ريشه ها و نتايج تكبر
در سيره تربيتي امام هادي عليه السلام براي تربيت نفوس و زدودن صفات ناپسند از وجود آدمي به زمينه ها و ريشه هاي خودپسندي اشاره شده است. آن حضرت مي فرمايد: “مَنْ اَمِنَ مَكْرَ اللَّهِ وَ أَلِيمَ أَخْذِهِ تَكَبَّرَ حَتَّي يَحِلَّ بِهِ قَضَاوُهُ وَ نَافِذُ أَمْرِهِ وَ مَنْ كَانَ عَلَي بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ هَانَتْ عَلَيْهِ مَصَائِبُ الدُّنْيَا وَلَوْ قُرِضَ وَ نُشِرَ؛ هر كس از مكر و مؤاخذه دردناك خداوند، خود را در امان احساس كند، تكبر مي ورزد تا اينكه با قضا و تقدير خداوند مواجه گردد؛ اما انساني كه بر دليل روشني از پروردگارش دست يافته است، مصيبتهاي دنيا بر او سخت نخواهد بود؛ گرچه قطعه قطعه شده و [اجزاء بدنش ] پراكنده شود.”
طبق اين رهنمودِ ارزشمند، هر شخصي در راه رسيدن به تكامل و مقام والاي انسانيت لازم است كه هرگز از وجود خداوند متعال و محاسبه و مؤاخذه اش غفلت نكند. غفلت از خداوند و روز معاد، انسان را به انواع مفاسد دچار مي كند و در حقيقت از خدا فراموشي به خود فراموشي تنزل يافته، هدف خود را در زندگي گم مي كند. چنين فرد غافلي از خود هرگز نمي پرسد كه:
از كجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به كجا مي روم آخر ننمايي وطنم
اما اگر انسان خود را در پرتو نور الهي قرار دهد و از نسيم رحمت حق بهره ور گردد، هرگز در مقابل حوادث و مصائب دنيوي مغلوب نمي گردد؛ چرا كه به پشتوانه اي قوي همچون نيروي حق تكيه زده و در حصاري محكم پناه گرفته است.
بنابراين، ريشه مهم لغزشها، خطاها و آلوده شدن به صفات ناپسند، همان غفلت از خداوند و خود فراموشي است كه اشخاص را از رسيدن به اهداف والاي انساني باز مي دارد.
امام دهم عليه السلام در روايتي ديگر به عواقب زيانبار صفت ناپسند تكبر اشاره كرده و در اين مورد هشدار داده و فرموده است: “مَنْ رَضِيَ عَنْ نَفْسِهِ كَثُرَ السَّاخِطُونَ عَلَيْهِ؛ هر كس از خود راضي باشد، غضب كنندگان بر او بسيار خواهند شد.”
صفت تكبر انسان را نه تنها در معرض خشم مردم، بلكه مورد غضب خداوند نيز قرار مي دهد كه در قرآن فرمود: “إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ"؛ “خداوند گردنكشان [و متكبران ] را دوست ندارد.”
عذاب جهنم و محروميت از الطاف الهي از ديگر رهاوردهاي تكبر است.
خويشتن را بزرگ مي بيني؟
راست گفتند يك دو بيند لوچ
در روايت آمده است كه روزي حضرت سليمان بن داودعليهما السلام امر كرد كه تمام پرندگان و انس و جن به همراه او بيرون آمده، در بساط شگفت انگيز سليمان عليه السلام جاي گيرند. دويست هزار نفر از بني آدم و دويست هزار نفر از جنيان با او بودند. بساط او به قدري بلند شد كه صداي تسبيح ملائكه را در آسمانها شنيد. سپس بساط او آن قدر پايين آمد كه كف پايش به دريا رسيد. در آن حال، ندايي آسماني به اصحاب سليمان عليه السلام گفت: اگر در دل فرمانرواي شما (سليمان عليه السلام) ذره اي تكبر بود، بيشتر از آنچه بلند كرده اند، او را به زمين فرو مي بردند.
ز خاك آفريدت خداوند پاك
پس اي بنده افتادگي كن چو خاك
تواضع سر رفعت افرازدت
تكبر به خاك اندر اندازدت
بدترین طرز زندگی
امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) فرمود:
أَسْوَءُ النَّاسِ مَعَاشاً مَنْ لَمْ یَعِشْ غَیْرَهُ فِی مَعاشِهِ(1)
ترجمه
بدترین مردم - از نظر زندگی اقتصادی - کسی است که به دیگران در معاش خود معاش ندهد و در زندگی او زندگی نکنند.
شرح کوتاه
یک اقتصاد سالم، اقتصادی است که پیوندهای اجتماعی را محکم کند و همه افراد جامعه را در بر گیرد، آن جا که رشته های مختلف اقتصادی در مسیر منافع افراد معینی قرار می گیرد، سرطان اقتصادی است، نه اقتصاد سالم; و همان طور که امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) فرمود، این بدترین نوع معاش و زندگی اقتصادی است.
1. از کتاب تحف العقول، صفحه 334.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
ویژگی های اخلاقی امام هادی علیه السلام
امام هادی علیه السلام نمونهای از انسان کامل و مجموعه سترگی از اخلاق اسلامی بود. «ابن شهر آشوب» در این باره مینویسد: «امام هادی علیه السلام خوشخوترین و راستگوترین
مردم بود. کسی که او را از نزدیک میدید، خوش برخوردترین انسانها را دیده بود و اگر آوازهاش را از دور میشنید، وصف کاملترین فرد را شنیده بود. هرگاه در حضور او خاموش بودی،
هیبت و شکوه وی تو را فرا میگرفت و هرگاه ارادهی گفتار میکردی، بزرگی و بزرگواریاش بر تو پرده در میانداخت. او از دودمان رسالت و امامت و میراثدار جانشینی و خلافت بود و
شاخساری دل نواز از درخت پربرگ و بار نبوت و میوهی سرسبد درخت رسالت…». امام در تمام زمینههای فردی، اعم از ظاهری و اخلاقی، زبانزد همگان بود. «ابن صباغ مالکی» در این راستا
مینگارد: «فضیلت ابوالحسن، علی بن محمد الهادی (ع) بر زمین پرده گسترده و رشتههایش را به ستارههای آسمان پیوسته است. هیچ فضیلتی نیست که به او پایان نیابد و هیچ عظمتی
نیست که تمام و کمال به او تعلق نگیرد. هیچ خصلت والایی بزرگ نمینماید مگر آنکه گواه ارزش آن در وی آشکار است. او شایسته، برگزیده و بزرگوار است که در سرشت والا پسندیده شده
است… هر کار نیکی با وجود او رونق یافته. او از نظر شکوه، آرامش، پاکی و پاکیزگی بر اساس روش نبوی و خلق نیکوی علوی آراسته شده که هیچ فردی از آفریدگان خدا به سان او نیست
و به اونمیرسد و امید رسیدن به او را هم ندارد».
ویژگی های اخلاقی امام هادی ( علیه السلام ) - ابوالفضل هادی منش
امام هادی علیه السلام در کلام رهبری
در شهر سامرا عدهی قابل توجهی از بزرگان شیعه در زمان امام هادی (علیهالسّلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیلهی آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام برساند.
شیعه در دوران حضرت هادی و حضرت عسگری (علیهماالسّلام) در آن شدت عمل روزبهروز وسعت پیدا کرد و قویتر شد.
در نبرد بین امام هادی (علیهالسّلام) و خلفایی که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادی (علیهالسّلام) بود.
کلمات قصار - آیت الله سید علی خامنه ای
مهدي موعود عليه السّلام پس از ظهور هواي نفس را مطيع دين مي سازد
مولا امیرالمؤمنین حضرت امام علي عليه السّلام می فرمایند:
يعْطِفُ الْهَوي عَلي الهُدي إِذا عَطَفُوا الْهُدي عَلي الْهَوَي وَيَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلي الْقُرْآنِ إِذا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلي الرَّأْيِ فَيُرِيکمْ کيْفَ عَدْلُ السِّيرَةِ وَيُحْيِي مَيْتَ الْکتابِ وَالسُّنَّةِ.
مهدي موعود عليه السّلام پس از ظهور هواي نفس را مطيع دين مي سازد در صورتي که در جهان، دين در محور هواي نفس تفسير مي گردد.
و همچنين اظهار نظرها را پيرو نظر قرآن مي سازد در حاليکه عکس آن مي باشد.
و مشاهده خواهيد کرد که چگونه سيره ها بسوي شاه راه حقيقت تغيير مسير خواهد داد.
و قرآن و سنت فراموش شده و متروک، حيات خويش را در جامعه باز مي يابند.
نهج البلاغه، خطبه 138