چشمه سار جاری امامت
ثقة الاسلام کلینی (م ۳۲۹ ق. ) و شیخ مفید (۴۱۳ - ۳۳۶ق. ) به اسناد خود از امام باقر، علیه السلام، چنین روایت میکنند:
«قال رسول الله، صلی الله علیه و آله، لاصحابه: آمنوا بلیلة القدر، فانه، ینزل فیها امر السنة و ان لذلک ولاة من بعدی علی بن ابی طالب و احد عشر من ولده».
پیامبر خدا، صلی الله علیه و آله، به یارانش فرمود: به شب قدر ایمان بیاورید؛ همانا در این شب امور یک سال (همه آن چه در یک سال واقع میشود) نازل میگردد، و برای این موضوع پس از من حاکمان (و پیشوایانی) وجود دارند که عبارتند از، علی بن ابی طالب و یازده تن از نوادگان او.
این دو عالم بزرگوار شیعی روایت دیگری را به همین مضمون از امام باقر، علیه السلام، نقل کرده اند، که در آن آمده است:
«قال امیرالمؤمنین، علیه السلام، لابن عباس، ان لیلة القدر فی کل سنة و انه ینزل فی تلک اللیلة امرسنة و لذلک الامر ولاة من بعد رسول الله، صلی الله علیه و آله، فقال له ابن عباس: من هم؟ قال: انا و احد عشر من صلی ائمة محدثون».
امیرمؤمنان، علیه السلام، به ابن عباس فرمود: همانا شب قدر در هر سال وجود دارد: و در آن شب امور یک سال نازل میشود؛ و برای این موضوع پس از رسول خدا، صلی الله علیه و آله، حاکمان (و پیشوایانی) قرار داده شده اند. ابن عباس پرسید: آنها که هستند؟ فرمود: من و یازده تن از نسل من، که همه امامانی هستند که حدیث میشوند.
این دو روایت بیان کننده این حقیقت اند که «ملائک» و «روح» که به تعبیر سوره قدر به «اذن» پروردگار خویش در شب قدر نازل میشوند، «کل امر» و یا همه برنامه یک ساله جهان هستی را بر کسی که از سوی خداوند به ولایت برگزیده شده، عرضه میدارند، یعنی در زمان رسول خدا بر آن حضرت و پس از ایشان بر امامانی که یکی پس از دیگری سرپرستی امت اسلام را بر عهده میگیرند، عرضه میشود.
بنابراین، روایات یاد شده علاوه بر بیان مساله امامت و پیش بینی سلسله دوازده گانه جانشینان پیامبر اکرم، صلی الله علیه و آله، بیان کننده لزوم استمرار سلسله امامت و ضرورت وجود ولی حی خدا در هر زمان نیز هستند؛ زیرا تا جهان باقی است شب قدر تکرار میشود و بی تردید در هر شب قدر میبایست امور یک ساله جهان بر ولی خدا عرضه گردد.
فرم در حال بارگذاری ...
علی علیه السلام از زبان شاگردان
يكي از حُكماي بنام اسلام، بوعلي سينا (رحمه الله) است. اين حكيم متألّه رسالهاي در معراج نوشته و در آن بياني را كه رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به اميرمؤمنان (عليه السلام) درباره عقل و فراگيري علم عقلي فرموده است نقل ميكند و از علي (عليه السلام) چنين ياد ميكند:
رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به علي بن ابي طالب (عليهالسلام) كه در بين ياران پيامبر همانند عقل در بين حواسّ بود ، چنين فرمود:
«يا على إذا تَقرّب الناس إلي الله بأنواعِ البِرّ، تقرّب إليه أنت بِالعقل، تَسبقهم».
يا علي! آنگاه كه مردم با انجام انواع كارهاي نيك به خدا تقرّب مي جويند، تو با عقل به خدا تقرّب جوي، بر ايشان پيشي مي گيري.
اين بيان ابن سينا در رساله «معراجيه» به زبان فارسي و به همين تعبير آورده شده و در حاشيه كتاب شفاي ابن سينا، بعضي از حاشيه نويسان ترجمهاش را آورده و گفته اند:
علي بن ابي طالب (عليهالسلام) در بين ديگر صحابه رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مانند معقول در ميان محسوس بود: «كَالْمعقول بِيْن المحْسوس». او عقل است و ديگران حسّ، حواس به عقل نيازمندند و عقل رهبر آنهاست؛ علي رهبر صحابه است و صحابه به او نيازمندند.
[حكمت علوي - صفحه 40]
فرم در حال بارگذاری ...
عظمت علی علیه السلام
3 ـ آن حضرت در خطبه 189 در بيان مقام علمي خود، ميفرمايد: «أيّها النّاس! سلونى قبل أن تفقدونى فلأنا بطرق السماء أعْلم منّى بطرق الأرض».
در اين كلام، آن حضرت براي خود دو نشئه قايل است، چنان كه جهان نيز دو نشئه دارد: عالَم ظاهر و عالَم باطن، عالَم غيب و عالَم شهادت. ايشان ميفرمايد: جنبه غيبي من قويتر از جنبه شهادت من است! آگاهي من به علوم آسماني بيش از آگاهي من به علوم زميني است! زيرا غيب، قويتر از شهادت است و با خبران از غيبِ عالَم، قويتر از مرتبطان به عالَم شهادت هستند.
4 ـ در خطبه 175 ميفرمايد:
واللّه لو شئتُ أن أُخبر كلّ رجلٍ منكم بمخْرجه وموْلجه وجميع شأنه لفعلتُ! ولكن أخاف أن تكفروا فىّ برسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) ألا وإنّى مُفْضيه إلي الخاصّة ممّن يؤمّن ذلك منه.
سوگند به خدا! اگر بخواهم جريان زندگي شما، آغاز و انجام آن و ورود و خروج شما را در كارها تشريح كنم، ميتوانم؛ چون از گذشته و آينده شما به اذن خدا آگاهم؛ ولي خوف دارم كه تاب نياوريد و بگوييد: چون رسول خدا چنين نفرمود و علي (عليهالسلام) ميگويد، پس علي (عليهالسلام) از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) بالاتر است و اين مسأله، زمينه انحراف فكري شما را فراهم سازد. آگاه باشيد كه با مواليان مورد اطمينان، بعضي از اسرار عالم را در ميان ميگذارم. اين نمونهاي از احاطه علمي علي (عليهالسلام) به جهان غيب است وجهان غيب بر جهان شهادت احاطه دارد.
حكمت علوي ص 22
فرم در حال بارگذاری ...
روح قارونی در فرهنگ ما
معارفی از جزء بیستم قرآن کریم
روح قارونی در فرهنگ ما
قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلىَ عِلْمٍ عِندِى (78- قصص)
قارون با همان تكبرى كه ناشی از ثروت بی حسابش بود چنین گفت: من این ثروت را به وسیله علم و دانش خودم به دست آوردهام.
قرآن کریم ابتدا با ترسیم شخصیت قارون او را معرفی کرده و بعد دلیل انحراف او را بیان می کند تا ما و هر شنونده دیگر مراقب این خطر فکری بوده و خود را از آن حفظ کنیم.
در دو آیه قبل آمده: «إِنَّ قارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسىَ فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَ ءَاتَیْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتحَِهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُوْلىِ الْقُوَّةِ »؛ قارون از قوم موسی(ع) بود که بر حقوق آنها تجاوز كرد، و ما آنقدر به او گنج و ثروت دادیم كه حمل كلیدهاى آنها جماعتى نیرومند را خسته مىكرد.
آنگاه که مومنین قومش از در نصحیت وارد شده و به او گفتند: آنچه تو از مال و ثروت داری همه را خدا به تو داده و احسان و فضلى از او به توست در حالی که تو خود می دانی که استحقاق چنین ثروت هنگفت را نداشتی؛ پس تو هم با انفاق بخشی از آن به مردم نیازمند، خانه آخرتت را آباد کنی و با تكبر و طغیان در زمین، فساد نکنی.(مضمون آیه 77) او در پاسخ آنها اساس استدلال آنها را خطا خواند و گفت: به شما مربوط نیست که من با ثروتم چه می کنم. آنچه من دارم احسان خدا نیست تا در راه او خرج کنم؛ من همه اینها را من با علم و كاربلدی خود به دست آورده ام؛[1] من خودم زحمت کشیده ام، رنج بردهام، خون جگر خوردهام تا این ثروت را اندوختهام. با این منطق بود که او سر به طغیان گذاشت و ضمن اعلام بی نیازی از خدای متعال، نهایت بی رحمی را نسبت به بندگان خدا روا داشت.
فکر قارونی در فرهنگ امروز
متاسفانه این فکر قارونی که من خودم زحمت کشیدم به اینجا رسیدم؛ تاجر شدم، دکتر شدم، مهندس شدم، کاره ای شدم و … فکر رایجی است که مبنای برخی از عملکردها قرار گرفته و عده ای آن را مجوزی برای بخشی از تصمیم های نادرست خود می دانند.
راه درمان
تمام داشته های خود را نعمت و موهبت الهی بدانیم و در دل و با زبان بگوییم: «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ؛ هر نعمتی که داریم از خداست »[2] و تلاش کنیم تا با مصرف آن نعمت در مسیری که رضای خدا در آن است شکر نعمتش را بجا آوریم که او وعده داده است: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ؛ اگر شکر نعمت را بجا آورید خدا افزونش می کند. »[3] و این همان نکته نابی است که فکر قارونی با آن بیگانه است و از نتایجش محروم.
[1] ر.ک به المیزان ج16 ص78
[2] قربالإسناد ص175
[3] آیه 7 سوره ابراهیم ع
فرم در حال بارگذاری ...
عظمت علی علیه السلام
حضرت علي (عليه السلام) در خطبه سوم كه به خطبه «شقشقيّه» معروف است، مي فرمايد: «ينحدر عنّى السيل ولا يرقي إلىّ الطير»؛ من آن كوه بلندم كه سيل علوم از من سرازير ميگردد! چون هر كوهي سيل خيز نيست و سيل فقط از كوه بلند و مرتفع بر ميخيزد و هيچ پرواز كنندهاي به مقام اوج گرفته من پر نميكشد.
فكر انديشمند عادي به مقام والاي علي بن ابي طالب ره نمييابد و تحمّل هضم و فراگيري علومِ سيل گونه اين حكيم الهي، مقدور افراد عادي نيست؛ زيرا در برابر سيل نميتوان ايستاد، بلكه بايد از كنارههاي آن به قدر توان بهره برد.
فرم در حال بارگذاری ...