همنوا با بهار در پوشیدن لباس
انسان با دیدن لباس سبز و زیبای بهار، باید به لباس انسانی خود، بیشتر فکر کند.کائنات در تسببحند، ما…
همان طوور که در فصل بهار، درختان و زمین، به اراده الهی لباس ظاهری بر تن میپوشند، از لحاظ باطنی نیز همه در ید قدرت خدا و تسبیح گوی خداوند هستند: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثيرٌ مِنَ النَّاسِ[حج/18] آيا نديدهاى كه هر كس در آسمانها و هر كس كه در زمين است و آفتاب و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان و بسيارى از مردم، خدا را سجده مىكنند.»
بنابر مفاد این آیه، به غیر از انسان های متقی که به تسبیح خدا مشغولند؛ کائنات نیز به تسبیح خدا مشغولند. از لحاظ اخترشناسی و علمی نیز، نوروز، همزمان با بهترین شرایط جوی و اعتدال بهاری مقارن است.[3]نوروز ما ایرانیان در بهترین شرایط زمانی، همزمان با اعتدال بهاری، روی خود را به مال نشان میدهد. انسان های متّقی با دیدن لباس سبز طبیعت و زنده شدن آن، به زنده نگه داشتن دل خود و پوشیدن لباس تقوا بر قامت آن، بیشتر اهمیت میدهند.
فرم در حال بارگذاری ...
مهمان، برکت خانه
بعضی، از مهمان گریزانند. برخی هم مهمان دوستند. هر کدام هم نشان دهنده خصلت درونی افراد است.
حضرت علی علیه السلام را اندوهگین دیدند. پرسیدند: یا علی! سبب اندوه شما چیست ؟ فرمود: «یک هفته است که مهمانی برایم نیامده است!… » ۱
این کجا؟ و آن که آمدن مهمان را نزول بلا می شمارد و کوه غم بر دلش می افتد و عزا می گیرد، کجا؟ برکت خانه، در آمد و شد مهمان است. مهمان رحمت الهی است و پذیرایی از مهمان، توفیقی ارجمند است که نصیب هر کس نمی شود. مهمان حبیب خداست.
در ضرب المثل های ایرانی است که: «مهمان، روزی خود را می آورد.»۲ البته این ضرب المثل، از احادیث اسلامی گرفته شده و ریشه ای دینی دارد.
از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله روایت است که: «الضیف ینزل برزقه… ؛ مهمان، روزی خود را نازل می کند.» ۳
البته اضافه بر این، گناهان صاحبخانه و میزبان را هم می زداید و این برکتی شگفت است.
باز هم در این زمینه حدیثی از امام صادق علیه السلام بشنویم که به یکی از یارانش به نام «حسین بن نعیم» فرمود:
- آیا برادران دینی ات را به خانه خودت دعوت می کنی ؟
- آری. هرگز غذا نمی خورم مگر آنکه پیش من دو سه نفر یا کمتر و بیشتر از برادران هستند.
حضرت فرمود:
- آگاه باش که فضیلت آنان بر تو، بیش از برتری تو بر آنان است!
(راوی که با شنیدن این سخن به تعجب آمده بود، پرسید:)
- فدایت شوم! من به آنان طعام می دهم، مرکب خویش را دراختیارشان می گذارم، با این حال آنان برتر از منند؟
- آری! چون وقتی آنان به خانه تو وارد می شوند، همراه خود، آمرزش تو و خانواده ات را همراه می آورند و چون می روند، گناهان تو و خانواده ات را با خویش می برند. ۴
کسی که خانه ای وسیع، امکاناتی فراوان و دستی سخاوتمند دارد، شکرانه نعمت های الهی را گاهی باید با انفاق و صدقه، گاهی با اطعام و مهمانی، هدیه، دستگیری از بینوایان، کمک به محرومان و… ادا کند، و گرنه شهرت و ثروت و مال، وبال او خواهد شد.
۱. میزان الحکمه، ج۵، ص ۵۲۱
۲. امثال و حکم، دهخدا، ج ۴، حرف میم
۳. میزان الحکمه، ج ۵، ص ۵۲۰
۴. کافی، ج ۲، ص ۲۰۱، حدیث ۸ و ۹
فرم در حال بارگذاری ...
یاری در کارها را از خدا بخواهید
و قُل رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنْک سُلْطناً نِّصِیراً
و بگو: «پروردگارا، مرا (در هر کار،) با ورودی صادقانه وارد کن، و با خروجی صادقانه خارج ساز؛ و از نزدت برای من تسلّطی یاری بخش، قرار ده.» (سوره اسراء، آیه 80)
نکته ها و اشاره ها
1. لازم است پایه ی اصلی هر کاری بر صداقت، راستی و درستی باشد و این خط تا پایان کار حفظ شود تا پیروزی به بار آورد و گرنه اگر ورود به کار بر اساس دروغ و نیرنگ باشد و یا راستی تا پایان ادامه نیابد، در نهایت سبب شکست می شود.
2. در این آیه اشاره شده که پیامبر صلی الله علیه و آله و هر انسان دیگری نیازمند امداد الهی در کارهاست و امداد الهی شامل دلایل و منطق نیرومند، دوستان جانباز، اراده ی قوی، فکر روشن و سلطه ی الهی است. آری؛ این تکیه بر خدا و قطع وابستگی از غیر خداست که نیرویی معنوی به انسان می بخشد و او را در کارها پیروز می کند.
آموزه ها و پیام ها
1. لازم است خط اصلی مسلمانان از آغاز تا فرجام کارها بر اساس صداقت و درستی باشد.
2. راستی، پایداری صادقانه، تسلّط و یاری در کارها را از خدا بخواهید (که این ها عوامل پیروزی است).
منبع: تفسیر قرآن مهر، جلد سوم، صفحه 389
فرم در حال بارگذاری ...
خودشناسی و خداشناسی (معرفة النفس)
از آنجا که دانشمندان علم اخلاق، هدف نهایی این علم را تهذیب نفس و خوشبختی و سعادت انسان میدانند و رسیدن به این هدف امکان ندارد جز از راه خودشناسی، از این رو، توجه شما را به اهمیت این موضوع از دیدگاه اسلام جلب میکنیم.
نفس انسان از بعد ملکوتیاش نفخه الهیه است که در سیر صعود، به مقام نفس مطمئنه و راضیه و مرضیه میرسد و تا آنجا بالا میرودکه به مرتبه «قاب قوسین او ادنی» مشرّف میشود، چنان که قرآن میفرماید: «ثُمَّ دَنی فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْأَدْنی»
سپس نزدیک شد و بسیار نزدیک شد تا [در مقام تمثیل] فاصله او به اندازه دو کمان یا کمتر بود.
و از بعد ناسوتیاش تا آنجا سقوط میکند که میفرماید:
«….أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ…..»؛ آنها همچون چارپایانند بلکه گمراهتر…..
و آنقدر پست میگردد که میفرماید: «ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِینَ » ؛سپس او را به پایینترین مرحله باز گرداندیم.
خلاصه، این مجموعه به ظاهر کوچک بحدّی بزرگ و وسیع است که جمیع عوالم وجود را در خود جمع کرده است.
نکته لازم
در اینجا ذکر این نکته لازم است که انسانها در وجدان ناخود آگاه خویش از این معرفت (خودشناسی) کما و بیش بهره مندند که فرمود: «فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها »
ولی اکثریت مردم در وجدان خود آگاه از آن غافلاند که: «وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ »
یعنی: بیشتر مردم آگاهی به وجدان و احساس فطری خویش ندارند، و به اصطلاح علم به علم ندارند. بدیهی است آنچه موضوع تکلیف و منشأ ثواب و عقاب است معرفت تفصیلی و آگاهانه است، و به عبارت دیگر، آنچه مهم است آگاهانه در این راه گام نهادن و خویشتن خویش را بازیافتن است تا از این راه خدا را بشناسی و به مسؤولیتهای انسانی و الهی راه یابی. آری، این گونه معرفت است که در آیات و روایات در تحصیل آن تأکید اکید و غفلت از آن موجب خسران ابدی شمرده شده است و تنها عبادت مقبول و مفید، عبادتی است که توأم با عرفان و آگاهی باشد و این عبادت است که به انسان و موجودات عاقل اختصاص دارد.
روایات خودشناسی
همان گونه که یاد آورد شدیم برای اهمیّت خودشناسی تعبیرات جالب و تکان دهندهای از ائمه معصومینعلیهم السلام رسیده است که برخی از آنها از نظرتان میگذرد.
پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
«کسی که خود را شناخت، خدای خود را شناخته است».
و حضرت علیعلیه السلام فرمود:
«برترین معرفت آن است که انسان نفس خود را بشناسد».
در انجیل آمده است که خدای متعال فرمود:
«ای انسان! خود را بشناس تا خدای خویش را بشناسی»
تو که از نفس خود زبون باشی
عارف کردگار چون باشی
ای شده در نهاد خود عاجز
کی شناسی خدای را، هرگز
در مورد این شناخت، هر کس راهی را برگزیده است. فیلسوفان با عصای استدلال و برهان فلسفی و عقلی به میدان شناخت گام نهاده و به مراحلی از معرفت راه یافتهاند، روان شناسان از طریق تجربه با ابعادی از آن آشنا شدهاند، عارفان از طریق ریاضت و مکاشفه حقایقی را کشف نمودهاند، زاهدان و عابدان از طریق زهد و عبادت مدارجی را طی کردهاند، مجاهدان و جانبازان از طریق جهاد و ایثار و فداکاری به مراتبی والا رسیدهاند، نیکوکاران از طریق خدمت به بندگان خدا در وادی تقرّب و معرفت گام نهادهاند و خلاصه هر کس از هر راهی به دنبال گمشدهاش میگردد که فرمود: «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً »
…به هر کس که حکمت و معرفت دادند از خیر فراوانی برخوردار شده است…
حضرت علی علیه السلام فرمود: «حکمت و معرفت گمشده مؤمن است».
از رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم روایت شده است:
«داناترین شما نسبت به خدا کسی است که به نفس خود داناتر باشد».
در حدیث دیگری از آن بزرگوارمیخوانیم: «آگاهترین شما نسبت به خدا کسی است که به نفس خود آگاهتر باشد».
از این رو، امیرالمؤمنینعلیه السلام سرانجام کسانی را که در این وادی گام ننهند و به خودشناسی نپردازند هلاکت قطعی دانسته و میفرماید:
«آن کس که قدر خود را نشناخت هلاک خواهد شد».
بنابراین، کسی که برای رسیدن به خودشناسی گامی بر ندارد و توجّهی به آن نداشته باشد برای خویش ارزشی قائل نشده است.
در جای دیگر امیرمؤمنان علیعلیه السلام برترین شناختها را شناخت نفس میداند.
آنگاه شگفتی خود را از کسی که دنبال خودشناسی نمیرود چنین ابراز میدارد:
«در شگفتم از کسی که گمشدهاش را میجوید، در حالی که نفس خود را گم کرده و در جست و جوی آن نیست».
و نیز میفرماید: «شگفتا کسی که خود را نمیشناسد، چگونه پروردگار خویش را میشناسد!».
اخلاق عملی - محمد رضا مهدوی کنی
![](https://yaseman.kowsarblog.ir/media/users/razjou/profile_pictures/_evocache/8_6.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1423920153)
پیر مردی یخ فروش دوره گرد
در هوای گرم می زد آه سرد
کای دریغا چشم من در خواب شد
وان همه سرمایه ی یخ آب شد
ای پسر عمر تو آن سرمایه است
کوش کن رایگان ندهی ز دست
گر رود بخت تو از غفلت به خواب
می شود سرمایه ی عمرت بر آب
پیش ، کز حسرت بر آری بانگ جوش
پند گیر از کار پیر یخ فروش
عمر ما برف است و گشت ماه روز
آفتاب تیر و گرمای تمور
یا علی علیه السلام
فرم در حال بارگذاری ...
دروغگو را بهتر بشناسیم؟
افراد دروغگو معمولا از نظر نوع رفتاری با یکدیگر شباهت بسیاری دارند که دانستن برخی از خصوصیات به ما کمک میکند که تا حدودی انسان دروغگو را بشناسیم برخی از علائم و روشهایی که باعث شناخت دروغگو میشود عبارتند از:
1- چشمان کسانی که دروغ میگویند یا بازتر از حد معمول است یا دائما چشمهای آنان به نقاط مختلف حرکت
می کند. در عین حال آنها معمولا از نگاه مستقیم به شما احساس ناراحتی میکنند و سعی میکنند
مستقیما به شما نگاه نکنند.
2- گاهی اوقات افراد دروغکی بخشی از صورت یا دهانشان را هنگام حرف زدن میپوشانند.
3- وقتی از آنها سوال میشود دماغ یا گوششان را به حالت عصبی میخارانند.
4- فرد دروغگو معمولا هنگام حرف زدن حرکت اضافی زیادی از خود بروز میدهد.
5- در هنگام حرف زدن زیاد تپق میزنند و اشتباهات فراوان گفتاری را سعی میکنند به گونه ای بپوشانند.
6- آنها همیشه کلی گویی میکنند و بارها این کلیات را تکرار میکنند و با این کار تلاش میکنند تا خودشان را قانع کنند.
7- آنها سعی میکنند به گونه ای گیج و مبهم سخن بگویند و با اینکار به شما اجازه نمیدهند تا حرفهای آنان را تجزیه کنید.
8- هنگامی که سعی دارید در مورد موضوع مورد بحث از آنها سوال کنید بلافاصله موضوع بحث را عوض میکنند.
9- حتی سوال شما را متوجه شوند چنین وانمود میکنند که سوال شما را نشنیده اند و با این کار به بحث خاتمه میدهند.
10- اگر میخواهید مطمئن شوید مه او دروغ گفته است چند روز بعد راجع به موضوعی که در مورد آن دروغ گفته است از او سوال کنید تا برایتان یک داستان با مطالب متفاوت تعریف کند.
11-اگر قدری به صحبت آنها شک دارید شما را متهم به بی اعتمادی میکند و خیلی سریع با این کار به بحث
خاتمه میدهد.
12- آدم های دروغگو معمولا پر حر ف هستند و در مورد هر چیزی اظهار نظر میکنند.
13- افراد دروغگو معمولا کسانی هستند که در زندگی شخصی یا خانوادگی دچار مشکل هستند. پس در مورد حرفهای چنین افرادی بیشتر دقت نمایید.
14- تن صدای افراد دروغگو در هنگام دروغ گفتن معمولا بالاتر از حد طبیعی است.
15- خنده های بی دلیل و بی گاه در هنگام صحبت کردن یکی دیگر از علائم افراد دروغگو است
16- آدمهای دروغگو همیشه سعی میکنند حرفهای زیبا و جذاب به زبان بیاورند و با این کار میخواهند امکان کشف حقیقت را از ما سلب کنند.
نکته پایانی این که اگر چه که شاید افراد دروغگو در کوتاه مدت بتوانید حقیقت را از دیگران پنهان کنند اما زمان باعث خواهد شد که همیشه افراد دروغگو رسوا شوند و هیچ گاه حقیقت پنهان نخواهد ماند، اگرچه شاید مدت زمان طولانی پنهان بماند
دانستنی های زندگی - حسین غزالی اصفهانی
فرم در حال بارگذاری ...