امام حسین علیه السلام
برادران چهار قسمند:
1- برادرى كه نافع براى تو و خودش هست.
2- برادرى كه براى تو سودمند است.
3- برادرى كه برايت زيان دارد.
4- برادرى كه نه براى تو و نه خودش سود دارد.
تقاضا كردند توضيح بدهد.فرمود برادرى كه براى خود و تو نافع است برادرى است كه با برادرى طالب دوام عمر برادر خويش است نه جوياى مرگ او، چنين برادرى مفيد براى تو و خود اوست، زيرا وقتى برادرى تكميل شود زندگى به هر دو خوش ميگذرد
اما وقتى برادرى در آرزوى كم و كاستى يك ديگر باشند براى هر دو زيان دارد. برادرى كه بر تو سودمند است آن برادرى است كه خود را از طمع خارج نموده و بصورت علاقه و ميل درآمده است او بواسطه طمع به امور مالى برادرى را بر قرار نكرده، چنين برادرى تمام قدرت و نيروى خود را به تو ارزانى داشته
برادرى كه بر ضرر تو است برادرى است كه انتظار بدبختى تو را دارد و دشمنى خود را پنهان ميكند و بين مردم در مورد تو دروغ ميگويد و با ديده حسد به تو مينگرد.
خدا او را لعنت كند.
اما برادرى كه نه به نفع تو و خويش است برادرى است كه احمق كامل است. خدا او را از رحمت خود دور كند. او را ميتوانى بدين وسيله بشناسى كه پيوسته خود را بر تو مقدم ميدارد و از روى حرص و علاقه تمام آنچه دارى از تو ميخواهد.
بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 111 )
در دعا جامع نگر باشید
ربِّ هَبْ لِی حُکمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصلِحِینَ* وَاجْعَل لِّی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ* وَاجْعَلْنِی مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ*
پروردگارا! به من حکم (نبوّت و حکمت) ببخش، و مرا به شایستگان ملحق نما؛* و برای من در (امت های) پسین زبان راستین (و آوازه ای نیک) قرار ده؛* و مرا از وارثان بوستان پر نعمت (بهشت) قرار ده؛*
نکته ها و اشاره ها
1.واژه های «حُکم» و «حکمت» از یک ریشه اند اما حکم مفهومی برتر دارد؛ یعنی آگاهی همراه با آمادگی برای اجرا؛ به تعبیر دیگر، قدرت بر داوری صحیح که خالی از هواپرستی و خطا باشد؛ یعنی ابراهیم علیه السلام شناخت عمیق و صحیح همراه با حاکمیت تقاضا می کرد، که زیربنای هر برنامه ی صحیح است.
2.چرا ابراهیم علیه السلام با آن که پیامبری حکیم و شایسته بود بازهم از خدا درخواست حکم و ملحق شدن به شایستگان را می کند؟
پاسخ آن است که حکمت و شایستگی دارای مراتبی است که ابراهیم برخی مراتب آن را داشت، ولی درجات عالی آن را از خدا تقاضا می کرد؛ یعنی می خواست به مرتبه ی عالی حکمت نظری و عملی برسد و از این کمالات نلغزد؛ همان طور که مسلمانان هر روز بارها از خدا تقاضای راه مستقیم و دوام آن را می کنند، با آن که در این راه قرار دارند.
البته این احتمال نیز هست که این تعبیر ابراهیم علیه السلام نوعی تواضع بوده باشد که از خدا خواست او را به شایستگان ملحق سازد.
آموزه ها و پیام ها
1.در دعا جامع نگر باشید و به فکر حال، آینده و آخرت خود باشید.
2.به دنبال حکمت و شایسته کاران باشید.
3.نام نیک سرمایه ی آینده ی شما و آیندگان است.
4.به فکر آخرت خود و خانواده تان باشید و از شرمساری رستاخیز بهراسید.
سوره شعراء، آیه 85-83
منبع: تفسیر قرآن مهر، جلد پانزدهم، صفحه 76
برنامه صحیح برای دنیا و آخرت
امام علی ابن موسی الرضا(علیه السلام) می فرماید:
إعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَأنَکَ تعِیشُ أَبَدَاً وإِعْمَلْ لآِ خِرَتِکَ کَأَنَّک تَمُوتُ غَدَاً(1)
برای دنیا آنچنان کار کن که گویا تا ابد زنده ای و برای آخرت آنچنان کار کن که گویا فردا خواهی مرد!
شرح کوتاه
حدیث فوق چگونگی مواجهه اسلام را با مسائل مربوط به زندگی مادی و معنوی روشن می سازد. یک مسلمان مثبت و وظیفه شناس نسبت به مسائل زندگی مادی باید آنچنان محکم کاری و انضباط را رعایت کند که یا همیشه در این جهان می ماند، و بهاین ترتیب اهمال کاری های ریا کارانه مدعیان زهد را مردود شناخته است.
و نسبت به مسائل معنوی و آمادگی های لازم برای زندگی باید آن قدر حساس و روشن باشد که اگر فردا از این جهان چشم بپوشد، کمبودی نداشته باشد، با آب توبه واقعی دامن خود را از گناه شسته و حقوق مردم را همگی ادا کرده و هیچ نقطه تاریکی در زندگی نداشته باشیم.
1. وسایل الشیعه، (طبق نقل اقوال الائمه، جلد 2، صفحه 277).
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
امتحان بندگان
امتحان کردن خداوند بندگانش رابه چهار دلیل صورت میگیرد:
نوع اول امتحان کردن برای رفع جهل جاهل صورت میگیرد، مانند اینکه آموزگار از دانشآموزان امتحان میگیرد تا بداند درس خوانده اند یا خیر؟ این نوع امتحان کردن از سوی خدا نسبت به بندگان درست نیست، چرا که خداوند متعال عالم علیالاطلاق بوده و جهلی نسبت به هیچ یک از بندگان خود ندارد.
امتحان کردن برای آگاهی جاهل از جهل خود صورت میگیرد، مثلاممکن است فردی با چند روز عبادت خیال کند که نفس اماره و شیطان را به تسلط خود در آورده و از بندگان مخلص خداوند متعال شده است، خداوند نیز او را مورد آزمایش قرار میدهد تا گرفتار کبر و غرور نشود، این امتحان که بیشتر افراد نیز درگیر آن هستند، نعمتی از سوی خدا برای بندگان است.
نوع سوم: برخی موارد فردی از جایگاه بزرگ و بلندی برخوردار است، ولی افراد دیگر نسبت به این موضوع جهل داشته و یا آن را نمیپذیرند، از اینرو خداوند متعال او را در معرض امتحان قرار میدهد تا دیگران نسبت به برتری او آگاه شوند، مانند امتحانهایی که خدا از اولیا خود میگیرد.
نوع چهارم امتحان کردن، رسیدن افراد به کمال و ترقی است، گاهی خداوند متعال بندگان خود را برای رسیدن به رشد و کمال مورد آزمایش قرار میدهد، همانگونه که انبیا و اولیای خود را امتحان میکرده است.
نظم ومنظم بودن
همین که برای کارهای ثابت زندگی ات وقت کم می آوری، همین که تو میمانی و زمانت میرود…
همین که «وقت ندارم» ورد زبانت میشود.. همین که «سرم شلوغ» است بهانه همیشگی توست…
همین که خیلی وقت ها احساس میکنی آن چیزی که باید، نیستی!
یعنی وقت های «مرده» در زندگی تو بیداد کرده است…
یعنی ثانیه هایی که میتوانستی با یک خط کتاب، با یک ذکر، با یک فکر، با یک لبخند، از آنها یک «کوه» بسازی برای خودت… «کاه» کرده ای رفته است پی کارش… دقیقه هایی که میتوانستی از آنها بالا بروی را نادیده گرفته ای…
این یعنی جای خالی «برنامه ریزی» در زندگی تو .. خراب کرده همه چیز را…
کتاب مرد رؤیاها را که میخوانی میبینی هم کلاسی های چمران همیشه درحیرت این بودند که او چطور کارهایش را به این سرعت و دقت انجام میدهد.. نه «از» کاری میماند و نه «در» کاری.. سریع و عالی!
که بزرگی به آنها گفت.. فرق چمران با شما این است که او.. وقت «تلف» شده ندارد! و حقیقتا فرق همه علما و شهدا با ما هم در همین است که وقت تلف شده ندارند..
چون برنامه دارند، برای «همه» وقتشان.. و اینها هستند که لیاقت یاری امام را دارند…
منظم بودن، یک ادا و اطفار نیست! یک روش است برای زندگی…
و این یکی از ویژگی های خاص یاران امام است که نظم شاکله اصلی زندگی شان است… یعنی برای رفت و آمدهایشان ساعت دقیق دارند، برای مسیر رفت و برگشتشان برنامه ذکر دارند، برای اوقات انتظارشان مثلا در خرید، در اتوبوس، در مطب، در بانک و.. فکری کرده اند.
و اگر یک ساعت در یک مکانی معطل شوند، تمام آن ۶۰ دقیقه را به زل زدن به در و دیوار نمیپردازند،
اگر استاد دیر بیاید سرکلاس، اگر مجلس ختم دیر شروع شود، اگر پروازشان تاخیر داشته باشد، اگر در ترافیک گیر کنند، اگر در مهمانی همه درباره مد سال حرف بزنند، او، کار دیگری هم دارد که بکند…
غیر از معطل شدن و بد و بیراه گفتن و نگاه کردن و گوش دادن… از پس یک کار مفید دیگر هم برمیآید!..
«نظم» یعنی مفید بودن در همه شرایط.. فارق از محدودیت ها و کاستی ها.
و انسانی که همه عمرش را خودش مدیریت کرده، آنقدر قدرتمند میشود که میتواند علم یاری امامش را نیز بر دوش بکشد…
شروع کن.. منظم باش.. یار باش…