاطب پخششده است.
منبع: سایت بهداشت معنوی
سرویس های اشتراک ویدئو و فرقه های انحرافی
بهداشت معنوی به نقل از مفاز، موفقیت انقلاب اسلامی در عرصههای سیاسی، دفاعی و امنیتی مرهون تکیۀ نهضت مردم ایران به مدلی نوین است که برای هژمونی شرق و غرب شناختهشده نیست. الگویی تحت عنوان «جمهوری اسلامی ایران» مبتنی بر اصل ولایتفقیه که ناشناس بودن ابعادش برای دشمنان این انقلاب منجر به عدم موفقیت آنها در طراحی مدل براندازی موفق شد اما واقعیت این است که الگوی فوق به عرصۀ رسانۀ انقلاب از جمله سرویسهای اشتراک ویدئو، تسری پیدا نکرد و ارکان رسانهای جمهوری اسلامی با همان الگویی اداره شد که کتاب «چهار تئوری مطبوعات» از آن تحت عنوان لیبرالیسم رسانهای نام میبرد.
رسانههای غربی برحسب جهانبینی خود، این واژه را مترادف ابزار فنّاورانه آن مانند رادیو، تلویزیون، ماهواره، موبایل و… میدانند. دیدگاه اسلامی نسبت به رسانه اما متفاوت از این تعریف است. افراد، وقایع و گردهماییها در فرهنگ اسلامی میتوانند نقش رسانه داشته باشند. امام حسین(علیهالسلام) پیش از کربلا و کاروان اسرای عاشورای ۶۱ هجری هیچ ابزار فنّاورانه برای انتقال پیام در اختیار نداشتند اما پیام بانوی کربلا در عرض تاریخ به عاشوراییان تاریخ تحویل داده شد، مقام معظم رهبری دربارۀ رسانۀ اربعین میفرمایند «رسانهی پُرقدرت عاشورا است. از روز عاشورا تا روز اربعین چهل روزِ فرمانروایی منطقِ حق در میان دنیای ظلمانی حاکمیت بنیامیه و سفیانیها بود. رسانه حقیقی یعنی فریاد زینب کبری (سلاماللهعلیها)، فریاد حضرت سجاد (علیهالسلام)… امروز هم در دنیای پیچیده پرُتبلیغات و پُرهیاهویی که بر بشریت حاکم است، این حرکت اربعین، یک فریاد رسا و یک رسانهی بیهمتا است».
البته رسانه بودن انسانها و وقایع محدود به تاریخ نیست، شخصیت رهبر انقلاب، شهید سردار سلیمانی یا سید حسن نصرالله جملگی رسانهای هستند که الگوی لیبرالیسم رسانهای را دنبال نمیکنند اما در راهبرد خود موفق هستند بنابراین یکی از علل اصلی ضعف حرکتهای رسانهای کشور تکیه به الگویی است که ابعاد نظری آن سنخیتی بافرهنگ ایران اسلامی ندارد که اصلاح آن مستلزم بازطراحی الگوی رسانهای متناسب با پارادایم فکری انقلاب اسلامی خواهد بود.
بدیهی است که تا هنگامیکه این الگو بر اساس آموزهای ملی و دینی ما تغییر پیدا نکند، این امکان را پیدا نخواهیم کرد که ضعفهای خود در عرصۀ رسانه را برطرف کنیم به همین جهت به گفتوگو با دکتر «رضا واعظی؛ عضو هیئتعلمی دانشگاه صداوسیما، کارشناس برنامه اندیشکدۀ فضای مجازی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا و جبهۀ انقلاب اسلامی» نشستیم.
نگرش صنعتی به ماهیت فرهنگ، علت اصلی شکلگیری این سرویسها در ایران است. معتقدم به این دلیل که مجموعهسازی از کارکردهای اصلی تلویزیون محسوب میشود همچنان میتوان نقش محوری برای این رسانه قائل شد. ماندگاری راز محبوبیت مجموعههای تلویزیونی است. این ویژگی سریالهای تلویزیونی مخاطب را به دنبال خودش میکشد و بهتبع آن ظرفیت بسیار خوبی برای جریان سازی و اثرگذاری ماندگار برای اثر به وجود میآورد، برخلاف سینما که بعد از گذشت مدتی از نمایش یک فیلم تماشاگران آن را فراموش میکنند و کمتر پیش میآید که یک فیلم جریان سازی کند.
ادامه دارد…
سوءاستفاده مدعیان دروغین از واژه عشق‼️
هر اصطلاح و واژهای که تاثیر مثبت در روح و روان جوانان داشته باشد مورد توجه و سوءاستفاده مدعیان دروغین قرار میگیرد.
این شیادان برای رسیدن به منافع نفسانی و دنیوی خویش از هر وسیلهای برای جذب افراد ساده لوح استفاده میکنند تا مریدان خود را با اهداف و گرایشهای انحرافی، به سوی پرتگاه ضلالت سوق دهند.
اشو یکی از مدعیان دروغین، با هدف ترویج تفکرات انحرافی و نفوذ در قشر جوان، با سوء استفاده از واژه عشق به تضعیف ادیان الهی میپردازد. وی با رد خدای ادیان الهی بیان میکند: «عشق خدای واقعی است نه خدای فلاسفه… بودا، مسیح، محمد… .»[1]
واژه عشق از جذابترین و پرطرفدارترین و درعینحال از آسیبپذیرترین، روش جذب مدعیان دروغین است.
این واژه جذاب، از سویی باعث افزایش اقبال جوانان به عرفانهای کاذب و از سوی دیگر، زمینه را برای سوءاستفاده مدعیان دروغین دو چندان میکند.
اشو در این سخن با زیرکی کامل خدای ادیان و مذاهب دیگر را نفی میکند و به صورت غیرمستقیم، خود را به عنوان خدای مجسم به مریدان معرفی میکند تا آنها با عشق به اشو به سمت کمال پوشالی حرکت کنند.
خداوند متعال در قرآن کریم در اینباره میفرماید: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ یَرَی الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعَذابِ. [بقره/165]
بعضی از مردم معبودهایی غیر از خداوند، برای خود انتخاب میکنند و آنها را چون خدا دوست میدارند، امّا آنها که ایمان دارند، محبتشان به خدا از مشرکان نسبت به معبودهایشان شدیدتر است.»
مهر بطلان بر تفکر انحرافی اشو؛
خداوند متعال در تمامی ادیان الهی، به عنوان مبدأ عشق معرفی شده است. این موضوع در اسلام ناب محمدی از اهمیت ویژه برخوردار است و طبق این دیدگاه انسان با طی کردن کمال حقیقی به عشق واقعی دست پیدا خواهد کرد.
به فرموده امام عشق و عرفان حضرت علی(علیهالسلام): «عشق الهی در همه موجودات سریان دارد.»[2] زمانی که انسان، عاشق معبود واقعی خود باشد پردههای ظلمت کنار میرود.
بدون شک این موضوع نشانگر آن استکه عشق حقیقی، عشقی استکه در جان آدمی نهفته و مبدأ و غایت آن، خداوند است. «وَ الَّذِینَ آمَنُوا اَشَدُّ حُبّاً لِلَّه. [بقره/165] کسانی که ایمان آوردند، شدیدترین محبت آنها برای تنها حضرت رب العالمین است.»
طبق نظر بزرگان، عشق به معبود عبارتاند از: «تطهیر باطن بنده از غیر خدا و خالی نمودن وجودش از هر مانعی که بین او و مولایش حائل میشود تا جز با حق و از حق نشنود و جز با حق نبیند و جز با حق نگوید.»[3]
اشو با دعوت مریدان به سوی خود به صراحت این موضوع را نفی میکند و عشق به خود را ثمره کمال میداند.
شهید چمران با توجه به سلوک قرآنی خود، مبدأ عشق را خدا معرفی میکند تا ثابت شود شهدا عارفان حقیقی این مرز و بوم هستند و توانستهاند با پیروی از پیر جماران به سرمنزل عشق برسند. این شهید در مناجات خود بیان کرده است:
«خدایا، هرگاه دلم رفت که محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا به هرکه و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هرکسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی و یا به کسی امید نبندم.»[4]
پایان سخن
مدعیان دروغین با سوء استفاده از واژههایی که در بین جوانان از محبوبیت خاصی برخوردار است به جذب آنها روی میآورند، تا با القاء تفکرات انحرافی به نام عشق و محبت، آنها را به پرتگاه گمراهی سوق دهند.
طبق دیدگاه اسلام ناب محمدی، انسان در مقابل عشق الهی یا همان عشق حقیقی مسئول است و باید تا آخرین لحظه عمرش از آن پاسبانی نماید و از طریق انجام واجبات و ترک محرمات، به کمال برسد.
پینوشت:
[1]. تفسیری از اشو بر داستانهای صوفیان، باگوان اشو راجنیش، انتشارات فراروان، سال چاپ1382، تهران، ص 49.
[2]. فرهنگ دیوان امام خمینی(ره) ، سال چاپ 1387، ص232.
[3]. عشق و تصوف، صادق توسلی، انتشارت نشرآذین، سال چاپ 1395، ص67.
[4]. زمزم عشق، منصوری لاریجانی اسماعیل، انتشارات شرکت چاپ و نشر بین الملل، سال چاپ 1394، ص 48.