#انفاق_در_قرآن
#سوره_مبارکه_رعد *ویژگی انفاق* در آیه 22 در ادامه ی معرفی اولوالباب از آیه 19 است. *ویژگی انفاق* بلافاصله بعد از اقامه ی صلوه آمده که نشان از اهمیت مسئله دارد، ?اقامه صلوه به وجه ارتباط فرد با خداوند ?و انفاق به وجه ارتباط فرد با انسان های دیگر می پردازد. از این مسئله می توان نتیجه گرفت که انجام اعمال عبودی بدون توجه به محیط اطراف و در نظر گرفتن نیازهای جامعه مورد قبول دین نیست و باید به همه ابعاد توجه کرد. * اولوالبابی* که در این سوره از آنها یاد شده است افراد بسیار برجسته ای هستند که ریشه ی اعمال آنها *ذکر پذیری و حق دانستن قرآن* است. این افراد در درجات بالای ایمان قرار داشته به صورتی که : ?به عهد خدا وفا می کنند و نقض پیمان نمی کنند. ?خشیت از رب دارند. ? بخاطر خشنودی پروردگارشان صبر می کنند. اقامه ی صلوه دارند ? و از آنچه خداوند روزی شان کرده است انفاق می کنند و سیئه را با حسنه برطرف می کنند. ? در حقیقت یک منظومه ی رفتاری در مورد این افراد دیده می شود که در هر قسمتی بهترین و کاملترین بروز را داشته و هیچگونه منیتی ندارند. ? نگاه آنها به آخرت و ربشان دوخته شده است. *انفاق در سر و علن* نیز نشان از این است که این افراد اهتمام ویژه ای به این امر داشته و هدفشان جاری کردن و بهره مند کردن همه از رزق است. *دفع سیئه با حسنه نیز نوعی انفاق رفتاری است* . این افراد هر گونه ضعفی را مشاهده کنند در جهت رفع آن بر آمده تا آن نقص را جبران کنند و در تمام این شرایط، حال حاکم بر آنها وفای به عهد الهی و خشیت از رب و در یک کلمه ابتغای وجه رب است. ? تمام تلاش خود را می کنند که جامعه در پرتو وصل شدن به رسول و جاری شدن حقیقت ذکر، رشد کنند. ?یادمان باشد که هر جایی که نقصی می بینیم و در پی رفع آن هستیم در حقیقت مشغول انفاق هستیم و باید این انفاق ما *صبورانه* باشد. دقت کنیم که رفع نقص و پر کردن شکاف ها را باید ⬅️ در راستای *بهره مندی جامعه از رسول و ذکر انجام دهیم* . *انفاق ما باید به مثابه ی بارانی باشد که حقیقت حیات بخش ذکر را در هر بخشی جاری کرده و مردم را از آن بهره مند کند* .
فرم در حال بارگذاری ...
#انفاق_در_قرآن
#سوره_مبارکه_آل_عمران
تنها طريقى كه حيات جامعه به وسيله آن محفوظ میماند و استخوانش محكم شده و روى پاى خود می ايستد ،همين طريق است يعنى *طريقه انفاق و احسان* كه از لوازم آن ترك ربا است، و به همين جهت مطالب نامبرده در آيات مورد بحث [آیات 131 تا 138 سوره آل عمران] را با نهى از ربا خوارى آغاز فرمود، و در حقيقت اين نهى [نهی از ربا] جنبه زمينه چينى براى دعوت به احسان و انفاق را دارد. *در آيات انفاق و ربا در سوره بقره نيز گذشت* :
? كه انفاق به همه طرقش از بزرگترين عواملى است كه ريشه و بنيان اجتماع بر آن پايه استوار است، و *يگانه عاملى* است كه روح وحدت را در كالبد مجتمع انسانى می دمد، و در نتيجه قواى پراكنده آن را متحد می سازد، و به اين وسيله سعادت زندگيش را تامين می كند، و هر آفت مهلكى و يا آزار هر آن كسى كه قصد او را داشته باشد، دفع م ینمايد، و يكى از بزرگترين اضداد اين وحدت ربا است، كه اثرى ضد اثر انفاق را دارد.
?برگرفته از ترجمه تفسير الميزان، ج4، ص: 2
فرم در حال بارگذاری ...
#انفاق_در_قرآن
#سوره_مبارکه_یوسف (علیه السلام)
?در سوره ی حدید که آیات ابتداییش را طبق روایات مومنین ژرف اندیش آخر الزمان فهم می کنند ، با مومنینی روبرو هستیم که برای بهره مندی از مغفرت الهی از هم سبقت میگیرند ، به مقام صدّیقین و شهدا رسیده اند ، صدقه میدهند و از فضل خدا بهره مند گردیده اند .
در سوره ی یوسف ع ، یوسف صدّیق به عنوان ولی خدا برای دور شدن از هر آنچه غیر خداست سبقت میگیرد ، به برادران تصدّق می کند و مقام اخلاصش در توحید بهره ای است از فضل خدا بر او و بر مردم .
? در سوره ی حدید مومنین آبدیده ای را میبینیم که بواسطه ی آنکه از نفاق دورند ، اهل انفاقند . سوره ی یوسف ع شرط خالص شدن ایمان را رجوع به ولی و تبعیت از او معرفی میکند .
? سوره ی حدید مومنینی را نشان میدهد که با ایمانشان نوری برای خود فراهم آورده اند .نوری که عامل و لازمه و مقدمه ی دیدن و بصیرت و موجب آشکاری و ظهور هر چیز است . سوره ی یوسف ع سوره ی ظهور و بروز و جلوگر شدن ولی خدا و ولایت الهی است .سوره ی بستر سازی های ولی خدا برای شکوفایی تعقل و بصیرت در جامعه است .
? در مجموع میتوان گفت سوره ی حدید ، مومنین آبدیده ای را به تصویر میکشد که مصادیق “من اتبعنی” در آیه ی ۱۰۸ سوره ی یوسف ع هستند .مومنینی که در پرتو شکوفایی تعقل و بصیرتشان ، ولایت پذیرند و با رجوع به ولی و تبعیت از او از شرک و نفاق رها شده جامعه را نیز از شکاف و نفاق پاک می کنند.
فرم در حال بارگذاری ...
انفاق در قرآن
#سوره_مبارکه_تکویر
توجه به سه موضوع در انفاق مهم است
۱. صورت حقیقی این عمل که در روز قیامت برای انسان معلوم می شود. به گونه ای که تصورش هم در این دنیا سخت است. مانند خورشیدی که بهم بپیچد و کوههایی که به راه افتند و خرد شوند. انفاق عملی است که می تواند اینچنین تکان دهنده باشد
۲. رسول خدا(ص) و نزدیک شدن به او و سیره او که باعث فهم بیشتر ما از قرآن و انفاق و مصادیق دقیق تر و مترقی تر آن می شود.
۳. قصد بر انجام انفاق و اقامه این فریضه طبق دستورالعمل قرآن
فرم در حال بارگذاری ...
لحظه ای درنگ در سوره مبارکه حمد(10)
سؤال ۱۰: چرا بجای «أعبد»، «نعبد» آمده است؟
اعتراف به شؤون الهی، الزامات و تعهدات بندگی را بدنبال دارد و تک تک معترفین را مکلّف به اجرای فرامین الهی میگرداند: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ». (یس/ ۶۰) این تعهدات با هر فردی، بطور شخصی و جدای از دیگران مطرح است و هر کسی شخصا تعهدات و تکالیفی را در برابر خدا بر عهده میگیرد؛ چرا که هر کس به تنهایی مسئول اعمال خویش میباشد و بار کسی را دیگری بر نخواهد داشت: «لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری. (انعام/ ۱۶۴، فاطر/ ۱۸، زمر/ ۷)، «لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ… » (انعام/ ۹۴)
با این توجه مناسبت داشت که ابراز بندگی بنحو تک تک و جدا جدا مطرح گردد و گفته شود: إیّاک أعبد، حال چرا بجای «أعبد»، «نعبد» آمده است؟
سوره انبیاء و مؤمنون این نکته را روشن مینمایند: «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ». (انبیاء/ ۹۲) «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ». (مؤمنون/ ۵۲) مسئولیت فردی تک تک افراد، باید در ضمن امت واحده، بر عهده گرفته شود و الّا تقطّع افراد بشکل احزاب و دستجات متفرّق، نمی تواند بندگی و تقوای الهی را در پی آورد، امری که ادامه هر دو آیه از آن شکایت دارد، پس باید در تشکل ایمانی امت واحد اسلامی، خدا را بندگی نمود.
امت بدون امام، معنی ندارد و امت واحد نیز ضرورتا، امامت واحد را مطرح مینماید. پس در هر زمانی برای امت اسلامی، امامی واحد مطرح است، امامت واحد نیز بدون عصمت و تعیین از قبل، امکان تحقق ندارد، چرا که بر امامی غیر معصوم، بطور عادی امکان وحدت رأی وجود ندارد. پس بناچار در هر زمانی، امت اسلامی زیر سایه امامی معصوم قرار دارد، که باید او را بشناسد و از او پیروی نماید، چرا که شرط مسلمانی و شرط صحت بندگی و عبادتها میباشد و از این روست که رسول خدا فرموده اند: «من مات و لا یعرف إمامه مات میتة جاهلیّة» امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله (کافی، ج ۲، ص ۲۰). الزام به شناخت امام در شرایط وجود مدعیان دروغین در هر زمان، تعیین و انتصاب از قبل را با خود بهمراه دارد و الّا امکان شناخت امام غیر معصوم و غیر معیّن و وحدت بر او عملا در هر زمانی وجود ندارد.
در عصر غیبت، امامت واحد زیر پرچم امام عصر حضرت حجت علیه السلام باید تحقق یابد و الّا امامتی جاهلی خواهد بود. تأکید فراوان در برقراری نماز به شکل جماعت، خود ضرورت این وحدت امت، زیر سایه امام واحد را بخوبی نشان میدهد. با این توضیحات روشن میگردد که اعتصام به ریسمان الهی بشرط وحدت و یکپارچگی میباشد و الّا اعتصامی محقق نخواهد گشت: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا… »(آل عمران: 103).
فرم در حال بارگذاری ...