جایگاه عقل و عاطفه ی زنان از دیدگاه امام علی(علیه السّلام) و روان شناسان
روان شناسان بر این باور هستندکه شخصیّت انسان ترکیبی از تأثیرات و روابط متقابل عقل و قلب و بدن است و شخصیت هرکس با وحدت این سه بعد، هویت واحدی پیدا می کند. آنان معتقدندکه انسان با قوّه ی عقل و فکر و به کمک حواس ظاهری خود به جهان خارج از ذهن آگاه و آشنا می شود. نظریه پردازان قلب راکه کانون عواطف و انفعالات است ثلث دیگر شخصیت انسان می دانند و برخی از مکاتب روانکاوری نیز عواطف و انفعالات را کلید روان شناسی خوانده اند. از سوی دیگر معتقدند که بدن بعد فیزیکی و ابزاری شخصیّت انسان بوده وکانون غرایز و تمایلات غریزی و نیازهای جسمانی اوست.
به هر حال انسان کامل از نظر علم روان شناسی کسی است که خوب می اندیشد و احساس و عواطف قوی داشته و نیازهای جسمانی خود را به خوبی بر آورده ساخته و در عمل موفق باشد.
برخی می نویسند:
«عقل و تعقل عبارت است از آن فعّالیّت مغزی که با قوانین واصول تثبیت شده از قضایای روشن و ساده نتایج مطلوب را به دست آورد وفعّالیّت عقلانی عبارت است از دقیق اندیشیدن در انتخاب وسایل برای وصول به هدفهای مطلوب.»
البتّه برای رسیدن به هدف ها از طریق استنتاج یا انتخاب قضایا و بدون توجه به ارزش های موجود در اهداف از عقل نظری استفاده می شودکه منطق صوری و ریاضی از جلوه های آن است. در عقل نظری محض، ارزش ها و واقعیّات فی نفسه مطرح نبوده و تنها چیدن واحدهایی که صحیح فرض شده است درکنار یکدیگر و نتیجه گیری از آن ها مورد نظر است امّا عقل عملی هر یک از نیروهای فعال درون بشری را هماهنگ می سازد تا همه ی آن ها در وصول به واقعیّات و بایستگی ها و شایستگی ها حرکت کنند. در عقل عملی آن چه مهم است، ارزش ها و واقعیت های موجود است نه استدلال های خشک.
روان شناسی زن در نهج البلاغه - مریم معین الاسلام
ظرفیت ویژه مجالس امام حسین علیهالسلام برای تبلیغ دین
ظرفيت معرفي اهل بيت علیهمالسلام و سيرۀ ایشان، بيش از ظرفيت اسلام فقاهتي و شريعتي است. اسلام شريعتي اهل حلال و حرام است و بايد هم اینطور باشد؛ اما در تبليغ دين و گفتمان ديني بايد بر مفاهيم مهمتر تمرکز کرد. علَمي که در معرفي اسلام، بر نماز و روزه و خمس و… تأکيد خاص ميکند، نسبت به علَمي که به نام اهل بيت علیهمالسلام بوده و دربرگيرندۀ معرفت، غيرت، محبت، ايثار و ديگر عناصر انساني است، موفقيت کمتري در جذب افراد دارد. علَم دوم، پس از جذب افراد، آهسته آهسته احکام ديني را هم بيان ميکند. علَم امام حسين علیهالسلام کشش ويژهاي دارد و ميتوان در مجالس عزاداري ايشان، کم کم مطالب ديگر را هم بيان کرد؛ يعني در مجلس امام حسين علیهالسلام حتي مشروبخور هم ميآيد و نبايد جلوي وي را گرفت و مثلاً همين که در ذکر مصيبت بشنود که امام حسين علیهالسلام ظهر عاشورا جنگ را قطع کرد و با اينکه در معرض تير و ترکش بود، به نماز ايستاد، تأثيري اجمالي بر او دارد. در جبهۀ جنگ ايران و عراق هم برخي افراد نمازخوان نبودند، اما بامعرفت بودند و در عملياتها شرکت میکردند و فضاي جبهه برخي از آنها را هم نمازخوان کرد. مجلس امام حسين علیهالسلام حتي براي مسيحي و سني و زيدي هم کشش دارد. حتي ميگويند فرهنگ عزاداري براي امام حسين علیهالسلام بر واتيکان هم تأثير گذاشته و آنها هم روضهخواني براي حضرت عيسي علیهالسلام را آغاز کردهاند.
عاشورا با عناصری مثل انقلابيگري، ايثار و مظلوميت، زيباييها را در خود جمع کرده و مظهر غلبۀ زيبايي بر زشتي شده است؛ زشتي شمر، عمر و … در يک سو سنگيني ميکند؛ اما در آخر، تربت کربلا معطر ميشود؛ چون قطرۀ خون انسان نيک غلبه دارد. شايد در ماجراي خلقت آدم، ملائکه تصوير اتفاقات کربلا را در ذهن داشتند که گفتند «أَ تَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِكُ الدِّمَاء» و شايد معناي پاسخ خداوند به آنها، غلبۀ زيبايي بود. اين غلبۀ زيبايي بر زشتي در ماجراي عاشورا، ميتواند بر زندگي ما هم تأثير بگذارد. ميتوان با گرد هم آوردن خانواده زير لواي اربعين، زشتي اختلافات و مشکلات را مغلوب پيوند مجدد و محبت و ارتقاي خانواده کرد. اگر اين کار در خانوادهاي صورت گيرد، کليت اين آيه شامل آن خانواده هم ميشود: «فِي بُيوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَن تُرْفَعَ وَ يُذْکَرَ فِيهَا اسْمُهُ يسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالغُدُوِّ وَ الآصَالِ رِجَالٌ لا تُلْهِيهم تِجارَةٌ و لا بَيعٌ عَن ذِکْرِ اللّه» ؛ گرچه مصداق کامل اين آيه خانوادۀ اميرالمؤمنين علیهالسلام است. بايد زير علَم امام حسين علیهالسلام متعهد شويم که حواسمان به هم باشد و به مشکلات يکديگر بياعتنا نباشيم. در فرآيند حل مشکل افراد، ظرفيتهاي عاطفي بيشتر میشود و بر اثر آن، پيوندها قويتر ميگردند.
تأثیر تربیتی زیارت اربعین به صورت خانوادگی
با تمام اينها، حرکت فعلي براي زيارت اربعين فردگرايانه است، نه خانوادگي. تجربه نشان داده است که حتي اردوي دو سه روزۀ دانشآموزي، اگر همراه مادران دانشآموزان برپا شود، فرزند و مادر را به يکديگر نزديکتر ميکند. ميتوان زير علم امام حسين علیهالسلام خانواده را هم گرد هم آورد و نه تنها فرد را. ايتالياييها ميگويند در خانوادهاي که دستهجمعي عبادت شود، طلاق رخ نميدهد. پيوندهاي خانوادگي در خانوادهاي که مجلس هفتگي روضه داشته باشد و افرادش به صورت خانوادگي در پيشگاه خداوند تضرع کنند، تقويت مييابد. حتي ميتوان بين شبکۀ امت و اربعين هم پيوند برقرار کرد.
نادیده گرفته شدن تمایزهای قومی
نادیده گرفته شدن تمایزهای قومی و جمعشدن افراد مختلف در کنار یکدیگر
يکي ديگر از ويژگيهاي راهپيمايي اربعين افراشتهشدن پرچم «لا اله الاّ الله» و ناديده گرفته شدن مليتها در آن است. سومين خصوصيت اين فضا، امکان با هم بودن افراد در مدتي طولاني است؛ با هم بودن نيمهپايدار، نه لحظهاي. ويژگي ديگر آن است که در اين اجتماع، محبت و شفقت در جريان است. در آنجا روحيهها تلطيف و رابطۀ عاطفي مسلمانان با يکديگر بيشتر ميشود. در آنجا برخي گريه ميکنند و از زائران ميخواهند از غذاي آنها بخورند؛ برخي هم به زائران ميوه و آب ميدهند؛ يعني در اين اجتماع، عاطفه موج ميزند و قساوت قلبها فروميريزد. در آنجا، لبخند چاشني اشک است؛ يعني مردم براي عزاداري غمگين هستند و در راه ذکر ميگويند و اشک ميريزند، ولي در بازگشت خوشحالاند.
تجلّي کارکرد تربيتي «تولّي» و «تبرّي»
ويژگي دوم اجتماع اربعين، تجلي کارکرد تربيتي «تولّي» و «تبرّي» است. هر تقوايي ضرورتاً همراه تولي و تبري نيست. «تولّي» و «تبرّي» يعني قرار دادن خود روي ريلي که به صراط مستقيم ميرود. جمعيتي که افزون بر وجود تقوا، زير علَم امام حسين علیهالسلام و تولّي به اولياي خدا و تبرّي از دشمنان خدا جمع شود، آسانتر شکل ميگيرد. هر اجتماعي که به غير محوريت تقوا و اهل بيت علیهمالسلام شکل گيرد، ترسناک است؛ چنانکه ميبينيم هميشه سپاه و بسيج در ورزشگاهها هستند تا نکند مزاحمتي براي کسي پيش آيد يا جريانهاي سياسي يا غيراخلاقي شکل گيرد. اين ترس درباره اجتماعات اسلامي کمتر است؛ مگر اينکه اشخاصي آن را خراب کنند و کسي با غير قصد قربت در آن حاضر شده باشد