عقیلهی عترت
محمود شاهرخی «جذبه»
تویی که قبلهی جان خاک آستانهی تست
عفاف، پردهنشین حریم خانهی تست
تو آن همای همایون عرش پروازی
که اوج قلهی اسرار آشیانه تست
تو آن درخت برومند طور توحیدی
که نغمهساز انا الله هر جوانهی تست
تویی عقیلهی عترت، تویی سلالهی نور
که نقد عصمت حق، گوهر خزانهی تست
تو زینبی، که خرد غرق لجه حیرت
ز قدر و منزلت روح بیکرانهی تست
چنان به کوی وفا داد عاشقی دادی
که نقل مجلس لا هوتیان فسانهی تست
تو شمع سوخته جانان آتشین نفسی
شرار خرمن کفر و ستم زبانهی تست
چنان ز منطق شیوا به خصم طعنه زدی
که سرشکسته ز آزار تازیانهی تست
یزید رفت و از او در جهان نماند اثر
نه شام، بلکه بهر کشوری نشانهی تست
تو آن خطابه والا به نقل گفتی باز
که داستان غم مادر یگانهی تست
هنوز چشم سماواتیان به دامن طف
بسوی نافله و گریه شبانهی تست
نه داستان تو تنها حدیث عاشوراست
که از کران ازل تا ابد زمانهی تست
پیام خون شهیدان عرصهی تاریخ
رسالتی است که تا حر زیب شانهی تست
تجلی عشق در حماسه عاشورا - سروده هایی عاشورایی از شاعران گذشته و معاصر ، تقدیم به پیشگاه سالار شهیدان امام حسین علیه السلام - محمود عباس و شاهرخی مشفق کاشانی
فرم در حال بارگذاری ...
پاسخگویی به پرسشهای فرزندان
فرزندان وقتی دوران نوزادی و کودکی را پشت سر میگذارند، بر اثر ارتباط بیشتر با اشیاء پیرامون و برخورد با موقعیتهای جدید، سئوالاتی در ذهنشان به وجود میآید در مقطعی از سن، چنان والدین را «سئوال باران» میکنند که آنها را به ستوه میآورند. کودکان هرچه رشد عقلانی بیشتری مییابند، سئوالات جدّیتری خواهند داشت، بویژه در دوره نوجوانی و آغاز جوانی، شرایط جدید، تغییر و تحولات، تصمیمات بزرگ در زندگی والدین سئوالات بیشتری را در ذهن آنان ایجاد میکند، در چنین وضعیتیبر والدین بصیر و آگاه است که زمینه پرسشگری را برای فرزندانشان فراهم کنند و پای صحبتهای آنان بنشینند و با صبر و حوصله به پرسشهای آنان پاسخ مناسب دهند و ابهامات را مرتفع سازند. حادثه کربلا، که موقعیت جدیدی در زندگی امام حسین علیهالسلام محسوب میشد، پرسشهایی را در ذهن فرزندان و دیگر همراهان حضرت ایجاد کرد و ذهن کنجکاو آنان را به پرسشگری وا داشت. حسین بن علی علیهالسلام با درک موقعیت آنها، به سئوالاتشان پاسخهای مناسب و در خور شأنشان میداد. به دو نمونه از پاسخگویی حضرت اشاره میکنیم:1 ـ هنگامی که حضرت به همراه اصحابش، هنگام ظهر در ثعلبیة فرود آمد، خواب کوتاهی بر آن حضرت مستولی شد. پس از اندکی حضرت با چشم گریان از خواب بیدار شد. فرزندش «علی» که متوجه این صحنه بود، پرسید: ای پدر! چرا گریه میکنی؟ خداوند چشم تو را نگریاند.حضرت فرمود: «فرزندم این لحظه، وقتی است که رؤیا در آن دروغ نمیباشد. من در خواب سوارهای را دیدم که کنارم ایستاد و گفت: «ای حسین شما به سرعت حرکت میکنید و مرگ به سرعت شما را به بهشت میرساند و آگاهی یافتم که مرگ ما فرا رسیده است.»علیپرسید: ای پدر! آیا ما بر حق نیستیم؟فرمود: «فرزندم به خداوندی که همه بندگان به سوی او بر میگردند، ما بر حق هستیم»علی عرض کرد: در این صورت ترسی از مرگ نداریم.امام فرمود: خداوند بهترین پاداش پدر به فرزند را به تو عطا فرماید.» 2 ـ بعد از آنکه حضرت، در شب عاشورا، حوادث روز عاشورا و شهادت یاران را ترسیم کرد، قاسم بن حسن علیهالسلامدر باره شهادت خود پرسید. امام علیهالسلام به او مهربانی کرد و پرسید:فرزندم مرگ نزد تو چگونه است؟پاسخ داد: عمو(جان) مرگ نزد من از عسل شیرینتر است.حضرت بعد از آنکه ظرفیت و توان درک قاسم را نمایان ساخت و پاسخ زیبای او را شنید، فرمود: عمویت به فدایت گردد! به خدا قسم! تو از کسانی هستی که بعد از آزمایش بزرگ به همراه من شهید میشوند.
امام حسین علیه السلام و تربیت فرزند - علی همت بناری
![](https://yaseman.kowsarblog.ir/media/users/hashemi.olya/profile_pictures/_evocache/_-_.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1480228516)
کاش خود امام چشم از تربیت ما برندارد
فرم در حال بارگذاری ...
برنامه های جاویدان
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
إنَّ الله لَمْ یَبْعَثْ نَبیّاً إِلاَّ بِصِدقِ الْحَدِیْثِ وَ أَداءِ الأَ مانَةِ(1)
خداوند به تمام پیامبران دستور داد که مردم جهان را به راستگویی و ادای امانت دعوت کنند.
شرح کوتاه
یک جامعه سالم متکی به سرمایه های مختلفی است که از همه مهم تر، سرمایه اطمینان و اعتماد عمومی است:
اعتماد بر گفتار، اعتماد بر عمل، و بزرگترین دشمن این سرمایه نفیس دروغ و خیانت است.
در جوامعی که دروغ و خیانت رواج می یابد همه از هم می ترسند، همه احساس تنهایی می کنند، همه باید تمام سنگینی بار زندگی را به تنهایی تحمل نمایند و این همان اجتماع تنهایان است.
به همین دلیل دعوت به راستگویی و امانت جزء برنامه همه پیامبران الهی بوده است.
1. نقل از کتاب سفینة البحار.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
فرم در حال بارگذاری ...
تکمیل کارها
پیغمبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) می فرماید:
إِسْتِتْمامُ الْمَعْرُوفِ خَیْرٌ مِنْ إِبْتِدائهِ(1)
تکمیل و ادامه کار نیک از آغاز کردن آن بهتر و مهم تر است
شرح کوتاه
در محیط زندگی اجتماعی غالباً به کارها و اقدامات مفیدی برخورد می کنیم که نیمه کاره مانده است; انجام دهندگان آنها تحت تأثیر یک محرک آنی به اصطلاح دامن همّت به کمر زده و مشغول کار شده اند، اما خیلی زود آتش عشق آنها سرد شده و آن را رها کرده پی کار خود رفته اند.
اسلام افراد با ایمان و پشت کارداری را می پسندد که هر عمل مفیدی را شروع می کنند به آخر می رسانند.
1. نقل از کتاب نهج الفصاحه.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
فرم در حال بارگذاری ...
امر به معروف و نهی از منکر
عامل اساسی قیام حسین علیه السلام
در ساختمان نهضت مقدس حسینی سه عنصر اساسی دخالت داشته است و مجموعا سه عامل به این حادثه بزرگ شکل داده است. یکی اینکه بلافاصله بعد از درگذشت معاویه، یزید بن معاویه فرمان می دهد که از حسین بن علی علیه السلام الزاما بیعت گرفته شود. امام در مقابل این درخواست امتناع می کند. آنها فوق العاده اصرار دارند، به هیچ قیمتی از این تقاضا صرف نظر نمی کنند، و امام شدیدا امتناع دارد و به هیچ قیمتی حاضر نیست به این بیعت تن بدهد. از همین جا تضاد و مبارزه شدید شروع می شود.
عامل دومی که در این نهضت تأثیر داشته است و باید آن را عامل درجه دوم و بلکه سوم به حساب آورد این است که پس از آنکه به واسطه درخواست بیعت در چنین شرایطی قرار می گیرد که از آن طرف اصرار و از طرف ایشان انکار است، به مکه مهاجرت می کنند. پس از یکی دو ماه اقامت در مکه خبر چگونگی قضیه به مردم کوفه می رسد آن وقت مردم کوفه به خود آمده، امام را دعوت می کنند. بر عکس آنچه ما غالبا می شنویم و مخصوصا در بعضی کتب درسی می نویسند، دعوت مردم کوفه علت نهضت امام نیست، نهضت امام علت دعوت مردم کوفه است. نه چنان بود که بعد از دعوت مردم کوفه امام قیام کرد، بلکه بعد از اینکه امام حرکت کرد و مخالفت خود را نشان داد و مردم کوفه از قیام امام مطلع شدند، چون زمینه نسبتا آماده ای در آنجا وجود داشت، مردم کوفه گرد هم آمدند و امام را دعوت کردند.
عامل سوم، عامل امر به معروف و نهی از منکر است. این عامل را خود امام مکرر و با صراحت کامل و بدون آنکه ذکری از مسأله بیعت و دعوت اهل کوفه به میان آورد، به عنوان یک اصل مستقل و یک عامل اساسی ذکر نموده و به این مطلب استناد کرده است.
اما عامل سوم که عامل امر به معروف و نهی از منکر است و ابا عبدالله علیه السلام صریحا به این عامل استناد می کند. در این زمینه به احادیث پیغمبر و هدف خوداستناد می کند و این عامل استناد می کند. در این زمینه به احادیث پیغمبر و هدف خود استناد می کند و مکرر نام امر به معروف و نهی از منکر را می برد، بدون اینکه اسمی از بیعت و دعوت مردم کوفه ببرد.
این عامل، ارزش بسیار بسیار بیشتری از دو عامل دیگر به نهضت حسینی می دهد. به موجب همین عامل است که این نهضت شایستگی پیدا کرده است که برای همیشه زنده بماند، برای همیشه یاد آوری شود و آموزنده باشد. البته همه عوامل، آموزنده هستند، ولی این عامل آموزندگی بیشتر دارد؛ زیرا نه متکی به دعوت است و نه متکی به تقاضای بیعت. یعنی اگر دعوتی از امام نمی شد حسین بن علی علیه السلام به موجب قانون امر به معروف و نهی از منکر: نهضت می کرد. اگر هم تقاضای بیعت از او نمی کردند، باز ساکت نمی نشست.
فرم در حال بارگذاری ...