پیشینه غیبت
غیبت و نهان زیستی، پدیده ای نیست که برای اولین بار و تنها درباره آخرین حجّت پروردگار روی داده باشد بلکه از روایات فراوان استفاده میشود که تعدادی از پیامبران بزرگ الهی، بخشی از زندگی خود را در پنهانی و غیبت بوده اند و این امر به جهت حکمت و مصلحت خدایی بوده و نه یک خواسته شخصی و یا مصلحت خانوادگی.
بنابراین غیبت یکی از سنّتهای الهی است که در زندگی پیامبرانی همچون ادریس، نوح، صالح، ابراهیم، یوسف، موسی، شعیب، الیاس، سلیمان، دانیال و عیسی علیهم السلام جریان یافته است و هر یک از آن سفیران الهی به تناسب شرایط سالهایی را در غیبت بسر برده اند.
به همین دلیل است که در روایات از غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به عنوان یکی از سنتهای پیامبران یاد شده است و یکی از دلایل غیبت آن حضرت، اجرا شدن سنّت انبیاء علیهم السلام در زندگی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شمرده شده است.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«به راستی که برای ]امامِ[ قائم از ما غیبتی است که مدت آن طولانی خواهد بود. راوی گوید: دلیل این غیبت چیست ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم؟ »
حضرت میفرماید:
«خداوند میخواهد سنتهای انبیاء در غیبت هایشان درباره آن حضرت روی دهد. »
از سخن فوق این نکته نیز آشکار میشود که سخن از غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سالها پیش از ولادت آن بزرگوار، مطرح بوده است و پیشوایان اسلامی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تا امام عسکری علیه السلام از غیبت آن حضرت و بعضی از خصوصیات آن و آنچه در زمان غیبت اتّفاق خواهد افتاد، خبر داده اند و نیز وظایفی را برای مردم مؤمن در آن زمان بیان داشته اند.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند:
«مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از فرزندان من است… برای او غیبتی است و حیرتی ]پریشانی[ تا آنگاه که مردمان از دینهای خود گمراه شوند پس در آن زمان میآید مانند شهاب ثاقب ]ستاره ای روشن و تابان[؛ پس زمین را از عدل و داد پر میکند همانگونه که از ظلم و ستم آکنده باشد. »
فرم در حال بارگذاری ...
غیبت
پس از اینکه با شخصیت منجی بزرگ عالم و تحقّق بخش آرمان آدم علیه السلام تا خاتم صلی الله علیه و آله و سلم و آخرین ذخیره الهی حضرت حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف آشنا شدیم، اکنون درباره غیبت آن یگانه دوران که بخش مهمّی از زندگی آن حضرت است سخن میگوییم.
مفهوم غیبت
اولین نکته قابل طرح آن است که غیبت به معنی «پوشیده بودن از دیدگان» است نه حاضر نبودن. بنابراین در این بخش، سخن از دوره ای است که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از چشمان مردمان غایب است و آنها او را نمی بینند و این در حالی است که آن بزرگوار در بین مردم حضور دارد و در میان ایشان زندگی میکند. این حقیقت در روایات امامان معصوم به عبارات گوناگون بیان گردیده است.
امام علی علیه السلام فرمود:
«سوگند به خدای علی، حجّت خدا در میان مردم هست و در راهها (کوچه و بازار) گام برمی دارد؛ به خانههای آنها سر میزند؛ در شرق و غرب زمین رفت و آمد میکند؛ گفتار مردم را میشنود و برایشان سلام میکند؛ میبیند و دیده نمی شود تا وقت معین [ و وعده ] الهی . »
البته نوع دیگری از غیبت نیز برای آن حضرت بیان شده است.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«در صاحب این امر سنتهایی از انبیاء وجود دارد… اما سنّت او از یوسف علیه السلام، پنهان بودن است. خداوند بین او و مردم حجابی قرار میدهد ]به گونه ای که[ مردم او را میبینند ولی نمی شناسند. »
بنابراین درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف غیبت به دو گونه روی میدهد: آن بزرگوار در مواردی از دیدگان پنهان است و در مواردی دیگر دیده میشود ولی شناخته نمی گردد اما در هر حال در میان مردم حضور دارد.
فرم در حال بارگذاری ...
کلام امام خمینی( ره):من نگران اسلام هستم...
من حقيقتاً نگران هستم. من نگران اسلام هستم. ما اسلام را از چنگ محمدرضا در آورديم. و من خوف اين را دارم كه اسلام به چنگ ما مبتلا شده باشد، به طورى كه ما هم مثل او يا بدتر از او بر سر اسلام بياوريم. اين نگرانى هست و زياد است. آدمهاى جاهلى هستند كه به خيال خودشان خدمت مىكنند براى اسلام، خدمت مىكنند، لكن سر خود كارهايى مىكنند كه ضرر به حيثيت اسلام مىخورد. از همه اطراف به ما فشار آمده است. از اصفهان مفصل نوشتهاند. ديروز هم باز آقاى «خادمى» نوشته اند. تعبير ايشان اين است كه در اصفهان مشغول غارت كردن مردماند. از خرم آباد آمدهاند اينجا كه اينها؛ هركس يك چيزى دارد به اسم سرمايه دارى مىريزند و مىگيرند، و اصلًا موازين تو كار نيست. همان طورى كه در رژيم سابق بدون ميزان اسلامى و شرعى عمل مىكردند، حالا هم بدون ميزان شرعى و عقلى عمل مىكنند، و اين تأسف بسيار دارد.
تأسف اينكه اين نهضت به دست خود ما نهضت اسلامى نباشد. اسلاميتش را از دست بدهد. انقلاب كرديم و هر كارى دلمان مىخواهد مىكنيم. حجتشان همين است. از هر كه بپرسى چرا اينطور؟ مىگويد انقلاب كرديم. انقلاب كرديم. مال مردم را مىرويم، مىريزيم. منزل مردم اموالشان را مىگيرند به اندازهاى كه زن و بچه شان روى زمين مى نشينند. حجتشان اين است كه انقلاب كردهايم. زمينهاى مردم را مىگيرند، نمىگذارند كشت بشود. يا مىگيرند مىدهند دست يكى ديگر. حجتشان اين است كه انقلاب كرديم. اشخاصى مىريزند تو خانههاى مردم، بدون اينكه يك مجوز شرعى، يك مجوز قانونى داشته باشند، حجتشان اين است كه انقلاب كرديم. معنى اين [حركت] اين است كه اسلام اينطور مىگويد. انقلاب كرده ايم، يعنى حالا جمهورى اسلامى داريم، و طريقه اسلام اين است كه موازين و جهاتى كه هست ديگر تمام ديوارها بريزد، و تمام موازين از بين برود ..
كارهاى كمونيستها را مىكنند به اسم اسلام. كارهاى ماركسيستها را مىكنند به اسم اسلام. حرفهاى آنها را مىزنند به اسم اسلام. و اين نهضت از داخل دارد مىپوسد. مثل يك خربزهاى كه از بيرون شما آب به آن مىدهيد، به آن توجه مىكنيد، يك وقت كه مىخواهيد بچينيد مى بينيد از باطن خراب شده. شما در ظاهر هى خدمت كنيد، هى چى بكنيد، يك وقت ببينيد كه نهضت شما كرمزده است. از باطن خراب شده است. آنهايى كه به اسم اسلام مشغول شدهاند به تبليغات، و به اسم اسلام مشغول شدهاند به اعمال سر خودى؛ اينها كرمهايى هستند كه باطن اين نهضت را به فساد خواهند كشيد.
صحيفه امام، ج11، ص: 313
فرم در حال بارگذاری ...
آینده جهان
«اندیشه پیروزی نهایی نیروی حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم، گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایده آل و بالاخره اجرای این ایده عمومی و انسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالی قدر که در روایات متواتر اسلامی از او به مهدی تعبیر شده است اندیشه ای است که کم و بیش همه مذاهب و فرق اسلام، باتفاوتها و اختلاف ها، بدان معتقد و مؤمن اند؛ زیرا این اندیشه به حسب اصل و ریشه، قرآنی است. این قرآن مجید است که با قاطعیت تمام، پیروزی نهایی ایمان اسلامی (لیظهره علی الدین کله)، غلبه قطعی صالحان و متقیان (الذین یرثها عبادی الصالحون)
کوتاه شدن دست جباران و ستمگران برای همیشه (نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین) و آینده درخشان و سعادتمندانه بشریت (العاقبة للمتقین) را نوید داده است . این اندیشه بیش از هر چیز، مشتمل بر عنصر خوش بینی نسبت به جریان کلی نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده است.
رهنمودها و سخنان شگرف و آسمانی همه پیامبران از حضرت آدم تا خاتم درباره منجی موعود (مهدی عج)، بیانگر جایگاه اهمیت و این ذخیره و اندوخته الهی برای یاری دین خدا و حمایت از مستضعفان و نیکان است.
از دیدگاه ادیان ابراهیمی، کار نیمه تمام و ناتمام پیامبران خدا و جانشینان صالح آنان به دست این مرد سترگ تاریخ، کامل خواهد شد. و در مکاتب و دینهای غیر ابراهیمی (زرتشتی و بودایی)، سخن از مصلحی است که برای نجات بشر قیام و بر پلیدی و ظلمت غلبه خواهد کرد. یهودیان منتظر ظهور «مسیح»، مسیحیان چشم به راه بازگشت «عیسی» و… هستند. در مکاتب الحادی (مانند مارکسیسم) نیز به نوعی از آخر الزمان و جامعه آرمانی بحث شده است. حتی نظریه پردازان لیبرال (مانند فوکویاما)، خوشبینانه پایان تاریخ و پیروزی نهایی لیبرال - دموکراسی را مطرح کرده اند. اهل سنّت (از منظر اسلامی)، به ظهور مهدی موعود باور دارند و… اما هر کدام از این مکاتب و ادیان در این باره با ابهام و کلّی گویی، نظریه پردازی کرده و چشم اندازی کامل و دقیق نسبت به آینده (به خصوص آینده سیاست و دولت) ندارند.
در این میان تنها شیعه است که از نظرگاه اسلامی، به روشنی و صراحت درباره این جامعه موعود و آرمانی، بحث و تصویری جامع و کامل از «مدینه فاضله مهدوی» ارائه کرده است.
گفتنی است: ارائه و طرح نقش جامعه آرمانی، نه مضّر است و نه لغو، مشروط به اینکه دارای سه ویژگی باشد:
یک. کاملاً واقع بینانه باشد و حقایق زیست شناختی، روان شناختی و جامعه شناختی را از نظر دور ندارد.
دو. همراه با ارائه طریق باشد؛ یعنی، فقط جامعه آرمانی را تصویر نکند، بلکه راه روشن رسیدن به آن را نیز نشان دهد.
سه. اهدافی را اعّم از هدف اصلی و نهایی و هدفهای واسط و فرعی برای جامعه آرمانی تعیین کند که دارای مراتب باشد.
این طرح کاملاً واقع بینانه و همراه با ارائه طریق است و تحقق جامعه آرمانی که تصویر میکند، در متون مذهبی ما پیش گویی شده است. هدف اصلی و نهایی جامعه آرمانی اسلامی استکمال حقیقی انسانها است که جز بر اثر خداشناسی، خدا پرستی، اطاعت کامل و دقیق از اوامر و نواهی الهی، کسب رضای خداوند متعال و تقرب به درگاه او، حاصل شدنی نیست.
فرم در حال بارگذاری ...
دولت مهدوی
از دیدگاه شیعه، آینده سیاست (دولت)، بسیار روشن و خوشبینانه است. تاریخ، برای رسیدن به آن جامعه مطلوب و آرمانی (تحقق یافتنی و حتمی هر چند با طی فراز و نشیبها و
کژتابیهای گوناگون) در حرکت است. این مدینه فاضله در زمین به دست حق پرستان و به رهبری مصلح موعود و با یاری امدادهای الهی به وجود آمده و او اداره آن را در دست خواهد
گرفت. این جامعه پایان حرکت تاریخ و آغاز حیاتی متکامل و بدون کاستی و نقص است و سیاست در این جامعه، «فاضله» و «الهی» است و دولت اخلاقی بر اساس نظام امامت شکل
میگیرد. مردم (به خصوص مستضعفان و صالحان) نقش اساسی در اداره و کنترل امور دارند و صاحبان زر و زور و تزویر از بین میروند. دور نمای این «جامعه موعود» را این چنین میتوان تصویر کرد: دولت مهدوی بر سراسر دنیا سیطره و برتری خواهد داشت و شرق و غرب عالم را فرا خواهد گرفت. حکومت او، بر اساس جهان بینی الهی و ایدئولوژی اسلام خواهد بود. دین مورد قبول خدا (اسلام) و آیین یکتا پرستی و توحید، همگانی شده و معنویت و اخلاق، در همه جا گسترش خواهد یافت. «ولایت و امامت» مهدی مورد پذیرش همه بشر قرار گرفته و آنان طعم خوش عدالت را خواهند چشید.
ترس و ناامنی از بین رفته و امنیت و آرامش همه جا را فرا خواهد گرفت. فساد،ستم و تباهی از جهان ریشه کن و از قسط و دادگری آکنده خواهد شد. برکتهای بی شمار آسمان، نازل و
نعمتهای بیکران زمین، آشکار شده و گنجینهها و معادن آن استخراج خواهد شد. علوم، صنعت و فن آوری پیشرفت خارق العاده ای یافته و خرد و عقل مردم کامل خواهد شد.
کشورها و شهرها آباد و زمین خرّم خواهد شد. دیگر ویرانی و عقب ماندگی در آن وجود نخواهد داشت. کشاورزی رونق یافته و دشتها و مزارع سرسبز و پر محصول خواهد شد و کشاورزان و دهقانان، از کشت و زرع خود، چند برابر گذشته، محصول درو خواهند کرد. اقتصاد جوامع پیشرفت کرده و ثروت و درآمدها، عادلانه توزیع خواهد شد. فقیران و تهی دستان، غنی و بی نیاز گردیده و بسیاری از امور کشور در دست مستضعفان و صالحان خواهد بود.
علم طب و بهداشت و درمان، رشد یافته و بیماریها ریشه کن خواهد شد. کارگزاران امور، از افراد با ایمان و کاردان انتخاب شده و آنان خدمتگزاران مردم خواهند بود. بشر به آرزوی دیرینه خود مبنی بر حکومتی عادلانه، جامعه ای اخلاق مدارانه، آیینی خداپرستانه و رفاه و امنیتی جاودانه خواهند رسید.
فرم در حال بارگذاری ...